واکاوی مبادی تصوری و تصدیقی قیام امام حسین(ع)
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا از همدان، رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص)، امام حسین(ع) را دری از درهای بهشت برمیشمرد و آشکارا میفرمود «حسین منی و انا من حسین»؛ اما ۵۰ سال از رحلت رسول خدا نگذشته بود که قومی شقی و به ظاهر مسلمان، کمر به قتل سلاله پاک رسولالله بستند؛ سؤال اینجاست، کدامین اعوجاج و از ناحیه کدام کسان روی داد که منجر به شهادت اهل بیت رسولالله(ص) شد و پیامها و نکات قیام امام سوم شیعیان چیست؟
خبرنگار آنا در گفتوگو با حجتالاسلام رضا محمدی مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی همدان به واکاوی مبادی و مصادرات منتهی به واقعه عاشورا پرداخته است که مشروح این گفتوگو را میخوانید.
آنا: بنابر نقل مشهور مولا حسین(ع) در عصر تاسوعا واسطهای را به خیمه دشمن گسیل میدارد تا یک شب به ایشان فرصت داده شود، تشکیک معروفی که متکای آن گونهای از نئو رواقیگری است، امام معصوم را به دنیاگرایی از یک سو و هراس از مواجهه با دشمن از سمت دیگر متهم میدارد؛ حقیقت ماجرا چیست و از چه روی امام معصوم چنین درخواستی را پیش میکشد؟
محمدی: هر دوی این پیشفرضها بر مبانی باطل اتکا دارد، دلیل نخست آنکه حضرت امام حسین(ع) بر وفق علم لدنی امامت، از باطن امور آگاه است و با وجود اطلاع از واقعه پیشِ رو، حتی همسر و فرزندان خویش را با کاروان عاشورا همراه میسازد؛ بنابراین فرض دنیاگرایی اباعبدالله(ع) صد درصد مخدوش است، از سوی دیگر ترس از مرگ هم موضوعیت ندارد، از یکسو اولیای الهی مشتاق ملاقات با پروردگار هستند و از سوی دیگر اصحاب حسینبنعلی(ع) که بهواسطه آن حضرت از جایگاه خویش در بهشت آگاهی یافتند، چنان مشتاقانه به سوی شهادت گام برمیدارند که حیرتانگیز است.
اگر پیروان اینچنین شوق شهادت در دل میپرورند، امام(ع) که معلم ایشان است به طریق اولی صاحب چنین احوالی است؛ این بیت حافظ مناسب مقام است که میگوید «ای خوش آن شاهد سرمست که در پای حبیب | سر و دستار نداند که کدام اندازد»؛ کاروان کربلا حقیقتاً پای کوبان در وادی شهادت گام زدند و ترس یا مصلحت در مواجهه با سرور آزادگان جهان فاقد حجیت است.
آنا: با این توضیح، حقیقتاً امام حسین(ع) به چه دلیل آن مهلت را از خصم خواست؟
محمدی: سوال بجایی است، در واقع چهار موضوع فوقالعاده مهم و اساسی مدنظر حضرت بود و ضرورت تبیین آن بر محبان و عاشقان خاندان عصمت از چنان اهمیتی برخوردار است که پیشوای معصوم پیام میدهد، حتی حاضریم یک شب دیگر در نشئه ناسوت روزگار بگذرانیم تا اهمیت این چهار مسئله را تذکار دهیم؛ آن چهار موضوع عبارتند از «نماز»، «قرائت قرآن»، «استغفار» و «دعا».
آنا: لطفاً قدری مشروحتر در باب این چهار مسئله حائز اهمیت صحبت کنید.
محمدی: نماز پل ارتباطی میان آدمیان و خالق خبیر است، امام اهمیت نماز را در امداد آدمیان و حل مشکلات ایشان یادآور میشود، در حضور نماز خوبیها بر آدمی محیط میشود و در نبود نماز، آدمی در بدیها محاط میشود، به همین دلیل است که با وجود شوق به لقاءالله، حضرت اباعبدالله(ع) یک شب دیگر به همراه نماز را حائز اهمیت میشمارد، قرائت قرآن نیز محکی است که آیا پیروان و محبان آن حضرت با کلام پروردگار انس و مصاحبت دارند یا خیر، قرآن راهنمای بشریت است و در تمام حوزههای فردی و اجتماعی چراغ هدایت است.
در مسئله استغفار پیام امام(ع) روشنتر از آفتاب میدرخشد، هنگامی که امام معصوم استغفار را در عمل پایهگذاری میکند به آدمیان این یپغام عرشی را مخابره میکند که امکان خطا برای انسانها متصور است و به مدد استغفار اشتباهات و خطاها محو میشود و دعا نیز از چنان اهمیتی برخوردار است که سرور شهیدان حاضر است به خاطر آن یک شب دیگر نیز در دنیای فانی، باقی بماند و از این طریق هم عاشقانههای خود را تکمیل کند و هم به محبان و عاشقان اهمیت این مواضع را تذکار دهد.
آنا: امر به معروف و نهی از منکر در نگاه امام حسین(ع) از چه جایگاهی برخوردار است؟
محمدی: در فلسفه قیام حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، امر به معروف و نهی از منکر مدخلیت تام و تمام دارد، آن حضرت به وضوح بیان میدارد که دلیل قیام توصیه به معروف و جلوگیری از منکر در مسائل اجتماعی است، این فریضه یکی از مترقیترین قوانین اجتماعی اسلام است و برمبنای مسئولیت اجتماعی بنا شده است، کسی که نسبت به خوبیها و بدیها واکنش نشان میدهد، آشکارا از خودپسندی صرف فاصله میگیرد و در قبال دیگر افراد اجتماع احساس مسئولیت دارد، چنین فردی به غیر از خود، به آرمانها و مصالح اجتماعی نیز اهمیت میدهد.
آنا: با این حساب امر به معروف و نهی از منکر پایه قیام بیبدیل امام حسین(ع) است، سؤال اینجاست که این فریضه از چه پایههایی متخذ میشود؟
محمدی: امر به معروف و نهی از منکر برمبنای مسئولیت اجتماعی، دلسوزی، شجاعت و تکلیفمداری است و آمر به معروف به امر خدا چنین کاری را انجام میدهد و تبعات آن را نیز میپذیرد، اینکه حضرت حسین(ع) دلیل قیامش را امر به معروف و نهی از منکر بیان میکند نشان از فراگیری و اهمیت آن دارد.
آنا: چه شرایطی در جامعه اسلامی حاکم شده بود که امام ضرورت احیای امر به معروف و نهی از منکر را چنان احساس کرد که حتی از ایثار جان خود و عزیزانش نیز مضایقه نکرده است؟
محمدی: توجه به دو ملاحظه اساسی در این قسمت شایسته است، نخست آنکه گاه منکر در خفا رخ میدهد و تبعات اجتماعی ندارد؛ اما گاهی منکر بهطور علنی بروز میکند، امام(ع) میفرماید مگر نمیبینید که فسق صورت علنی به خود گرفته است؟ دومین مسئله این است که گاه منکر توسط یک فرد غیرمؤثر صورت میگیرد (که البته در اینجا نیز امر به معروف ضرورت دارد) و مواضعی وجود دارد که این منکر توسط فردی رخ میدهد که تأثیرگذاری اجتماعی بسیار بالایی دارد، در اینجاست که اقتضا به گونهای جلو میرود که حتی جان عزیزترین نوع بشر یعنی حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نیز وقف فریضه امر به معروف و نهی از منکر میشود.
آنا: جمعبندی شما از مبانی قیام امام حسین(ع) چیست؟
محمدی: پیامبر اکرم(ص) میفرماید که دو گروه از امت من اگر در مسیر ناصواب گام بردارند، مردم نیز به انحراف کشیده میشوند، نخست علما و نخبگان و در گروه دوم حاکمان دینی، علت آنجاست که این دو گروه نقش الگو را در جامعه ایفا میکنند و اگر فسق در سطوح مدیریتی و بهطور علنی رخ دهد، مردم نیز به نحو آشکار مبادرت به آن خواهند کرد و بنابراین نوک پیکان امر به معروف و نهی از منکر به نخبگان جامعه راجع میشود، افرادی که نقش الگو و محور را در اجتماع خود ایفا میکنند و در جهتدهی فضای اجتماعی نقش دارند و بنابراین معروفها و منکرها ابتدا بایستی در سطح نخبگان مطرح و راهحل بایسته پیدا کنند و در وهله بعد توده مردم مورد مهندسی اجتماعی مقتضی قرار گیرند.
انتهای پیام/۴۱۰۳/
انتهای پیام/