دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
12 مرداد 1400 - 00:30
یادداشت؛

درهای این فوتبال را به روی خارجی‌های باکیفیت باز کنید

مربیان بی‌هنری که در هیچ شرایطی بیکار نمی‌شوندقانون منع به کارگیری مربیان خارجی در فوتبال ایران باعث شده مربیان بی‌کیفیت وطنی در هر شرایطی مشغول به کار شوند.
کد خبر : 598390
فراز کمالوند علیرضا منصوریان.jpg



به گزارش گروه ورزش خبرگزاری آنا، حامد فرضعلی‌بیک؛تراکتورسازی، عجیب و غریب ترین تیم ایران در حوزه نقل و انتقالات، چراغ این بازار پرهیاهو را با انتخابی سوال برانگیز برای نیمکتش روشن و فراز کمالوند را به عنوان سرمربی جدید خود معرفی کرد.


این تیم فصلی که تازگی به پایان رسید را با علی منصوری شروع کرد که از همان ابتدا مشخص بود بیشتر از چند هفته در تبریز بیشتر دوام نخواهد آورد. بعد از آن مدتی مسعود شجاعی به عنوان بازیکن-مربی، تراکتورسازان را هدایت کرد تا اینکه رسول خطیبی رسماً سرمربی این تیم شد.


رسول اما برخلاف انتظارت چندان موفق عمل نکرد و همین باعث شد تا فیروز کریمی در قامت مدیرفنی کنار او قرار گیرد. پس از چندی رسول برکنار شد و کریمی به تنهایی مسئولیت فنی تراکتورسازی را بر عهده گرفت.


سرخپوشان تبریزی لیگ بیستم را با عنوان چهارمی به اتمام رساندند تا با قهرمانی احتمالی استقلال در جام حذفی، فرصت آسیایی شدن مجدد را به دست آورند اما در نهایت، فیروز کریمی جای خود را به فراز کمالوندی داد که با هیاهوی فراوان برای نجات سایپا وارد میدان شد و وقتی کاری از دستش برنیامد، در فاصله‌ دو هفته مانده به پایان مسابقات، استعفا داد تا سقوط این تیم به نام او ثبت نشود.


از منصوریان تا کمالوند را مرور کنید و ببینید در کدام قسمت، انتخابها در تراکتورسازی، متفکرانه و منطقی صورت گرفته و خروجی این جابجایی ها چه بوده است؟ تا اینجای مطلب البته شاید حکایت "صلاح مملکت خویش خسروان دانند" را در اذهان تداعی کند و تهِ تَهش عنوان شود سودش مال خودمان است و ضررش هم پای خودمان (که البته چنین نیست و اینها مستقل از فوتبال ایران نیستند) اما در هر صورت این ماجرا از نگاهی دیگر هم قابل تامل است...


بیشتر بخوانید؛
کمالوند رسماً سرمربی تراکتور شد


جانشین مغانلو در پرسپولیس از سپاهان می‌آید!


فراز کمالوند که با موفقیت استقلال در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا، تصور کرد تمام نتایج رقم خورده در جده، به سبب حضور اوست، پیشنهاد میلیاردی سایپا وسوسه اش کرد تا رفیق نیمه راه شود و توهم منجی بودن بگیرد که البته دیدیم بعد از چند هفته چه شد و چگونه سایپا تحت هدایت او به لبه پرتگاه نزدیک گشت. سوال مهمی این است که چگونه پاداش چنین مربی ناکامی، نشستن روی نیمکت تیمی به مراتب بزرگتر و سرشناس تر است...؟


فیروز کریمی که مسخره بازی به خُردش رفته و همه چیز را پشت شوخی های خارج از حدش پنهان می کند، چرا همچنان برای جانشینی در تیم های لیگ برتری کاندیدا می شود؟ چگونه است که فکریِ اخراج شده از استقلال، خیلی زودتر از حد تصور، تیم پیدا می کند و دوباره مشغول کار می شود؟ چطور یک نفر برای دومین بار در یک فصل، سرمربی ماشین سازی می شود؟


منصوریان که در سالهای اخیر ناکامی های مختلفی را تجربه کرده، با کدام متر و معیار بین تیم های لیگ برتری پاسکاری می شود؟ مجتبی حسینی و رسول خطیبی که در تیم هایشان به نسبت موفق بودند، چگونه و چرا وسط راه ول کردند و به تیم هایی رفتند که خود نقشی در بستن آنها نداشتند؟ آیا این دو نفر در ذوب آهن و تراکتورسازی طرفی بستند؟


انگار در لیگ برتر قحط الرجال شده که ناکامان همچنان مشتری و خواهان دارند. آیا اگر در این سطح از فوتبال ایران چند رقیب باکیفیت خارجی حضور داشتند، باز هم نامبردگان می توانستند اینچنین جولان دهند؟ تا چه زمانی قرار است قانون مسخره ممنوعیت حضور مربیان خارجی، سایه اش بر سر این فوتبال سنگینی کند؟ البته که منظورمان حضور خارجی های کاربلد، با پشتوانه مالی مطمئن است، پشتوانه و ضمانتی که مانع از گشایش یک پرونده شکایت دیگر در فیفا شود.


در این فوتبال کم پول به هدر نمی رود و هزینه ای که امثال تراکتورسازی طی یک فصل برای چند مربی شان می کنند، می تواند موجبات حضور یک مربی غیر داخلی پربازده را در ایران فراهم کند.


تلخ است اما باید اعتراف کنیم تا زمانی که درهای فوتبال ایران به روی خارجی ها بسته باشد، مربیان داخلی درجه چندم (نظیر آنهایی که نامشان را آوردیم) خندان و مغرور به کارشان ادامه می دهند، وعده های توخالی می دهند و به پشتوانه آدمهایی که در فدراسیون، رسانه ها، باشگاهها و... دارند، تیم جدید پیدا می کنند.


اولین اظهار نظر فراز کمالوند در سِمت جدیدش مبنی بر اینکه اگر در سال دوم حضورش در تبریز، تراکتورسازی را قهرمان نکند، از مربیگری خداحافظی می کند، به معنای واقعی بوی توهین به شعور مخاطب را می دهد. یکی همچون یحیی گل محمدی که دو فصل پیاپی پرسپولیس را قهرمان ایران کرده و یک بار هم با این تیم به فینال آسیا راه یافته، هرگز چنین قولی نمی دهد اما آقایان با لیستی پر از ناکامی، چنین وعده می دهند و خود را در صدر اخبار نگه می دارند. اینچنین است که فقط می توان گفت افسوس.


انتهای پیام/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب