در چه مواردی دختر برای ازدواج نیازی به اجازه پدر ندارد؟
به گزارش خبرنگار قضائی گروه جامعه خبرگزاری آنا، به موجب ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی ازدواج دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد، منوط به اجازه پدر یا جد پدری او است. ازدواج کردن جزو تصمیمات مهم هر انسانی به خصوص جوانان است. یکی از احکام مهم ازدواج در دین اسلام در خصوص حفظ بنیان خانواده رضایت پدر در مورد دختر است و طبق قانون مدنی ایران هر دختر باکرهای که قصد ازدواج دائم و یا موقت را دارد باید با رضایت پدر یا جد پدریاش اقدام کند.
در حقیقت هر دختری که به سن بلوغ رسیده حق دارد که در مورد زندگی و آینده خود تصمیم بگیرد و رضایت خودش در شرط اساسی برای ازدواج است. اما برای عقد دوشیزه باکره بعد از انتخاب و رضایت خودش باید از پدر یا جد پدری کسب اجازه کند.
بیشتر بخوانید؛
شرایط قانونی حذف نام همسر سابق از شناسنامه
چرا زندگی بعضی زوج ها بعد از دهها سال به طلاق می رسد؟
در این میان در پارهای از موارد دختر دوشیزه برای ازدواج نیازی به اذن پدر و یا جد پدری ندارد، که این موارد عبارتند از:
- در صورتی که دختر باکره نباشد.
- در صورتی که دختر قبلا شوهر کرده و شوهر او فوت کرده باشد یا طلاق گرفته باشد برای ازدواجهای بعدی اش دیگر نیازی به اجازه پدرش ندارد.
- در صورتی که پدر دختر بدون دلیل یا با دلیل غیرموجهی به دخترش اجازه ازدواج ندهد، که در این شرایط بنابر ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی دختر میتواند با معرفی کامل مردی که میخواهد با او ازدواج کند و پس از اخذ اجازه در دادگاه مدنی خاص با مراجعه به دفتر ازدواج نسبت به ثبت ازدواج خود اقدام کنند. در قانون قدیم دادگاه ۱۵ روز به پدر مهلت میداد تا به دادگاه بیاید و دلیل خود را بگوید، اما در قانون جدید این مهلت برداشته شد.
- در صورتی که دختر کارشناس ارشد باشد و همچنین دارای ۵ سال سابقه کار با بیمه باشد میتواند بدون اجازه پدرش اقدام به ازدواج کند.
- در صورتی که پدر یا جد پدری در قید حیات نباشند اجازه مادر و مادر و بقیه اعضای خانواده شرط نیست و دختر دیگر نیازی به اجازه کسی برای ازدواج ندارد و باید کسب اجازه از دادگاه کند.
- به موجب ماده ۱۰۴۴ قانون مدنی در صورتی که ولی دختر در دسترس نبوده و مسافر یا غایب یا در جنگ باشد دختر میتواند با مراجعه به دادگاه خانواده، و ارائه دادخواست و ذکر این نکته که علت غیبت پدرش چیست، از دادگاه اجازه ازدواج بگیرد.
- در صورتی که ولی محجور یا دیوانه باشد یا اینکه خود تحت قیمومیت اشخاص دیگر باشد حق دخالت در ازدواج دختر را ندارد و اجازه شخص دیگر در ازدواج دختر لازم نخواهد بود.
- در صورتی که دختر پدر یا جد پدر نداشته باشد اما خودش بالغه باشد و صلاح و فساد خود را تشخیص دهد، اجازه خودش کافی است.
- در صورتی که دختر سی سال به بالا داشته باشد و به شرط هوشیاری فرد و توانایی تصمیم گیری و تشخیص مصلحت اجازه پدر لازم نیست.
- در صورتی که دختر باکرگی خود را به هر دلیلی غیر از ازدواج مثل بیماری، رابطه نامشروع، استفاده از شی خارجی تعمدا و غیره بکارت زائل شده باشد دیگر نیازی به اجازه پدر در ازدواج را ندارد. چون شرط اجازه پدر باکره بودن دختر است.
- در صورتی که دختر برای ازدواج از پدرش اجازه گرفت و پدرش اذن ازدواج به او نداد اما پدر جدش اجازه داد دختر میتواند ازدواج کند.
- در صورتی که پدر سفیه باشد یعنی توانایی مدیریت مالی نداشته باشد و مال خود را در کارهای بیهوده صرف کند، اجازه او برای ازدواج دخترش ساقط میشود.
نکته قابل توجه این است که اذن پدر یا جد پدری قابل رجوع است یعنی پدر یا جد پدری میتوانند پیش ازدواج تصمیم خود را تغییر دهد و امری را که اذن داده است، رد کند، اما در صورتی که دختر بدون اذن پدر یا جد پدری ازدواج کند عقد وی غیر نافذ است البته اشخاص مذکور میتوانند با تنفیذ خود آن عقد را نافذ کنند در این صورت این اجازه دیگر قابل رجوع نیست یعنی پدر یا جد پدری نمیتواند امری را که اجازه داده است، را رد کند. اذن پدر در ازدواج دختر قابل واگذاری نیست. یعنی نمیتواند اختیار اجازه ازدواج را به شخص دیگری مثل عمو واگذار کند.
انتهای پیام/۴۱۵۸/
انتهای پیام/