پرچم برافراشته غدیر
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ عید غدیر خم، عید ولایت است و در آسمان روز عهد معهود و در زمین روز میثاق مأخوذ نام دارد. در حادثه غدیر در زمینه حکومت، تکلیف بشر بعد از رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم معیّن شده و آن عبارت است از اثبات حکومت علم، عدالت، فضیلت و اخلاق و نفی حکومت زر، زور و دغل.
در روز غدیر پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به امر خداوند حکومت علی علیهالسلام را به عنوان الگوی حکومت اسلامی تا آخر برای بشر تعیین فرمودند؛ البته معلوم است کسی نمیتواند مانند حضرت امیر- سلام الله علیه - حکومت کند؛ اما باید به سوی آن هدف متعالی حرکت کرد و به آن نزدیک شد.
حکومت در نظر علی علیهالسلام هیچ ارزش تعلق و دلبستگی ندارد، جز اینکه با آن ظالمان را سر جایشان بنشاند و از مظلومان و محرومان دستگیری کند.
بنا به نقل از نهج البلاغه امام علی علیهالسلام میفرمایند: أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّةِ ظَالِمٍ، وَ لا سَغَبِ مَظْلُومٍ، لَأَلْقَیْتُ حَبْلَها عَلَی غَارِبِها، وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِها، وَ لَأَلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هذِهِ أَزْهَدَ عِنْدی مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ.
آگاه باشید! به خدایی که دانه را شکافته و انسان را آفریده، سوگند! اگر به خاطر حضور حاضران و توده های مشتاق بیعت کننده و اتمام حجّت بر من به خاطر وجود یار و یاور، نبود و نیز به خاطر عهد و پیمانی که خداوند از دانشمندان و علمای (هر امّت) گرفته که: «در برابر پرخوری ستمگر و گرسنگی ستمدیده و مظلوم سکوت نکنند!»، مهار شتر خلافت را بر پشتش میافکندم (و رهایش مینمودم) و آخرینش را به همان جام اوّلینش سیراب میکردم و در آن هنگام در مییافتید که ارزش این دنیای شما (با همه زرق و برقش که برای آن سر و دست میشکنید) در نظر من از آب بینی یک بز کمتر است.
در جای دیگر از این کتاب آمده است: قال عبداللَّه بن عباس- رضی اللَّه عنه-: دخلت علی أمیرالمؤمنین علیه السلام بذی قار و هو یخصِف نعله فقال لی: ما قیمة هذا النعل؟ فقلت: لا قیمةَ لها! فقال علیه السلام: و اللَّه لَهِیَ أَحبُّ إِلیَّ من إِمرتکم، إِلا ان أقیم حقًّا، أو أدفع باطلا.
عبدالله بن عباس گوید که در «ذوقار» بر امیرالمؤمنین(ع) درآمدم. کفشش را وصله میزد، مرا گفت: این کفش به چند میارزد؟ گفتم: هیچ. گفت: به خدا سوگند، که من این کفش را از حکومت شما بیشتر دوست دارم، مگر آنکه در این حکومت حقی را برپای دارم یا باطلی را برافکنم.
غدیر درسهای فراوانی به بشر میدهد، از درسهای غدیر آن است که با اقامه ولایت و رسیدن حکومت به دست صاحب حق، همه مسائل حل میشود و همه انحرافات از بین میرود.در حکومتی که علی علیهالسلام به عنوان الگوی حکومت اسلامی به بشر ارائه میدهد، ویژهخواهی و ویژهدهی نیست.
باز در نهج البلاغه آمده است: وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیْتُ عَقِیلًا وَ قَدْ أَمْلَقَ حَتَّی اسْتَماحَنِی مِنْ بُرِّکُمْ صَاعاً، وَ رَأَیْتُ صِبْیَانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِ، غُبْرَ الْأَلْوَانِ مِنْ فَقْرِهِمْ، کَأَنَّما سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ، وَ عَاوَدَنِی مُؤَکِّداً، وَ کَرَّرَ عَلَیَّ الْقَوْلَ مُرَدِّداً، فَأَصْغَیْتُ إِلَیْهِ سَمْعِی، فَظَنَّ أَنِّی أَبِیعُهُ دِینِی، وَأَتَّبِعُ قِیَادَهُ مُفَارِقاً طَرِیقَتِی، فَأَحْمَیْتُ لَهُ حَدِیدَةً، ثُمَّ أَدْنَیْتُهَا مِنْ جِسْمِهِ لِیَعْتَبِرَ بِهَا، فَضَجَّ ضَجِیجَ ذِی دَنَفٍ مِنْ أَلَمِهَا، وَ کادَ أَنْ یَحْتَرِقَ مِنْ مِیْسَمِهَا، فَقُلْتُ لَهُ: ثَکِلَتْکَ الثَّوَاکِلُ، یَا عَقِیلُ! أَتَئِنُّ مِنْ حَدِیدَةٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ، وَ تَجُرُّنِی إِلَی نَارٍ سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ!
به خدا سوگند (برادرم) عقیل را دیدم که فقیر شده بود و از من درخواست کرد یک صاع (حدود سه کیلو) از گندم بیت المال شما را به او ببخشم (و این را بر سهمیه مرتب او بیفزایم) کودکانش را دیدم که بر اثر فقر موهایشان پریشان و رنگ صورتشان دگرگون شده بود. گویی صورتشان را با نیل به رنگ تیره درآورده بودند. عقیل مکرر به من مراجعه و سخنش را چند بار تکرار کرد، من خاموش بودم و به سخنانش گوش فرامیدادم. گمان کرد من دینم را به او میفروشم و به دلخواه او گام بر میدارم و از راه و رسم خویش جدا میشوم. در این هنگام قطعه آهنی را برای او در آتش داغ کردم. سپس آن را به بدنش نزدیک ساختم تا با آن آهن سوزان عبرت گیرد (و از آتش آخرت که با آن قابل مقایسه نیست بپرهیزد، همین که حرارت آهن داغ به دستش نزدیک شد) ناگهان نالهای همچون بیماری که از شدت درد به خود میپیچد و مینالد، سر داد و نزدیک بود از حرارت آن بسوزد، به او گفتم: ای عقیل! عزاداران همچون مادران فرزند مرده، به عزای تو بنشینند و گریه سر دهند، آیا از قطعه آهنی که انسانی آن را به صورت بازیچه داغ کرده ناله میکنی; امّا مرا به سوی آتشی میکشانی که خداوند جبّار آن را با شعله خشم و غضبش برافروخته است؟ تو از این رنج مختصر مینالی، من از آن شعلههای سوزان چگونه ننالم؟!
از این شگفتانگیزتر داستان کسی است (اشعث بن قیس منافق) که نیمه شب در خانه را زد و ظرف سرپوشیدهای (پر از حلوای خوش طعم و شیرین) برای من هدیه آورد. معجونی بود که من از آن متنفر شدم، گویی با آب دهان مار یا استفراغ او خمیر شده بود. به او گفتم: آیا این هدیه است یا زکات یا صدقه؟ که این هر دو بر ما اهل بیت حرام است. او گفت: نه این است و نه آن ولی هدیه است! گفتم: زنان بچه مرده بر تو گریه کنند آیا از طریق آیین خدا به سراغ من آمدهای تا مرا بفریبی؟ آیا تعادل فکری خود را از دست دادهای یا جنزدهای یا بر اثر شدت بیماری هذیان میگویی؟ به خدا سوگند اگر اقلیمهای هفتگانه (روی زمین) را با آنچه در زیر آسمانهایش قرار دارد به من داده شود که خدا را با گرفتن پوست جوی از دهان مورچهای نافرمانی کنم، هرگز نخواهم کرد. به یقین دنیای شما نزد من از برگ درختی که در دهان ملخی در حال جویدن باشد، پستتر و بیارزشتر است. علی را با نعمتهای فانی دنیا و لذتهای ناپایدار آن چه کار؟! به خدا پناه میبریم از خواب رفتن عقل و لغزشهای قبیح و زشت و در این راه از او یاری میطلبیم.
غدیر درسهای فراوانی به بشر میدهد، از درسهای غدیر آن است که با اقامه ولایت و رسیدن حکومت به دست صاحب حق، همه مسائل حل میشود و همه انحرافات از بین میرود.
با حاکمیت نظام امامت و ولایت، دشمنان از نابودکردن دین مأیوس میشوند. در نگاه تاریخی به حوادث صدر اسلام، اگر آنچنان که تدبیر شده بود به غدیر عمل میشد، بدون تردید مسیر تاریخ بشر چیزی غیر از این بود که اکنون هست.
پرچم غدیر باید برافراشته باشد و بزرگ و عظیم و زنده نگه داشته شود و زنده نگهداشتن آن تنها به چراغانی و قصیدهخوانی و مداحی نیست؛ البته اینها خوب است؛ اما مسئله بالاتر است. مسئله این است که یاد بگیریم که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دستاندرکاران باشد.
حجتالاسلام امانالله علیمرادی نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان
انتهای پیام/۴۰۶۲/
انتهای پیام/