ضرورت نبرد بیامان با قاسطین زمان
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا،محمدسعید مدنی طی یادداشتی تحت عنوان «ضرورت نبرد بیامان با قاسطین زمان» در روزنامه کیهان نوشت:
۱- فسادزدایی و عدالتگستری بزرگترین انتظار و مهمترین توقعی است که امروز بیش از هر زمان دیگری مردم از مسئولان و خاصه دولت جدید دارند. دولتی که بهزودی قرار است به وسیله شخصی تشکیل شود که شاید بیش از سایر کاندیداها و رقبا، در فعالیتهای انتخاباتی بر مبارزه با فساد و گسترش هرچه بیشتر عدالت و فراهمآوردن شرایط لازم برای زندگی در خور شأن ملت ایران، تکیه و تاکید میکرد. شخصیتی که علاوه بر این تاکیدات و شعارها و برنامهای که درباره عملی کردن و تحقق شعارها ارائه میداد، خوشبختانه از این نظر صاحب کارنامه روشن و موفق هم هست. و همین کارنامه حتی بیش از آن برنامه و شعارها؛ در جلب قلوب و آرای مردم به سمت ایشان تاثیر داشت.
اقبال مردم به ایشان که یک چهره کاملا انقلابی و معتقد به آرمانهای مردمی است؛ البته سخت باعث خشم و عصبانیت دشمنان این آب و خاک و نوچهها و جیرهخوارهای آنها که بعضا شناسنامه ایرانی هم دارند، شد، اما از این سو امید را در دل مردم ایران زنده کرد. کسانی که ۴٢ سال است مردانه و جانانه پای انقلاب خود ایستادهاند و نه فشارها و خباثتهای بیامان وحشیان متمدننما از خارج و نه ضعفها و تنگناهای معیشتی و اقتصادی و... ناشی از بدعملی و بیبرنامگی و وادادگی بعضی صاحبان مناصب مهم و... نتوانسته آنان را به پشت کردن به انقلابی که خود برپا کرده وادار کند، این مردم حالا امیدوار هستند که با روی کار آمدن دولتی متعهد و پایبند به اصول اعتقادی و روشهای انقلابی و دغدغهمند نسبت به وضعیت حقوق و زندگی مردم و خدمت خالصانه به ملک و ملت، با همراهی و کمک سایر قوا خیلی از مسائل و مشکلات آزاردهنده که بیش از آنکه معلول شرارت دشمن و تحریمهای غیرانسانی و جنایتکارانه او باشد؛ به عملکرد غیر مسئولانه و سیاستگذاریهای معطوف به خارج دولتها و دولتمردان برمیگردد، به سرعت حل و رفع و گشایشهایی در زندگی مردم و به ویژه جوانان ایجاد شود، بدون شک تحقق این انتظار بحق و تلاش برای حاکمیت عدالت و قانون بدون مبارزه قاطعانه با فساد و قانونشکنی امکانپذیر نیست، چرا که میدانیم برای اصلاح جامعه، امر به معروف به تنهایی کافی نیست، نهی از منکر همواره مکمل آن است.
٢- برخلاف تبلیغات دشمنان قسمخورده ایران و همچنین القائات مسموم جریانات صهیونیستی و آمریکایی اعتراض و انتقاد مردم به خاطر حاکمیت و اجرای قوانین اسلامی نیست. مردم اصلا انقلاب کردند که این قوانین اجرا شود، قوانینی که خدای خالق و عادل برای انسانها و جوامع انسانی وضع کرده است و سعادت دنیا و رستگاری آخرت در گروی اجرای دقیق آن است. قوانینی که به نفع و مصلحت هیچ گروه و طبقه و جنسیت و قشر و... خاصی نیست و چون جوهره آن «عدالت» است به نفع «همه» و به نفع «ناس» است.
بنابراین مردم از این ناراحت هستند که قوانین اسلام بر خلاف خواست آنها و هدف انقلاب، یا اجرا نمیشود، یا درست و دقیق اجرا نمیشود. واقعیات و تجربه ۴۲ سال گذشته هم میگوید هرچه مشکل و گرفتاری در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، علمی، سیاسی و روابط بینالملل، حقوق و قضا و... ایجاد شده و میشود و مردم را کلافه و جامعه را با مشکل مواجه کرده است ناشی از اجرای سیاستهای غیراسلامی و هرهریمسلکی و فرصتطلبانه و اباحهگرانه و... است.
این واقعیتی است غیر قابل انکار. کی و کجا مردم با اجرای دقیق قانون، حاکمیت قسط و عدالت، مردممحوری، برابری و مبارزه با تبعیض، ایفای حقوق انسانی، ظلمستیزی و مظلومنوازی، آزادی و حریت، شایستهسالاری و... که جزو ذات قوانین اسلام است مخالف هستند؟! اجرای این قوانین به نفع مردم و سخت به ضرر رانتخواران و دزدان بیتالمال و حرامخواران و صاحبان منافع نامشروع و بدخواهان و دشمنان پیشرفت و عزت این سرزمین است. چنانکه در صدر اسلام و دوران شکلگیری مدینهالنبی(ص) نیز چنین بود.
تاریخ به صراحت میگوید (افسوس که ما غالبا به سخن تاریخ و به درسهای گرانبهای آن توجه نداریم) یکی از اولین اقدامات پیامبر عقلانیت و عدالت پس از هجرت و برای ساختن جامعه نوین و پایهگذاری تمدنی درخشان بر مبنای آموزههای اسلام، «اعلام حکومت قانون» بود... و علی(ع) شاگرد اول مکتب پیامبر در دوران کمتر از پنجسال حکومت خود برای حاکمیت همین قانون و گسترش عدالت که به نفع تودهها بود یکسره و آشتیناپذیر با نالایقان زیادهخواه (ناکثین) و قانونشکنان ضد عدالت (قاسطین) و جریانات بیمغز و پرمدعای بازیچه دست منافقین (مارقین) در جنگ و ستیزی آشتیناپذیر بود.
دشمنان اصلی علی(ع) چنانکه تاریخ میگوید و آن چنانکه خود آن امام بزرگ میگوید «قاسطین» بودند. یعنی دشمنان خارجی و دنبالههای داخلی و منافق آنها. یعنی قانونشکنان ضد عدالت... به قول دکتر شریعتی «علی در صفین با (کسانی) میجنگد که عدالت را از اسلام حذف کردهاند، میجنگد تا عدالت را بازآورد...»، تا آنجا که عاقبت جان بر سر قانونمداری و عدالتخواهی خود گذاشت، و...
٣- بدون شک جریانات داخلی معاند و خارجی رویاروی انقلاب در برابر هر اقدام اصلاحی و عدالتمحور و قانونمدار که دولت جدید بخواهد به آن دست بزند مقاومت خواهد کرد -جریانات رانتخوار و حرامخوار و مفتخور(قاسطین زمان) که با زیادهخواهیها و رفتارهای قانونشکنانه همکار و جادهصافکن دشمن خارجی هستند و همراه و هماهنگ با او، با مردم و انقلاب دشمنی میکنند، طی سالهای اخیر در سایه عدم نظارت و بیکفایتی و فقدان غیرت مسئولیت در نزد بعضی مسئولنمایان حسابی فربه و گستاخ شدهاند و نهتنها خود را در موضع ضعف و بدهکاری نمیدانند بلکه طلبکار عالم و آدم هم هستند و آنچه را به ناحق و نامشروع به دست آوردهاند حق مسلم خود میدانند و بیشتر از این هم میخواهند و سیرائی هم ندارند! لذا شک نباید کرد که در برابر هر حرکت اصلاحی و اقدام قانونی ضد فساد و عدالتخواهانه حتما با تمام قوا مقاومت و سنگاندازی میکنند.
۴- از آن سو خیلی بعید (و در حد غیرممکن) است که آمریکا «تحریم»ها را لغو کند، در این باره برخلاف بعضی اظهارات تعجببرانگیز و در عینحال قابل تأسفی که برخی از مقامات دولتی و مسئولان سیاست خارجی بر زبان میآورند و از قول آمریکاییها در باغ سبز نشان میدهند، و ضمن مبری کردن آمریکا صریحا میگویند: «اصل مشکل تحریم دست ایران است و ایران میتواند اگر بخواهد همین هفته آن را تمام کند و میتواند آن را ادامه دهد...»! خود آمریکاییها قرص و محکم بر مواضع ضدایرانی و تحریمی، ایستاده و بر آن پافشاری میکنند.
به راستی هم چنین است که با توجه به اختلاف ماهوی و ذاتی و تمدنی که نظام سرمایهداری غرب با اسلام دارد، او به خیال و زعم خود تازه پاشنه آشیل را علیه ملتی بهپاخاسته که دستدرازیها و منافع نامشروع او را در این کشور برای همیشه قطع کرده و دودمانش را در منطقه بر باد داده و ماهیت استکباری و ضدبشری آمریکا را در جهان افشا کرده است، پیدا کرده و تا حد نابودی به آن ادامه و برشدت و حدت آن هم خواهد افزود. آمریکا اگر هم حرفی درباره مذاکره و... میزند، بیتردید برای تحمیق و غفلت ماست. برای ایجاد تزلزل و تفرقه در میان اصحاب انقلاب و مسئولان بلندپایه کشور است، برای تداوم هرچه بیشتر دشمنیها و ایجاد انحراف در مسیر اصیل انقلاب است.
این را به عنوان یک اصل باید بپذیریم- چنانکه دشمنان پذیرفتهاند!- خاصه مسئولان و دستاندرکاران، تا زمانی که انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی است و پرخروش و آشتیناپذیر هویت خود را حفظ کرده و پای اصول و ارزشهای خود ایستاده است و تا زمانی که جمهوری اسلامی مصمم در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی که سربلندی و پیشرفت و عزت ایران یکی از مهمترین آنهاست، در حرکت است، محال است نظام سرمایهداری و امپریالیسم جهانی به رهبری آمریکا دست از دشمنی و کینهتوزی خود علیه این انقلاب و نظام که هر دو را مردم ایران با تکیه بر هویت ملی و اسلامی خود ساخته و پرداختهاند، بردارد.
۵ - دشمنان انقلاب با کمک دنبالههای داخلی خود (نفوذیها، غربزدهها، رسانههای اجیرشده، مدیران نالایق و...) از هر ابزاری (از مرغ و گوشت و کشک و روغن گرفته تا... بنزین و گاز و آب و برق) برای به زانو درآوردن مردم استفاده میکنند. ابایی هم در ابراز این دشمنی و اعلام اینکه تشنه خون مردم ایران و خواهان نیستی این سرزمین هستند، ندارند. حق هم دارند؛ چرا که مردم ایران بر خلاف خواسته و منافع آنها، پای انقلاب و استقلال خود قرص و محکم ایستادهاند. کسانی که میگفتند مردم ایران ۴٠ سالگی انقلاب را نمیبینند... یکسره تبلیغ و القا میکردند که زیر ٢٠ درصد در انتخابات شرکت میکنند... وقتی رمالی و پیشبینیهای عالمانه!! خود را به وسیله همین مردم نقش بر آب میبینند و مردم مثل همیشه با ایفای بایسته نقش خود توی دهان آنها میکوبند باید هم از این مردم خشمگین و تشنه خون آنها باشند.
بنابراین آنهایی که داوطلب خدمت و تصدی امور این ملک و ملت انقلابی میشوند وظیفه دارند مردم را در مسیری که در پیش گرفتهاند و تحقق هدفهای ملی و آرمانهای انقلابی آنها، حمایت کنند نه اینکه با عملکرد و رفتار خود، دانسته یا ندانسته، مغرضانه یا ناآگاهانه در پی اثبات نظرات دشمنان و تامین منافع بدخواهان باشند و برای پوشش و توجیه بیعرضگیها و کارنابلدی و کوتاهیهای خود در پی این باشند که نشان دهند برپایی انقلاب اسلامی از اساس حرکتی غلط بوده! و استقلالخواهی و عزتطلبی و... که از پیامدهای این انقلاب است دلیل اصلی همه مشکلات و معضلات اقتصادی و فرهنگی و... مردم و جامعه است! و خلاصه نشان دهند که این ما ایرانیها هستیم که مشکل داریم و... دشمنانی مثل آمریکا خوبند و حق دارند و حرفشان منطقی است و «...اصل مشکل تحریم دست ایران است»!
پس راه درست و چاره منطقی دست شستن از انقلاب و استقلال و حتی ارزشهای اعتقادی و دربست تسلیم خواستههای نامشروع دشمن شدن و زانو زدن مقابل اوست! حق و انصاف آن است که کسانی که اینجا و آنجا، در آن و این قوه، ردای مسئولیت امور مردم و جامعه را بر تن کردهاند باید با همه توان و قوا در برابر این بدخواهان شرور و دشمنان خونآشام از مردم حمایت کنند.
با تکیه بر ظرفیتهای سرشار درونی و پرهیز از حاشیهروی و دامهایی که حاشیهسازان بر سر راه آنها میگسترانند و با تدبیر و همت و هماهنگی و تلاش یکسره و جهادی بار سختی معیشت و سنگینی زندگی را برای آنان سبک و سبکتر کنند و در جهت فراهم آوردن وسایل حیات سرزنده و پرنشاط و امیدبخش که در شأن این مردم مقاوم و نجیب باشد، و فراهم آوردن آن از سوی جمهوری اسلامی انتظار طبیعی است، کوتاهی و تنبلی نکنند...
انتهای پیام/
انتهای پیام/