دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
17 تير 1400 - 10:44
در پیش‌همایش حکمت اسلامی و تعالی ادبیات و زبان‌شناسی مطرح شد؛

تأثیر ادبیات اسلام بر ادبیات غرب در قرون وسطی

پیش‌همایش حکمت اسلامی و تعالی ادبیات و زبان‌شناسی به همت معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد.
کد خبر : 593250
ادبیات

به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، پنجمین پیش همایش علوم انسانی و حکمت اسلامی با موضوع حکمت اسلامی و تعالی ادبیات و زبانشناسی به همت معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد.


در این پیش همایش رضا کامل الموسوی عضو هیئت‌علمی پژوهشکده بیت الحکمه عراق ضمن اشاره به اینکه قرآن محور گفتگوی بین فرهنگی است به ارائه نتایج بررسی معناشناختی جهان‌بینی قرآنی در کتاب خدا و انسان در قرآن از توشیهیکو ایزوتسو پرداخت و گفت: این تحقیق مسئله ارزش‌ها و گفتگوی فرهنگی را که توسط دانشمند ژاپنی توشیهیکو ایزوتسو Toshihiko Izutsu (۱۹۱۴-۱۹۹۳) خارج از تمرکز فرهنگ اسلامی و مرکزیت فرهنگ غربی است مطرح شده مرور می‌کند.


الموسوی افزود: مشکل این تحقیق در یک سؤال اساسی نشان داده شده است اینکه توشیهیکو ایزوتسو چگونه از روش معنایی برای خواندن متن قرآن الهام گرفته است و چگونه مهم‌ترین کلمات را با توجه به چشم‌انداز جهان برای عرب‌زبانان شناسایی کرده، چشم‌انداز تاریخی موانع معرفتی که می‌توانند در خواندن کتاب ایزوتسو توشیهیکو نظارت و ضبط شوند چیست؟ و فرضیاتی که نظریه براساس آن‌ها بنا شده و ریشه‌های آن چیست و چگونه نتایج آن را می‌توانیم زیر سؤال ببریم؟


وی ادامه داد: مشکلات معنا و معناشناسی قدیمی است، اما دیدگاه او این است که رویکرد جدید است و منظور او از رویکرد معنایی است که از نظر خواندن متن در داخل، یک رویکرد زبانی است؛ علاقه به قرآن با یک روش علمی معنایی بود، یعنی یک مطالعه تحلیلی از اصطلاحات کلیدی خاص یک زبان که آرزو دارد درنهایت به درک مفهومی «جهان‌بینی» افرادی که از آن زبان استفاده می‌کنند برسد. بینش کیهانی یک دیدگاه و چشم‌انداز درعین‌حال به جهان و انسان است، همان‌طور که یک تفکر عقلانی و احساسی از هستی است (هستی‌شناسی). بینش جهان درنتیجه آموزش، پرورش و فرهنگ تجربه‌شده توسط فرد شکل می‌گیرد.


الموسوی گفت: از این امر برای ما روشن می‌شود که علم معناشناسی از نظر ایزوتسو توشیهیکو با مطالعات آشنای خود در ادبیات، علم معناشناسی کلاسیک نیست، بلکه این تغییر در آن است، بر اساس پیوند آن با مفهوم دیدن جهان از یک سو و مفاهیم فرهنگی با اصطلاح آن از سوی دیگر تکیه می‌کند. آیا هنوز مبهم است، آیا در فرهنگ عمومی قرار می‌گیرد یا زمینه‌ای از مطالعات فرهنگی یا مردم‌شناسی فرهنگی است. توشیهیکو ایزوتسو است که با گفتن ساپیر که اندیشه بشری توسط زبان شکل می‌گیرد، این امر باعث می‌شود که گویندگان زبان‌های مختلف تفکر متفاوت داشته باشند. راحت می‌شود و از دید او الهام می‌گیرد و می‌گوید: با استفاده از یکی از پیشگامان برجسته در این نوع مطالعات، ادوارد ساپیر، باید هدف اصلی متخصص معناشناسی باشد.


وی در ادامه گفت: پس‌ازاین سفر معرفتی در خواندن کتابی که به‌عنوان زمینه‌ای برای تفسیر متن قرآن اهمیت پیدا کرده است، لازم است مطالب و انتقادات ثبت‌شده در آن را در نکاتی خلاصه کنیم:


۱- اول از همه توشیهیکو ایزوتسو ادعا می‌کند که این کتاب برای کسانی طراحی شده است که دانش اسلامی دارند و این یک حق است تا بتوانند مباحث آن را دنبال کنند، اما او فراموش می‌کند که معناشناسی علم متخصصان است.


۲-علاوه بر این توشیهیکو برداشت توسعه‌یافته خود از معناشناسی را بدون پشتیبانی از آن با ابزارهای قوی رویه‌ای و مفهومی اضافه می‌کند، زیرا تنها به ارجاعات روش‌شناختی که روش تحلیل دقیق را توضیح نمی‌دهد راضی است.


۳- تنها می‌توان به رویکرد معنایی محض اعتماد کرد و از رویکرد تاریخی صرف‌نظر کرد، زیرا تفسیر قرآن با دلایل نزول پیوند خورده است.


۴- محقق توشیهیکو ایزوتسو به نقل از شعر در یک نسخه تجاری فاقد سند متکی است و پیامدهای این استناد نادرست است.


۵- وحدت مفروض موضوع در ایزوتسو، که توسط یکتایی تعریف شده است نفی می‌شود. بر این اساس بسیاری از آیات قرآن عاری از کلمه خدا هستند.


۶- دعوت به قطع عضو با پوشش علمی و عینی خود، برای تمدن بسیار خطرناک است، بنابراین هیچ فرد عاقلی نمی‌تواند با ضربه قلم، دادخواست توشیهیکو ایزوتسو را پاک کند.


۷- تلاش برای یافتن کلمه اصلی و قراردادی که معناشناسی را تنظیم می‌کند، نوآوری خالص ایزوتسو نیست.


۸- انتخاب کلمات کلیدی اختیاری است و مبنای محکمی برای توجیه تجزیه و تحلیل و همچنین مفهوم مرکز کلمات ندارد.


۹- محقق ایزوتسو از تأثیر ابراهیمی در ساختن مفهوم خدا و محدود ساختن آن به میراث کتاب مقدس و مسیحی چشم‌پوشی کرده است.


۱۰- همان‌طور که در توشیهیکو ایزوتسو تعمیم غلط ضبط شده است، ما هیچ توجیهی برای ایزوتسو نمی‌یابیم که بگوید: هر کلمه در زبان ما نمایانگر دیدگاهی است که از طریق آن جهان را می‌بینیم. «که این مقوله کاملاً دارای مبالغه و اغراق است.


در ادامه حمود محسن عضو هیئت‌علمی دانشگاه الحدید یمن گفت: تأثیر ادبیات عربی اسلامی بر ادبیات غرب از لحاظ تاریخی به دوره قرون وسطی برمی‌گردد. واضح است که این تأثیر آنی یا بر اثر یک اتفاق رخ نداده بلکه این تأثیر به‌تدریج در طی قرن‌ها به وجود آمده است.


همچنین ویجی مادگه از دانشگاه پونای هند در این نشست گفت: نقش زبان شعر در فلسفه و عرفان بسیار مهم است. شعر بیانگر زیبایی کلام متعالی است. ادبیات بستری برای بهتر بیان کردن نقش فلسفه و انسان‌شناسی است. هر کلامی که بر زبان شعر جاری است از عمق وجود تراوش می‌کند و بهتر نقش‌آفرینی دارد. ادبیات و فلسفه درهم‌تنیده شده‌اند و ارتباط زیبا بین این دو از طریق شعر دل‌نشین‌تر و زیباتر است. از گذشته تابه‌حال شعر نشانگر معنایی دقیق‌تری از معرفت‌شناسی تا هستی‌شناسی بوده است. لذا داستان‌ها و حکایت‌ها بهتر در زبان شعر نمایان‌تر هستند، ادبیات یعنی درست زیستن و بهتر اندیشیدن که در غالب نظم این نقش‌آفرینی بیشتر مشهود است.


انتهای پیام/۴۱۶۲/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب