توافق احتمالی وین بنا بر ۴ دلیل ضمانت اجرا ندارد
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، وقتی به کمپین انتخاباتی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در تابستان و پاییز ۲۰۲۰ نگاه میاندازیم همه سخنرانیهای او بر شکست سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ علیه ایران، قصدش برای تغییر رویه احیای برجام و بازگشت به رویکرد دیپلماسی در تعامل با ایران تاکید داشتند اما پس از اینکه بر مسند قدرت نشست و درواقع پا در میدان عمل نهاد نهتنها اقدامی در جهت کاهش تحریمها علیه ایران انجام نداد بلکه چندین اقدام ضد ایرانی دیگر را همزمان با جاری بودن مذاکرات وین در دستور کار دولتش قرار داد.
در جریان مذاکرات هستهای علیرغم اینکه بسیاری از مقامات و کارشناسان به هیئت مذاکرهکننده ایرانی و درواقع به شخص حسن روحانی رئیسجمهور گوشزد میکردند که سیاست کلی نظامی سرمایهداری آمریکا با تغییر رئیس دولت چندان تفاوتی نخواهد کرد و به قول و قرار سیاستمداران واشنگتن دل نبندید باز دولتمردان کشورمان از تغییر رویکرد طرف آمریکایی سخن میراندند و اینکه این بار خود کاخ سفید منتقد رویکرد امثال ترامپ است.
سود استراتژیکی که آمریکا از بازگشت به برجام خواهد برد
هماکنون که دور ششم مذاکرات بهپایان رسیده است و در آستانه شروع دور هفتم هستیم مذاکرهکنندگان کشورمان به ریاست سید عباس عراقچی و بسیاری از کارشناسان حامی مذاکره از پیچیدگی و شاید گره کور در مذاکرات میگویند. برای هر سیاستمدار دنیادیده و آشنا به تحولات منطقه و جهان روشن بود که دولت آمریکا بهموازات فشارهای دیپلماتیک در عرصه اقتصادی و دیپلماسی، از اهرمهای امنیتی برای به ثمر رساندن تلاشهای خود پشت میز مذاکره استفاده خواهد کرد و بههیچعنوان قصد ندارد میدان را بهطرف مقابل واگذارد.
دولت بایدن درصدد است راه رفع تحریمها علیه ایران را آنقدر ناهموار و غیرقابلدسترس کند تا به ایران بفهماند اگر چنین کار بزرگی را از ما انتظار دارید باید برجام ۲ و ۳ را هم قبول کنید
برخی از تحلیلگران نیز هشدار داده بودند که بایدن احتمالاً قصد دارد با تکیهبر شعار دیپلماسی ایران را بهپای میز مذاکره بکشاند و سپس با فرسایشی کردن گفتوگوها دست به اقدامات ضد ایرانی و تداوم یا حتی تشدید فشار علیه تهران بزند. به گفته تحلیلگران بایدن به رویکرد فشار هوشمند علیه ایران روی آورده است. البته بایدن قبل از اینکه به ریاست جمهوری برسد از این سیاست خود پردهبرداری کرده بود. وی در مقالهای در سی. ان. ان تصریح کرد فشار حداکثری ترامپ علیه ایران فاقد قابلیتهای لازم برای مهار جمهوری اسلامی در زمینههای هستهای، منطقهای و موشکی بوده و بنابراین روشی هوشمندانهتر برای مقابله با تهران باید به کار گرفته شود.
به عقیده بایدن فشار حداکثری ترامپ باعث شده بود که اجماع بین اروپا و آمریکا علیه ایران از بین برود و با احیای برجام باز آمریکا و شرکای اروپاییاش در یک جبهه قرار میگیرند و این توان را به دست میآوردند تا ایران را مجاب کنند که در کنار توافق هستهای بندهایی مربوط به برنامه موشکی و نقش منطقهای تهران نیز لحاظ شود.
بایدن با بازگرداندن آمریکا به برجام قصد این را داشته که ائتلافی قویتر از دوره ترامپ با تروئیکای اروپایی شامل بریتانیا، فرانسه و آلمان ایجاد کند. این ائتلاف با لحاظ کردن خواستههای رژیم صهیونیستی و عربستان در هر توافقی با ایران قادر خواهد بود که از قدرت اقتصادی و نظامی این دو رژیم در منطقه استفاده کند.
درواقع بایدن هیچگاه به فکر تقلیل فشار بر ایران نبوده بلکه در اندیشه فنیتر و منسجمتر کردن فشار با شکلی نو و به ظاهر انساندوستانه بوده تا نهتنها فعالیتهای هستهای بلکه فعالیتهای امنیتی و دفاعی ایران را نیز مهار کند. به همین دلیل بود که یک کارگروه مشترک با اسرائیلیها را که از دوره باراک اوباما تشکیل داده بود احیا کرد تا از تصمیمات این مجموعه بهعنوان سیاست اصلی در قبال ایران استفاده شود.
بیشتر بخوانید:
وزیر خارجه آمریکا: توپ احیای برجام در زمین ایران است
آمریکا در سودای ورود و خروج دوباره از برجام و باز کردن پرونده PMD
واضح است که دولت بایدن درصدد است راه رفع تحریمها علیه ایران را آنقدر ناهموار و غیرقابلدسترس کند تا به ایران بفهماند اگر چنین کار بزرگی را از ما انتظار دارید باید برجام ۲ و ۳ را هم قبول کنید. او در عملی کردن سیاست خود تنها نیست. کنگره آمریکا به بهانه حمایت از خواست مردم ایران برای داشتن کشور دموکراتیک و سکولار خواستار مواضع سخت واشنگتن علیه تهران شدهاست. از طرفی درصحنه بینالمللی هم بسیاری از همپیمانان اقتصادی آمریکا به بهانه پرهیز از اقدامات انتقامجویانه کاخ سفید از بازگرداندن داراییهای ایران به کشور خودداری میکنند. با قرار دادن فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک در کنار اهرمهای امنیتی، آمریکا توانسته در روند مذاکرات بر ایران فشار بیاورد.
این در حالی است که هماکنون در آستانه دور هفتم گفتوگوهای برجامی هستیم و شاهدیم که لحن مذاکرهکنندگان تغییر کرده است و از وجود موانع جدی بر سر راه رسیدن به توافقی عملی صحبت میکنند. در این میان لحن برخی مقامات غربی نسبت به هفتههای قبل تندتر هم شده است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا از باقیماندن اختلافات جدی در این مذاکرات سخن میگوید و ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه توپ را در زمین ایران انداخته و میگوید، مقامهای ایرانی باید تصمیمهای سختی بگیرند و ما منتظر این اقدام آنها هستیم. نه ایران ونه طرف مقابل از یک تاریخ دقیق برای شروع دور هفتم صحبت نکردهاند.
گره کار کجاست!؟
شاید این گره در تعامل ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای باشد. دولت ایران اسفندماه سال گذشته بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات هستهای را محدود و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کرد، ولی پسازآن تهران و آژانس اوایل اسفند پارسال به توافقی سهماهه دست یافتند که بر پایه آن دوربینهای نظارتی آژانس در تأسیسات هستهای به مدت سه ماه فعال شد. دسترسی به اطلاعات آن تنها در صورتی ممکن بود که تحریمهای آمریکا علیه ایران لغو شده باشد. این توافق سهماهه به مدت یک ماه دیگر تمدید شد و روز پنجشنبه، ۳ تیر به پایان رسید و تابهحال تمدید نشده است.
رافائل گروسی مدیرکل آژانس از این مسئله ابراز نگرانی کرده است. این محدودیت اهرم فشاری بر آمریکا است تا تحریمهای غیر منطقی و یکجانبهاش را لغو کند. تصمیم مجلس صرفاً سیاسی است و اصلاً در قالب عدم همکاری ایران با آژانس نمیگنجد زیرا مقامات ارشد ایران همیشه بر صلحآمیز و قانونمند بودن برنامه هستهای تهران تأکید کردهاند.
بایدن هیچگاه به فکر تقلیل فشار بر ایران نبوده بلکه در اندیشه فنیتر و منسجمتر کردن فشار با شکلی نو و به ظاهر انساندوستانه بوده است
وزیر خارجه آمریکا هم مانند دیگر مقامات غربی بهجای باز کردن چشمانش و دیدن واقعیات، عدم تمدید توافق ایران با آژانس را بزرگنمایی کرده و ادعا میکند ایران احتمالاً به دنبال تسریع در غنیسازی با غلظت بیشتر است تا سریعتر به ساخت سلاح هستهای برسد اما واضح است که صحبتهای بلینکن با این هدف است که ایران تحتفشار قرار بگیرد و توافق با آژانس را برای مدت کوتاه دیگری تمدید کند. اگر این اهرم فشار ایران یعنی عدم تمدید توافق با آژانس موفق نباشد و آمریکا از شدت تحریمها نکاهد شاید این بار ایران بهسوی کنار گذاشتن پروتکل الحاقی برود تا عزم خود را برای مقاومت در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا به اثبات برساند.
مهمترین موضوعی که طرف ایرانی بر آن تأکید دارد چانهزنی بیدلیل دولت جو بایدن بر سر تعلیق یا لغو تحریمهایی است که در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ علیه ایران اعمال شد. مقامات ایرانی از لغو یا تعلیق اغلب تحریمها سخن میگویند درحالیکه رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اخیراً گفته است همه تحریمهای وضعشده علیه ایران در دوره ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا لغو نخواهند شد.
درواقع آمریکا روز جمعه ۴ تیر (۲۵ ژوئن) سخنان مقامات ارشد ایران مبنی بر لغو کلیه تحریمهای این کشور علیه صنایع نفت و کشتیرانی را تکذیب کرد. همچنین دولت آمریکا هنوز حاضر به لغو تحریم تسلیحاتی و لغو دستور اجرایی ترامپ در این زمینه نشده است. این در حالی است که حسن روحانی روز چهارشنبه هفته گذشته در جلسه هیئت دولت گفته بود دوم تیر میتوانیم تحریم را تمام کنیم، برویم همینالان اختیارات را به عراقچی بدهیم و به وین برود و در عرض چند روز توافق را نهایی کند و اعلام شود تحریم هم برداشته شود.
ریسک همکاری اقتصادی با ایران اگر حل نشود نتیجه مذاکرات وین خاصیتی نخواهد داشت
کارشناسان آشنا با مذاکرات گفتهاند که تاکنون بر سر ۹۰۰ بند در ارتباط با تحریمهای آمریکا و تعهدات برجامی ایران توافق شده اما نحوه انجام این ۹۰۰ بند مشکل به نظر میرسد. ایران میخواهد حتماً قبل از بازگشت به تعهداتش برداشتن تحریمها را راستی آزمایی کند درصورتیکه واشنگتن میگوید بلافاصله بعد از لغو تحریمی مانند سوئیفت ایران باید همزمان به تعهداتش برگردد. راستی آزمایی سوئیفت حداقل دو ماه زمان در بر دارد و این خواسته ایران منطقی به نظر میرسد.
یک مشکل لاینحل دیگر تسری برخی تحریمهای حوزه هستهای به عرصههای دیگر است. در این شرایط یک نوع اختلافنظر به لحاظ تصمیمگیری در ایران و آمریکا وجود دارد، چراکه نگاه تهران و واشنگتن بر سازوکارهای متفاوتی متمرکز است. آمریکاییها اعتقاد دارند که بازگشت به برجام یعنی بازگشت به تعهدات گذشته اما نگاه ایران این است که بازگشت به برجام به مفهوم اجرایی شدن تعهدات بر اساس توافق ۲۰۱۵ خواهد بود. به همین دلیل است که ایران، آمریکا و دیگر کشورهای عضو برجام هنوز به جمعبندی و توافق اساسی دست پیدا نکردهاند.
حتی در صورت توافق در مذاکرات وین به چند دلیل تضمینی برای اجرای توافق جدید وجود ندارد.
۱. در ابتدا دولت آمریکا ملزم است که بر اساس قانون INARA تأیید کنگره را برای هرگونه تغییر در تعامل با ایران به دست بیاورد. در اسفند سال گذشته، اندیشکده صهیونیستی «امنیت ملی آمریکا» در یادداشتی به قلم «استیون رادیمکر» عضو ارشد این نهاد و دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا نوشت: دولت جو بایدن رئیسجمهور آمریکا درخواهد یافت که ایران تنها مانع بر سر گزینههای آن برای بازگشت به مذاکرات برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام نیست. بایدن به زودی متوجه خواهد شد که به دلیل قانون تقریباً فراموششدهای که در سال ۲۰۱۵ به تصویب کنگره آمریکا رسیده، دستانش بسته است: قانون بازبینی توافق هستهای ایران یا اینارا (INARA).
۲. نکته دوم این است که احتمال دارد در انتخابات میاندورهای کنگره در سال آینده میلادی، برخی نمایندگان جدید به کنگره راه یابند که خود مشکلساز است. به همین دلیل در کنگره سال ۲۰۲۳ باز هم نیاز به تصویب برجام خواهد بود. از طرفی ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ بار دیگر جمهوریخواهان به قدرت برسند و ماجرای ترامپ باز هم تکرار شود.
۳. نکته دیگر نبود توافق کامل بین دموکراتها در مجلس سنا و نمایندگان است. آنها تابهحال حتی نتوانستهاند بر سر تصویب اصلاح قانون انتخابات به توافق برسند. وقتیکه حتی با حضور اکثریت دموکراتها در هر دو مجلس نمایندگان و سنا تصویب توافق وین غیرممکن است چگونه میتوان بهپایبندی آمریکا به این توافق امیدوار بود؟
۴. صرفنظر از دو عامل اصلی، ریسک همکاری اقتصادی با ایران اگر حل نشود نتیجه مذاکرات وین خاصیتی نخواهد داشت. یکی ریسک ایجاد شده بابت تکرار خروج آمریکا از برجام و دوم حفظ ساختار تحریمهای ثانویه. خبرها حاکی از باقی ماندن هر دو دارد.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/