چرا دولت اعتدال با پرستیوی دشمنی میورزد؟
گروه جهان خبرگزاری آنا - محمدپارسا نجفی؛ با گذشت هشت سال از مذاکرات جریان غربگرا و اصلاحطلب با آمریکا هنوز هم هیچ نتیجهای برای کشور به ارمغان نیامده و تشدید تحریمها و تخریب قدرت خرید مردم تنها میوهای است که از مذاکره بیپایان با غرب برداشت شده است. توافق خسارتبار برجام بدون ضمانت اجرایی و بدون تعیین شرط پنالتی در حالی امضا شد و ظرف بیست دقیقه در مجلس نهم به ریاست علی لاریجانی به تأیید رسید که فقط نابودی بخشی از داراییهای هستهای ایران را به دنبال داشت. همه این خسارتها یک نکته را نیز اثبات کرد و آن اینکه رسانهها با آگاهی بخشی میتوانند از وقوع چنین پدیدههایی پیشگیری کنند.
در زمان امضای برجام، مردم عادی نمیدانستند چه آیندهای برایشان رقم میخورد و با تبلیغات مقامات دولتی این تصور غیرواقعی در افکار عمومی شکل گرفت که قرار است همه تحریمها برای همیشه لغو شود؛ حالآنکه چنین امری حتی در متن برجام هم نوشتهنشده بود که بخواهد به مرحله عمل برسد. در حقیقت برجام بهمانند یک چک سفید امضا تقدیم غرب شد، بدون آنکه ضمانتی برای تحقق تعهدات امریکا گرفته باشند.
ترفند مکانیسم ماشه
به شکل عادی، شرط پنالتی روندی رایج در قراردادهای بینالمللی است و در برجام هم میتوانستند یک گرویی بهعنوان ضمانت اجرایی در متن توافق قرار دهند. برای مثال امریکا باید میپذیرفت که ابتدا دارایی خاصی یا ظرفیتی اقتصادی در ایران ایجاد کند (مثلاً هزینه ساخت آبشیرینکن در سواحل جنوب ایران را متقبل شود) سپس معادل قیمت آن پروژههای تأمین مالی شده، ایران خواستههای غرب مانند نابودی راکتور اراک، کاهش ظرفیت غنیسازی، از کار انداختن بخشی از سانتریفیوژها، و کاهش ذخایر اورانیوم غنیشده را مرحلهبهمرحله انجام دهد نه آنکه شروط آمریکا را در برجام پذیرفته و بهسرعت اجرا کنند و بعد از طرف غربی خواهش کنند بخشی از تحریمها کاهش یابد و این مذاکرات هشت سال به طول انجامد.
بیشتر بخوانید:
وقتی توطئه آمریکا در ۱۳ آبان «تقریبا هیچ» میشود!
نگاهی به نقشآفرینی رسانههای برونمرزی ایران در معرکه یمن
مضاف بر اینکه طرف غربی با رندی توانست تعلیق ۱۲۰ روزه و ۱۸۰ روزه را بهجای لغو کامل و ابدی تحریمها در برجام بگنجاند. اسنپبک یا مکانیسم ماشه ترفند دیگر آنها بود که وزارت خارجه معلوم نیست برای چه این مورد را قبول کرد. بنابراین احیای برجام اگر به معنای آن چیزی باشد که تاکنون دیدهشده، خاصیتی برای کشور نخواهد داشت. نکته مهم این است که امریکا بهمانند یک اهرم فشار از تحریمها بهویژه ایست، ویزا و کاتسا استفاده میکند و هرگز کل تحریمها را با مذاکراتی مانند آنچه در وین انجامشده، لغو نخواهد کرد.
اما این چرخه معیوب با ورود پرستیوی برای آگاهی دقیق مردم جهان از روند مذاکرات اخیر وین موسوم به احیای برجام شکسته شد. پرستیوی با کسب خبرهای دقیق از منابع آگاه خبری توانست نورافکنی به تاریکخانه وین بتاباند و آنچه را روی میدهد، به اطلاع مخاطبانش برساند. اطلاعرسانی دقیق و شفاف پرستیوی چنان بمب خبری غیرمنتظرهای بود که ترکشهایش در داخل مرزهای رسانههای ایران نیز کار خود را کرد و بهسرعت و شدت در چارچوب جامعه ایران نیز منتشر شد.
طبیعی است که چنین روندی با مقابله جریان غربگرا در داخل کشور مواجه میشود و تلاش میکنند تکنیکهای رسانهای پرستیوی را که روالی عادی در عرصه رسانه است، به چالش بکشند؛ اما چرا مذاکرات هستهای وین که عمر دولتهای یازدهم و دوازدهم را به خود اختصاص داده، به نتیجهای نرسیده است؟
پرستیوی چه کمکی به مذاکرهکنندگان میدهد؟
اصولاً بخش تأثیرگذار تحریمهای امریکا علیه ایران در کنگره ایالاتمتحده تصویبشده و حتی دولت امریکا غیر از تعلیق (چندماهه) اختیار لغو کامل آن را ندارد؛ مگر آنکه اعمال فشار شدیدی به امریکا موجب شود کنگره آن کشور رفتار خود را تغییر دهد.
رویکرد دولت اعتدال و اصلاحات که حرکت چراغ خاموش در مذاکرات ملی است بیشتر با فشار به پرستیوی همراه بوده است
بنابراین زمانی میتوان از امریکا امتیاز گرفت و آن را وادار به لغو تحریمها کرد که قدرت درونی ایران ارتقا یافته باشد نه اینکه جامعه ناآگاه و در شرایط ضعف درونی باشد. با هوشیار شدن مردم و اطلاع از ماهیت مذاکرات و خواستههای امریکا، این مطالبه در میان جامعه شکل میگیرد که بهجز لغو کامل تحریمها، هیچ گزینه دیگری پذیرفتی نیست؛ از این رو مذاکرهکنندگان هستهای در وین میتوانند با دست پر مقابل غرب ظاهرشده و به سهولت بیان کنند که هر معامله باید در ازای تأمین حقوق ملت ایران انجام شود و این خواست ملی است و جز تحقق آن راهی وجود ندارد.
همچنین با انتشار وقایع مذاکرات و افشای درخواست امریکا که اهداف نقد را میگیرد و تنها وعده سر خرمن میدهد، دیپلماسی عمومی دولت بایدن هم خنثی میشود. افکار عمومی جهان ازجمله کشورهای اروپایی و امریکای شمالی دیگر به دست رسانههای وارونه نما فریفته و گمراه نمیشوند. بهصورت منطقی هر توافقی دو سو دارد و هر طرف باید در ازای تأمین خواستهای، اقدامی انجام دهد یا هزینهای پرداخت کند. حالآنکه آمریکا سود بی هزینه را طلب میکند.
بنابراین اقدامات پرستیوی بهویژه کسب و انتشار اخبار از منابع آگاه در راستای تأمین منافع ملی ایران بوده و شایسته تقدیر است؛ اما متأسفانه رویکرد دولت اعتدال و اصلاحات که حرکت چراغ خاموش در مذاکرات ملی است بیشتر با فشار به پرستیوی همراه بوده است.
این در حالی است که بخش عمده دیپلماسی عمومی کشورها را رسانههای برونمرزی بر عهده دارند و موفقیت این روند مستلزم همکاری وزارت خارجه و نهادهای مسئول در مسائل سیاست خارجی است که متأسفانه تاکنون خلاف آن را باید تماشا کنیم. بهراستی چرا دولت بهجای تشکر از پرستیوی که به وظیفه ذاتی خویش در خصوص آگاهیبخشی به جامعه عمل کرده، تلاش میکند این شبکه خبری را سرکوب کند؟
بهراستی عجیب نیست که فشارهای دولت اعتدال همانند سال گذشته در زمان نزدیک شدن به سالگرد تأسیس پرستیوی شدت بیشتری گرفت؟ سال گذشته بودجه این رسانه قطعشده بود و اکنون در هفتههای منتهی به ۱۱ تیر، سالگرد تأسیس پرستیوی، دولت به جنگ تبلیغاتی با این رسانه اقدام کرده است. به چهاردهمین سالگرد تولد پرستیوی در حالی نزدیک میشویم که این شبکه همچنان خاری در چشم غرب و غربگرایان است.
انتهای پیام/۴۱۰۶/پ
انتهای پیام/