اپیزودهایی که سالهاست تکفرزندی را تبلیغ میکنند
به گزارش خبرنگار رفاه و خانواده گروه جامعه خبرگزاری آنا، در تمام سالهای اخیری که موضوع جمعیت و کاهش فرزندآوری بارها مورد تأکید کارشناسان و مسئولان قرار گرفته، اظهار نظرها و دلایل متعددی برای چرایی این مسئله و راهکارهای حل آن بیان شده است.
هر کدام از کارشناسان این حوزه که نگران کاهش جمعیت و پیرسالی ایران در سالهای آینده هستند، از منظری این معضل را مورد نقد قرار دادهاند. برخی مشکلات فرهنگی را مهمترین مولفه و برخی دیگر مشکلات معیشت را دلیل اصلی این چالش برمیشمارند. عدهای از کارشناسان، ناباروری و اهمیت درمان آن را مولفه مهمی تلقی کردهاند؛ اما بسیاری از کارشناسان حوزه جمعیت در چند سال اخیر از منظر تازهتری، تصمیمهایی که در سالهای دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰ برای بحران انفجار جمعیت اخذ شده است را مورد نقد قرار میدهند.
از نظر این کارشناسان تصمیمسازی برای کاهش جمعیت در همان زمان سردادن «شعار فرزند کمتر ، زندگی بهتر» اگرچه در حوزه درمان، یارانه(سوبسید)، بیمه تأمین اجتماعی و ... بود اما بیشترین نقش در کاهش جمعیت را باید از زاویه نگاه فرهنگی از جمله تبلیغات در رسانهها دانست.
بیشتر بخوانید؛
دوران باروری از ۳۰ سال به ۱۵ سال کاهش یافته است/ با وضع قوانین نمیتوان جمعیت را زیاد کرد
خردهفرهنگهای مهاجمی که مانع فرزندآوری هستند/ چگونه شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» دمار از فرهنگ ایرانی درآورد؟
ویترینهای مجازی که به جان زندگی حقیقی ما افتاد/ ترویج ولنگاری فرهنگی در فضای مجازی
بحران حمایت عاطفی در کمین زوجهای بدون فرزند است
صدا و سیما، سینما و به تبع آنها در سالهای اخیر رسانهها و فضای مجازی آنچنان مخاطب خود را در حوزه تکفرزندی یا دو فرزندی اقناع کردند که اثرات آن تا سالیان قابل مشاهده خواهد بود؛ حتی در دو سه سال اخیر هم پروژه رسانهای شبکه نمایش خانگی هم با ساخت اثرهای خود در ژانر تکفرزندی و یا استفاده از حیوان خانگی به عنوان یک همزیست، نگاه خود را در این زمینه غالب کرد.
این رفتار رسانهای و فرهنگی تا آنجا خودش را نشان داد که تا سالهای سال تک فرزندی نشانه روشنفکری و مدرنیته بود و اعضای یک خانواده پرجمعیت نسبت به داشتن چندین خواهر و برادر احساس ناخوشایندی داشتند.
چرا خانوادههای متمول فرزند کمتری دارند؟
بهزاد خلیلی، کارشناس و پژوهشگر حوزه جمعیت در گفتوگو با خبرگزاری آنا و در تأیید این نظریه که القای فرهنگی رسانهای نقش زیادی در کاهش جمعیت داشت معتقد است، «آن کسانی که به مقوله کاهش جمعیت انتقاد دارند باید منتقد تبلیغاتی باشند که در سالهای قبل باعث شد تا با پدید آمدن فرهنگ کمفرزندی، خانوادهها از تولد بیش از دو فرزند خودداری کنند؛ این فرهنگ تا آنجا غالب شد که حتی خانوادههای متمول هم تحت تاثیر این تبلیغات به داشتن دو فرزند قناعت کرده و از تولد سومین فرزند خودداری کنند.»
خلیلی ادامه میدهد، «افرادی زیادی هستند که گمان میکنند ایرانیها تمایلی به فرزندآوری ندارند و به این دلیل جمعیت جوان کشور رو به افول میرود، اما این یک رویکرد اشتباه است زیرا تحقیقات نشان میدهد، اولاً خانوادههای ایرانی همچنان مشتاق ازدواج و تشکیل خانواده هستند و دوماً خانوادههای نوپدید ایرانی به داشتن بیش از دو فرزند علاقه دارند اما مشکلاتی چون معیشت، امنیت شغلی و مسکن نمیگذارد به این علاقه و خواسته خود برسند.»
صدا و سیما چگونه فرزند کم را تبلیغ میکند؟
این کارشناس حوزه جمعیت در تأیید صحبتهایش میگوید، «علاوه بر موضوعی که در بالا ذکر کردم باید مسئله جوانانی هم که مشکل اقتصادی و معیشتی ندارند اما یا ازدواج نمیکنند یا اینکه در صورت ازدواج به دنبال بچهدار شدن نیستند نیز مورد مطالعه قرار بگیرد. باید سوال شود این خانوادهها تحت تاثیر چه المانهای فرهنگی از تولد فرزند بیشتر خودداری میکنند؟ آیا غیر این است که سریالهای تلویزیونی ما همچنان خانواده خوشبخت را خانوادهای معرفی میکند که یک یا دو فرزند دارد و یا اینکه علاقه ای به داشتن فرزند بیشتر از خودشان نشان نمیدهند؟»
بنا به اظهارات این کارشناس حوزه اجتماعی اگر بخواهیم این رویکرد را واکاوی کنیم باید به زمانی اشاره شود که جمعیت ایران در عرض کمتر از یک دهه دو برابر یا بیشتر شد. در آن زمان دولتها سعی کردند کاهش فرزندآوری را ترویج کنند که به نظر میآید نیاز آن روز بود. دولت وقت یا نهادهایی که در این خصوص فعالیت داشتند اقدام به تبلیغات فرهنگی کردند و این تبلیغات در ذهن جامعه رسوخ کرد و تا سالها عقیده عمومی آن بود که فرزند کمتر سبب زندگی بهتر خواهد شد.
عرف غلط بهجا مانده از انفجار جمعیت در سریالهای صدا و سیما
خلیلی به اثربخشی تبلیغات رسانه ملی در سالهای گذشته پیرامون کاهش جمعیت اشاره میکند و میافزاید، «به مرور زمان این تبلیغات بخشی از روحیه عمومی جامعه شد و دیگر نیاز نبود که صدا و سیما تبلیغ کند فرزند بهتر مساوی زندگی بهتر است زیرا آن کسانی که در صدا و سیما فیلم میساختند یا در سینما کارگردان بودند، بدون آنکه حتی به موضوع توجه کرده باشند از نمایش خانوادههای پرجمعیت پرهیز میکردند. به نوعی سلیقه جامعه تغییر کرده بود و اساسا یک عرف به وجود آمده بود که چرا یک خانواده باید ۱۰ نفر باشد. خانواده شکیل در یک فیلم دو پدر و مادر بودند و یک یا نهایتا دو فرزند!»
وی تصریح میکند، «به عبارت دیگر خانواده پرجمعیتی که در فیلم "مادر" علی حاتمی میدیدیم که مادری با ۶ فرزند را نشان میداد، به خانوادههایی با یک فرزند یا دو فرزند تبدیل شده بود. اگر در نظر بگیریم که الگوی اصلی مردم جامعه همین سریالها هستند، این نکتهها تاثیر مستقیم بر نگاه خانواده ایرانی و مقوله فرزندآوری میگذارد. در واقع الگوی رایجی شمارده میشود که ذهن خانوادههای جوان را از داشتن فرزندان بیشتر پرهیز میدهد، یک خانواده میپذیرد که عقل و عرف حکم میکند که یک بچه بدنیا بیاید و کسی به این توجه نمیکند که عقل و عرف در دست همین فیلمها هستند.»
چه جریاناتی فرهنگ را شکل میدهند؟
پژوهشگر حوزه جمعیت در این خصوص تشریح میکند، «اولین مولفه جدی برای فرزندآوری تمایل به فرزندآوری بوده و نکته بسیار مهمی است؛ خوشبختانه ما وضعیت نامطلوبی نداریم. اگر اینجا انگلستان یا آلمان بود من طور دیگری تحلیل میکردم. چون نفس فرزندآوری در آن جوامع ارزشمند نیست و خانوادههایی حتی متمول و ثروتمند علاقهای به ازدیاد نسل ندارند، اما ایران فی الواقع اینطور نیست و هنوز خانوادهها تمایل به فرزندآوری دارند و این را من نمیگویم بلکه مطالعاتی میگویند که در این خصوص انجام دادیم.»
این کارشناس جمعیت در ادامه میگوید، «اما جریانی که فرهنگ را شکل میدهد اینگونه نیست. شما اگر هر کدام از سریالهای شبکههای داخلی را تماشا کنید میبینید که یک خانواده شیک شهری، یک یا دو فرزند دارند. البته باید حق داد که روزگاری این نوع تبلیغات مرسوم بود ولی سوال اینجاست که نباید در حال حاضر این رویه تغییر کند؟ یک زن و شوهر جوان که متمول هستند و میتوانند تا چهار فرزند یا حتی بیشتر داشته باشند قطعا دیدن این برنامهها در ذهنشان رسوخ خواهد کرد؛ البته درست است که برنامههای صدا وسیما در خصوص فرزندآوری یا خانواده نیست اما خانواده و شکل خانواده در آن تبلیغ میشود و همین میشود الگوی عرفی جامعه، بعد از آن خانواده زشت میداند که چهار فرزند داشته باشد.»
جلوی ضرر را هر کجا بگیریم منفعت است
در سالهای ابتدای دهه ۶۰ که جمعیت کشور به ناگهان دو برابر شد، اگر به هر مطب یا خانه سلامت میرفتیم پوستری بر دیوار چسبانده بودند که بر آن نوشته بود «فرزند کمتر = زندگی بهتر» مطابق همین شعار تبلیغات انجام میشد و اهسته اهسته در بافت فکری جامعه حک شد که این پیام اخلاقی است و تولد چند فرزند کاری است که غیر عرفی تلقی میشود. این شرایط عوض شد و در واقع ان پیامها هم از سطح شهر و دیوارهای درمانگاهها هم پاک شد. البته تاثیر خودش را گذاشته و عرف را در این مقوله تغییر داده بود.
ولی کمتر کسی میتواند تصور کند که آنچه ما میسازیم بر چه جوانبی از جامعه تاثیر خواهد داشت. در واقع برد این نوع تبلیغات بالا است و قابل رصد و پیگیری نیست. برای تبلیغات هم همین اتفاق افتاد، یعنی جریان بالعکس شد، تبلیغات بالعکس شدند و فرزندآوری بیشتر و نگرانی برای پیرسالی را ترویج میکردند. اما یک مقاومت به وجود آمده است که خانواده نگران است اگر بیش از دو فرزند داشته باشد، عیب محسوب شود.
با توجه به اظهار نظر کارشناسان، امروز وظیفه صدا و سیما است که متوجه بشود اگر در سریالهایش خانواده دو فرزند دارد، دستخوش همان تبلیغات ۲ دهه پیش بوده و شرایط دیگرگونهای با امروز است، یعنی امروز وظیفه صدا و سیماست که شاکله را تغییر داده و خانواده را در تصویر دیگرگونه نشان دهد. پرسشی که مطرح میشود این است که صدا و سیما چرا همچنان صدا و سیما اینگونه سریال میسازد و نشان دادن تنها یک فرزند در خانواده را به عنوان یک پلان مهم میداند؟ کارشناسان معتقدند رسانه ملی به عنوان پربینندهترین رسانه ایران موظف است که مطابق نیاز جامعه پیش برود و باید جوانب تاثیرگذاری خود را درک کند در غیر این صورت تمام تبلیغاتی که نهادهای فرهنگی و دلسوز انجام میدهند در هیمنه ترویجهای ناصواب صدا و سیما سوخت خواهد شد.
انتهای پیام/۴۱۶۱
انتهای پیام/