دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
علی شکوهی*

سخنی با جامعه مدرسین و جامعه روحانیت

آنچه بهانه نوشتن این سخنان شده است اخباری است که از عدم معرفی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به عنوان نامزد جامعه مدرسین انتشار یافته و این نخستین باری است که چنین اتفاقی در حال وقوع است. ما نگران رویه‌های غلطی هستیم که ممکن است سنت شود و سرانجام رخدادها در مسیری قرار بگیرد که جمع‌کردن پیامدهای آن آسان نباشد.
کد خبر : 58753

نمایندگان مجلس ششم که تحصن کردند، بنده با آن مخالف بودم. علت مخالفتم این بود که معتقد بوده و هستم هر تصمیمی که اکنون می‌گیریم و هر اقدام را که الان انجام می‌دهیم، خط حرکت بعدی ما را هم تعیین و ما را به سوی مواضع دیگری هدایت می‌کند؛ مواضعی که الان شاید باور آن آسان نباشد و حتی ممکن است انکار هم بکنیم اما بعدها مجبوریم همان تصمیمات دور از ذهن را اتخاذ کنیم و حتی برای توجیه آن دلیل هم بتراشیم. تحصن نمایندگان و تعطیلی یکی از قوای کشور یعنی تصمیم به کنار کشیدن از حکومت و طبعا در مرحله بعد دیگر نمی‌توان موضع نرم‌تری گرفت و به مصالحه و مذاکره و رعایت روند قانونی بازگشت. به همین دلیل نباید اتفاقی بیفتد که برگرداندن آن به جای اول، هزینه زیادی در بر خواهد داشت و در مواردی اساسا ممکن نیست. این را گفتم تا سخنی از همین سنخ را به بزرگان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران عرضه کنم.


این دو نهاد روحانی کشورمان، هم‌ شأن دینی برای خود قائل‌اند و هم کارکرد سیاسی دارند. همین امر یعنی اتخاذ مواضع سیاسی جناحی باعث شده است که شأن اول این نهادهای روحانی یعنی نقش مرجعیت فکری و فقهی و دینی آنان نزد مردم تضعیف شود و متاسفانه به همین دلیل، جایگاه آنها در حد یک حزب سیاسی تنزل کند. در عین حال این دو نهاد روحانی به دلیل نقشی که در مقاطع خاص در حوزه معرفی مراجع تقلید یا معرفی نامزدهای مجلس خبرگان دارند، همچنان می‌توانند مورد توجه اقشار بیشتری قرار بگیرند و به همین دلیل، تصمیماتی که از سوی آنها گرفته می‌شود بر فضای آینده سیاسی و مناسبات نهادهای روحانی با یکدیگر تأثیر خواهد داشت.


آنچه بهانه نوشتن این سخنان شده است اخباری است که از عدم معرفی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به عنوان نامزد جامعه مدرسین انتشار یافته و این نخستین باری است که چنین اتفاقی در حال وقوع است. جایگاه آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در مجموعه نظام برای همه روشن است. وی را باید نخستین کسی دانست که به امام خمینی و نهضت او پیوست و تا آخرین روزهای عمر امام خمینی به عنوان یک یار و یاور برجسته ایشان در مسئولیت‌های مهم کشور حاضر بود. امام به او ارادت ویژه داشت و همیشه از او به نیکی یاد می‌کرد و طرف مشورت ایشان بود. بعد از امام هم در جایگاه مهمی مانند ریاست‌جمهوری و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت و همیشه بازوی توانمند نظام بوده است. اختلاف نظر و تفاوت تحلیل ایشان با برخی نهادها و مقامات و افراد در برخی زمینه‌ها موجب شد جریانی که معلوم نیست هیچ خیرخواهی و دلسوزی نسبت به انقلاب و رهبری و نظام داشته باشد، فرصتی مغتنم کسب کند تا بر تعارض میان رهبری و آیت‌الله هاشمی دامن بزند و زمینه را برای قدرت‌یابی خود فراهم آورد.


متأسفانه این جریان از سال‌های قبل از انقلاب هم به جای ایجاد زمینه همکاری میان نیروهای انقلابی، اصرار بر سرمایه‌گذاری روی اختلافات داشت و به نفی و طرد و تکفیر و... روی می‌آورد. اگر به روش و ایده و نگاه این جریان بود، ما اکنون هیچ همگرایی میان نیروهای انقلاب را شاهد نبودیم زیرا آنان در عمل نشان داده‌اند که هیچ حرمتی برای بزرگان انقلاب قایل نیستند و نشانه آن همین است که بدترین شیوه برخورد با یاران امام را در مقاطع مختلف به نمایش گذاشته‌اند. متاسفانه این روش تقسیم کردن نیروهای انقلاب و طرد و حذف یک جریان، تمامی ندارد و وقتی به خودشان هم می‌رسند، همین روش را ادامه خواهند داد همان‌گونه که صابون آنها به تن برخی بزرگان اصولگرا هم خورده است و دیر نیست که دشمنان جدیدی از همین جریان اصولگرا بتراشند و برای بی‌آبرو و بی‌اعتبار کردن آنان با انواع روش‌های غیراسلامی وارد میدان بشوند.


در این مقطع که بزرگان انقلاب و علما و روحانیون فراوانی برای شور بخشیدن به انتخابات مجلس خبرگان به صحنه آمده‌اند و چشم بخشی از مردم کشورمان به نهادهای روحانی مانند جامعه مدرسین و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم و نیز جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز دوخته شده است، مناسب نیست که برخی از این نهادهای روحانی تسلیم تحلیل‌های غلط همان جریان تنگ‌نظر و تفرقه‌افکن بشوند و یاران امام را در رده مخالفان نظام و رهبری قرار بدهند و نام افرادی مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، حاج‌ سیدحسن خمینی، دکتر حسن روحانی و دیگر بزرگان نظام و انقلاب را در فهرست نهایی مورد حمایت خود نیاورند. یادمان باشد که این‌گونه تصمیمات در همین حد باقی نمی‌ماند بلکه پیامد آن دامن همه جامعه را می‌گیرد و از جمله شکاف بین نیروهای انقلاب را بسیار بیشتر از این می‌کند و امکان بازگشت آنان به سوی یکدیگر را دشوار می‌سازد. این روش در قبال نیروهای اصیل انقلاب اگر رویه شود و نهادهای روحانی بزرگ کشور، حرمت خودشان را به این آسانی زیر سوال ببرند، حتما نوبت دیگر بزرگان روحانی هم خواهد شد و هیچ حرمتی برای هیچ کسی باقی نخواهند ماند.


بنده و امثال بنده در این ماجرا اصلا نگران رأی آوردن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و همفکران ایشان نیستیم و خوب می‌دانیم که قضاوت مردم در این مقطع درباره ایشان چیست و چه کسانی ممکن است از عرضه کردن خود به مردم پشیمان شوند بلکه جدا نگران نوع اتفاقی است که در این انتخابات ممکن است رخ دهد و باعث تشدید شکاف‌های میان نیروهای انقلاب شود. ما نگران رویه‌های غلطی هستیم که ممکن است سنت شود و سرانجام رخدادها در مسیری قرار بگیرد که جمع‌کردن پیامدهای آن آسان نباشد. ما قطعا دل‌مان برای همه یاران انقلاب در هر جبهه‌ای می‌سوزد و آنان را از اثرپذیری از جریان‌های تندرو و تفرقه‌افکن و تنگ‌نظر برحذر می‌داریم و به روش توصیه شده امام خمینی، نزدیک کردن مواضع خدمت نیروهای انقلاب به یکدیگر را موجب رضای خداوند می‌دانیم. امیدواریم بزرگان این نهادهای روحانی تصمیمی نگیرند که جبران آن در سال‌های بعد به آسانی میسر نشود.


منبع: روزنامه اعتماد


---------------------------------------


* فعال سیاسی و روزنامه‌نگار


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب