دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
14 خرداد 1400 - 11:00
آنا گزارش می‌دهد؛

تبلور عرفان ناب در اشعار بنیانگذار انقلاب اسلامی/ چرا دیوان شعر امام خمینی (ره) در زمان حیات ایشان چاپ نشد؟

یکی از وجوه شخصیتی امام خمینی (ره) تسلط بر عالم شعر و عرفان است که در اشعاری که از ایشان بر جای مانده به روشنی دیده می‌شود.
کد خبر : 586016
امام خمینی



به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا،حضرت امام خمینی(ره) شخصیتی جامع‌الاطراف بودند.ویژگی‌های گوناگون اندیشه، زندگی سیاسی و فقهی و شخصیت بنیانگذار انقلاب اسلامی از زوایای گوناگون قابل تحلیل و بررسی است.


یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های امام خمینی (ره) پیش از آن که یک رهبر معنوی یا سیاسی باشد، شاعر بودن وی است. اغلب سیاستمداران دنیا به خاطر داشتن روحیه خشن و یا درگیر شدن در امور اجرایی و سیاسی از نعمت لطافت در کلام بی بهره اند اما امام چه پیش از آن که رهبر انقلاب اسلامی ایران شود و چه بعد از آن همواره این موهبت الهی خود را درقالب نگارش شعر و متون ادبی حفظ کرده اند. موضوعی که رهبر معظم انقلاب هم از آن بهره برده‌اند و تسلط ایشن بر زبان شعر و اشعاری که در زمینه های مختلف سروده و گاه منتشر شده است گواهی بر این مدعا است. امام با داشتن لطافت فکری و زبانی بیشتر از هر کسی می‌توانست به زبان مردم نزدیک شود و در برخی موارد با همین زبان مردمی در آثارشان ادبیات رهبری هم مشاهده می‌شود.



رونمایی از وجه ادبی شخصیت امام خمینی (ره)


اشعار امام خمینی(ره) اولین بار ۱۸ روز پس از درگذشت ایشان در روزنامه کیهان منتشر شد و بلافاصله در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب یافت؛ اولین شعر منتشر شده از امام غزلی چهارده مصرعی با مطلع «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» بود.


من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم


فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدم همچو منصور خریدار سر دار شدم


غم دلدار، فکنده است به جانم شرری که به جان آمدم و، شهرهٔ بازار شدم


در میخانه گشایید به رویم، شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم


جامهٔ زهد و ریا کندم و، بر تن کردم خرقهٔ پیر خراباتی و، هشیار شدم


واعظ شهر، که از پند خود آزارم داد از دم رِند می‌آلوده، مددکار شدم


بگذارید که از بتکده یادی بکنم من که با دست بت میکده بیدار شدم


این شعر توسط حجت‌الاسلام سید احمد خمینی فرزند رهبر فقید انقلاب در اختیار روزنامه کیهان قرار گرفت و در قالب چند کتاب شعر و عمدتا دیوان امام منتشر شد. انتشار این اشعار که نشانگر وجه دیگر شخصیت امام خمینی(ره) و دیدگاه‌های وی و منش عرفانی او بود برای رسانه‌های غربی تازگی داشت. روزنامه نیویورک تایمز نوشت که این غزل روح‌الله خمینی در آخرین شماره هفته نامه سیاسی هنری «نیو ریپابلیک» انتشار خواهد یافت.


ترجمه غزل توسط ویلیام چیتیک شیعه‌شناس، مترجم و متخصص برجسته متون کلاسیک عرفانی، فلسفی اسلامی برای هفته نامه نیو ریپابلیک انجام داده بود. شائول بخاش به این روزنامه گفت که غزل [آیت‌الله] خمینی بسیار برجسته و قابل توجه‌است. پاتریک کلاسون شعر را به هفته نامه «نیو ریپابلیک» ارائه کرده بود. به گفته کلاسون [آیت‌الله] خمینی در ایام جوانی و میانسالی به عرفان جذب گردید اما کسی نمی‌دانست که این علاقه وی ادامه داشته‌است.


فاطی! به سوی دوست سفر باید کرد


امام خمینی (ره) ارتباط خوبی با خانواده مخصوصا همسر و عروس خود (خانم فاطمه طباطبایی همسر مرحوم سید احمد خمینی) داشته‌اند. این ارتباط در جایی منجر به شکل‌گیری گفت‌وگویی در قالب شعر بین عروس ایشان فاطمه طباطبایی همسر احمد خمینی و امام می‌شود که در نوع خود نشان‌دهنده سادگی و صمیمیت این دو است. این شعرها با کلمه «فاطی» شروع می‌شوند که نشان می‌دهد برای چه کسی سروده شده است. خانم طباطبایی در جمع‌آوری اشعار امام کمک بسیار زیادی کردند. دفتر شعرهای امام خمینی (ره) در رفت‌وآمدهای ایشان مفقود یا به دست افراد نزدیک سپرده می‌شد که پس از گذشت سال‌ها دفتر حفظ و نشر آثار امام آن‌ها را در یک مجموع کتاب با نام دیوان امام منتشر کرد.


تبلور عرفان ناب در اشعار بنیانگذار انقلاب اسلامی/ چرا دیوان شعر امام خمینی (ره) در زمان حیات ایشان چاپ نشد؟


خانم طباطبایی در این‌باره می‌گوید: زمانی که به اقتضای رشته تحصیلی‏‌ام، یکی از متون فلسفی را می‏‌خواندم، بعضی از عبارات دشوار و مبهم کتاب را با امام در میان می‏گذاشتم. کم‏کم این پرسش و پاسخ به یک جلسه درس بیست دقیقه‏‏‌ای تبدیل شد. این بود تا یک روز صبح، که برای شروع درس خدمت ایشان رسیدم. دریافتم که امام با یک رباعی طنز‏آمیز به من هشدار داده‌‏اند.

فاطی که کنون فلسفه را می‏ خواند
از فلسفه فاء و لام و سین می‏داند
امید من آن است که با نور خدا
خود را زحجاب فلسفه برهاند

این شعر را که دیدم، مجدانه از ایشان ابیات دیگری درخواست کردم. چند روز بعد این اشعار را نوشتند:

فاطی! به سوی دوست سفر باید کرد
از خویشتن خویش گذر باید کرد
هر معرفتی که بوی هستی تو داد
دیوی است به ره، از آن حذر باید کرد

تقاضاهای مکرر من کم کم تأثیر کرد. چون مدتی بعد چنین سرودند:

فاطی! تو و حق معرفت یعنی چه؟!
دریافت ذات بی‏‌صفت یعنی چه؟!
ناخوانده الف، به یا نخواهی ره یافت
ناکرده سلوک موهبت یعنی چه؟!

آنچه به من جرأت اصرار می‏ داد، لطف بی‏کران آن عزیز بود. این‏چنین بود که هر دم بر خواهشهای من افزوده می‏شد. این ماجرا تا آنجا پیش رفت که از ایشان درخواست سرودن غزل کردم و ایشان عتاب کردند. مگر من شاعرم؟! ولی من همچنان به اصرار ادامه دادم تا اینکه چند روز بعد چنین شنیدم:

تا دوست بود تو را گزندی نرسد
تا اوست غبار چون و چندی نبود
بگذار هرآنچه هست و او را بگزین
نیکوتر از این دو حرف پندی نبود

عاشق نشوی اگر که نامی داری
دیوانه نه‏ای اگر پیامی داری
سستی نچشیده‏ای اگر هوش تو راست
ما را بنواز تا که جامی داری *


ویژگی‌های ادبی اشعار امام خمینی(ره)


دیوان شعر امام در ۶ فصل غزلیات، رباعیات، قصاید، مسمط، ترجیع بند و اشعار پراکنده تنظیم شده و اولین بار توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در ۴۳۸ صفحه انتشاریافته‌است ، بسیاری از شعرای معاصر همچون حمید سبزواری، جواد محقق، عبدالجبار کاکایی، رحیم زریان، محمدعلی بهمنی، کامران شرفشاهی، سعید بیابانکی، صابر امامی، عباس چشامی و امیر مرزبان، این دیوان را تحلیل و از آن تجلیل کرده اند. اشعار این دیوان که عمدتاً در سبک عراقی سروده شده‌اند، به زبان‌های دیگری نیز ترجمه و انتشار یافته‌اند.


در یک نگاه کلی و جا افتاده، محققان ادبیات اشعار فارسی را به پنج دسته خراسانی، عراقی، هندی بازگشت، معاصر و… تقسیم‌بندی کرده‌اند. به نظر می‌رسد اشعار امام بیشتر به سبک عراقی شبیه است. سبک عراقی مربوط به قرون هفت، هشت و 9 هجری است و در آن شاعران بزرگی مثل حافظ، سعدی، مولانا، سنایی و… رشد کرده‌اند. ایشان اغلب اشعار را با ویژگی‌های این سبک سروده است. یعنی معشوق در اشعار ایشان آسمانی است و با توصیفات زمینی بیان می‌شود.


تبلور عرفان ناب در اشعار بنیانگذار انقلاب اسلامی/ چرا دیوان شعر امام خمینی (ره) در زمان حیات ایشان چاپ نشد؟


هرچند که امام از ویژگی‌های سبک عراقی برای موضوع شعر استفاده کرده‌اند، اما در زمینه ویژگی‌های زبانی اشعار ایشان بیشتر با ضمیمه دین و بیان کلمات عامیانه همراه است. در اشعار ایشان برعکس اشعار عراقی کلمات مصنوع کمی وجود دارد و با استفاده از کلماتی که در این دوران رواج بیشتری دارند، فهم اشعار را بهتر می‌کنند.


چرا اشعار امام خمینی (ره) در زمان حیات ایشان چاپ نشد؟


احد ده‌بزرگی از اشعران پیشکسوت درباره این که که چرا اشعار امام خمینی(ره) در زمان حیات ایشان منتشر نشد می گوید: از لحاظ ساختاری، امام خمینی(ره) به شعر حافظ علاقه بسیاری نشان می‌داد و بافت و ساختار شعر حافظ و واژه‌های به کار برده شده در اشعار او در شعر امام(ره) نیز بسیار دیده می‌شود. امام(ره)، به دلایل فقهی و ملاحظاتی که در این زمینه داشت، نمی‌خواست اشعارش در زمان حیاتش پخش شود، به همین دلیل بعد از وفات ایشان بسیاری گمان نمی‌کردند این اشعار از امام خمینی(ره) باشد.


محمود اکرامی‌فر، شاعر و پژوهشگر نیز معتقد است عرفانی که در اشعار امام(ره) وجود دارد عرفانی ناب است که مفاهیم متعالی عرفانی را در ذهن متجلی می‌کند، یادآور شد: رهبری سیاسی و دینی، هیچگاه از عواطف و احساسات ناب شاعرانه ایشان نکاست؛ زیرا او به مانند دریایی بود که رودخانه‌های فراوانی از آن سرچشمه می‌گرفتند و می توان درباره ایشان گفت که امام خمینی(ره) همه وجوه معرفتی و شخصیتی را با هم داشت و در نهایت یک رهبر مقتدر و سیاسی بود که توانست بزرگترین انقلاب فکری و عقیدتی دوران معاصر را رهبری کند.


حسین اسرافیلی شاعر آئینی و انقلاب اسلامی نیز درباره تأثیرگذاری امام خمینی (ره) بر جهان اندیشه و زبان شعری شاعران امروز نیز می‌گوید: رابطه مریدی و مرادی امام با اهل فضل و ادب نیز سبب توجه بیشتر شاعران به این پیر فرزانه و با کیاست است و همین امر نیز سبب شده تا بسیاری از شاعران عصر انقلاب در اشعار خود به نوعی مراتب ارادت عاشقانه خود را به آن حضرت نشان دهند. واژه‌هایی چون خورشید جماران، پور علی، پیشوا و... که به کرات در اشعار شاعران انقلابی وجود دارد، گویای این مطلب است و جالب است که در سال‌های گذشته این تعابیر در یک مجموعه به طور خاص جمع‌آوری شده و توسط دفتر نشر حضرت امام خمینی(ره) چاپ شده است.


تبلور عرفان ناب در اشعار بنیانگذار انقلاب اسلامی/ چرا دیوان شعر امام خمینی (ره) در زمان حیات ایشان چاپ نشد؟


او می ‌افزاید: امام خمینی(ره) سرمشقی برای بسیاری شاعران شد تا به شیوه او سخن بگویند؛ به عبارتی دیگر تا قبل از اینکه امام در این عرصه گام بردارد بسیاری از واژه‌های عاشقانه و عارفانه در محدوده ممنوعه قرار داشتند و بسیاری از شاعران جرأت به کارگیری آنها را نداشتند و امام(ره) بود که با ورود به این عرصه، اجازه و جسارت حضور را به شاعران هم‌فکر خود داد.


در ادامه، تعدادی از اشعار حضرت امام خمینی (ره) که توسط موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی در کتابی با عنوان «دیوان امام» منتشر شده است را مرور می کنیم:


همراز


آن شب که همه میکده‌ها باز شوند
یاران خرابات هم‌آواز شوند


فارغ ز رقیب، در کنار محبوب
طومار فراقْ بسته، همراز شوند.


چه کُنم؟


فرهادم و سوز عشق شیرین دارم
اُمّید لقای‌ یار دیرین دارم


طاقت ز کف رفت و ندانم چه کُنم
یادش همه شب در دل غمگین دارم.


فیض وجود


جز فیض وجود او نباشد هرگز
جز عکس نمود او نباشد هرگز


مرگ است اگر هستی‌ دیگر بینی‌
بودی‌ جُز بود او نباشد هرگز.


راه


فصلی‌ بگشا که وصف رویت باشد
آغازگر طُرّه‌ی‌ مویت باشد


طومار علوم فلسفه در هم پیچ
یارا! نظری‌ که رَه بسویت باشد.


عید نوروز


باد نوروزی‌ وزیده است به کوه و صحرا
جامه‌ی‌ عید بپوشند چه شاه و چه گدا


بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست
نازم آن مطربِ مجلس که بود قبله‌نما


صوفی‌ و عارف از این بادیه دور افتادند
جام می‌ گیر ز مطرب، که رَوی‌ سوی‌ صفا


همه در عید به صحرا و گلستان بروند
منِ سرمست، ز میخانه کنم رو به خدا


عید نوروز مبارک به غنیّ‌ و درویش!
یار دلدار! ز بتخانه دری‌ را بگشا


گر مرا ره به در پیر خرابات دهی‌
به سر و جان به سویش راه نوردم نه به پا


سالها در صف ارباب عمائم بودم
تا به دیدار رسیدم نکنم باز خط


تبلور عرفان ناب در اشعار بنیانگذار انقلاب اسلامی/ چرا دیوان شعر امام خمینی (ره) در زمان حیات ایشان چاپ نشد؟


شرحِ جلوه


دیده‌ای‌ نیست نبیند رخ زیبای‌ تو را
نیست گوشی‌ که همی‌ نشنود آوای‌ تو را[1]


هیچ دستی‌ نشود جز بر خوان تو دراز
کس نجوید به جهان جز اثر پای‌ تو را


رهرو عشقم و از خرقه‌ و مسند بیزار
به دو عالم ندهم روی‌ دلآرای‌ تو را


قامت سروْ قدان را به پشیزی‌ نخرد
آنکه در خواب ببیند قد رعنای‌ تو را


به کجا روی‌ نماید که تواش قبله نه‌ای‌؟
آنکه جوید به حرم منزل و مأوای‌ تو را


همه جا منزل عشق[2]است، که یارم همه جاست
کوردل آنکه نیابد به جهان جای‌ تو را


با که؟ گویم: که ندیده است و نبیند به جهان
جز خم ابرو و، جز زلف چلیپای‌ تو را


دکه‌ی‌ عِلم و خِرد بست، درِ عشق گشود
آنکه می‌داشت به سر علت سودای‌ تو را


بشکنم این قلم و، پاره کنم این دفتر
نتوان شرح کنم جلوه‌ی‌ والای‌ تو را.


آفتاب نیمه‌شب


ای‌ خوب رُخ که پرده‌نشینی‌ و بی‌حجاب!
ای‌ صدهزار جلوه‌گر و، باز در نقاب


ای‌ آفتاب نیمه‌شب، ای‌ ماه نیمروز!
ای‌ نجم دوربین! که نه ماهی‌، نه آفتاب


کیهان طلایه‌دارت و خورشید سایه‌ات
گیسوی‌ حور خیمه‌ی‌ ناز تو را، طناب


جانهای‌ قدسیان همه در حسرتت به سوز
دلهای‌ حوریان همه در فُرقتت کباب


انموذَج جمالی‌ و، اسطوره‌ی‌ جلال
دریای بیکرانی و، عالم همه سراب


آیا شود که نیم نظر سوی ما کنی‌؟
تا پرده گشوده، کوچ نماییم از این قُباب


ای‌ جلوه‌ات جمالْ‌ده هرچه خوبرو
ای‌ غمزه‌ات هلاکْ کنِ هرچه شیخ و شاب


چشم خراب دوست خرابم نموده است
آبادی‌ دو کوْن به قربانِ این خراب.


مذهب رندان


آنکه دل بگسلد از هر دو جهان، درویش است
آنکه بگذشت ز پیدا و نهان، درویش است


خرقه و خانقه از مذهب رندان دور است
آنکه دوری‌ کُند از این و، از آن درویش است


نیست درویش که دارد کُله درویشی‌
آنکه نادیده کُلاه و، سر و، جان درویش است


حلقه‌ی‌ ذکر میارای‌! که ذاکریا است
آنکه ذاکر بشناسد به عیان، درویش است


هر که در جمع کسان دعوی‌ درویشی‌ کرد
به حقیقت، نه که با ورد زبان، درویش است


صوفی‌ای‌ کو به هوای‌ دل خود شد درویش
بنده‌ی‌ همت خویش است، چسان درویش است؟


دریای‌ عشق


افسانه‌ی‌ جهان دل دیوانه‌ی‌ من است
در شمع عشق سوخته پروانه‌ی‌ من است


گیسوی‌ یار، دام دل عاشقان اوست
خال سیاه پشت لبش، دانه‌ی‌ من است


غوغای‌ عاشقان، رخ غمّار دلبران
راز و نیازها همه، در خانه‌ی‌ من است


کوی‌ نکوی‌ میکده، باب صفای‌ عشق
طاق و رواق روی‌ تو کاشانه‌ی‌ من است


فریاد رعد، ناله‌ی‌ دلسوز جان من
دریای‌ عشق، ‌قطره مستانه‌ی‌ من است


تا شد به زلف یار، سرشانه آشنا
مسجود قدسیان همگی‌ شانه‌ی‌ من است

*برداشتهایی از سیره امام خمینی(س)، ویژگیهای فردی، به کوشش غلامعلی رجائی، ج2، ص176


انتهای پیام/4104/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب