در قضیه قتل بابک خرمدین رسانهها نگاه مسئولانه و اقدام بهموقع نداشتند/ سالگرد حوادث تلخ در طول سال فرصت خوبی برای تولید گزارشهای تحلیلی است
به گزارش خبرنگار حوزه رسانه گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، با گذشت بیش از یک هفته از انتشار خبر قتل فجیع بابک خرمدین به دست پدر و مادرش که بعد از آن به اعتراف آنها مبنی بر قتل دختر و دامادشان نیز همراه شد، هنوز فضای رسانهای و افکار عمومی جامعه از گستره و پیامدهای این رخداد وحشتناک متأثر است. هرچند میزان این التهاب و خبرسازی نسبت به روزهای اول افشای این خبر کمتر شده و همین فرصت مناسبی است تا با نگاهی تخصصی و جامع به این قضیه پرداخت. در همین ارتباط، در گفتگو با اکبر نصراللهی استاد ارتباطات و رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی به بررسی این موضوع از زاویه عملکرد رسانهها پرداختهایم که مشروح آن در ادامه میآید.
آنا: اگر بخواهیم در قضیه قتل بابک خرمدین، مقایسهای بین عملکرد رسانههای رسمی و رسانههای غیررسمی (کانالهای تلگرامی، و صفحات اینستاگرامی و توئیتر) داشته باشیم چه مواردی قابل اشاره است؟
نصراللهی: رسانههای رسمی در این موضوع مهم که احساسات و عواطف مردم را جریحهدار کرده بود، هم دیرهنگام عمل کردند و هم آن گونه که شایسته آن بود به آن نپرداختند. به عبارت دیگر، به اندازه نیاز و توجهی که مردم نسبت به این موضوع(حالا چه درست و چه غلط) داشتند، به ابعاد و زوایای مختلف آن پرداخته نشد.
در مقابل، در فضای مجازی صدها هزار اظهارنظر و پست به اشتراک گذاشته شد؛ بنابراین در میزان و گستره پوشش این رخداد، بین رسانههای رسمی و رسانههای غیررسمی شکاف قابلتوجهی دیده میشود. حتی موارد زیادی بود که اخبار این حادثه در گروههای خانوادگی و دوستانه به اشتراک گذاشته میشد.
طبیعی است که قتل فرزندان به دست والدین آن هم به این شیوه، ارزش خبری «استثنا» را در حد بسیار بالایی در خود دارد. البته این فرزندکشی اولین حادثه در این زمینه نبوده و متأسفانه آخرین آن هم نخواهد بود. هرچند کم، اما در همه جای دنیا اتفاق میافتد و محدود به ایران نیست، این آدمها، آدمهای بیماری هستند و بعضاً به خودشان هم آسیب رساندهاند. اغلب پس از وقوع جنایت به خودشان هم آسیب میرسانند و یا خودکشی می کنند. بر اساس آمارهای رسمی در ایالات متحده آمریکا، سالانه 500 مورد فرزندکشی داریم یا در اسپانیا این رقم کمتر و حدود 25 مورد اعلام شده است.
آنا: این شکل از برخورد رسانههای رسمی چه پیامدهایی را به دنبال داشت؟
نصراللهی: عملکرد دیرهنگام و پوشش حداقلی این ماجرا توسط رسانههای رسمی باعث میشود رسانههای غیررسمی، غیرمسئول و غیرتخصصی به شکل پرحجم به این ماجرا بپردازند و این میتواند زیانهای جبرانناپذیری داشته باشد. در رسانههای غیررسمی بدون اینکه سوابق رخداد و ابعاد روانشناسی، جامعهشناسی و جرمشناسی ماجرا گفته شود، صرفاً روایت پرآب و تاب آن با انبوهی از اطلاعات درست و غلط ارائه میشود.البته در این قضیه، رسانههای رسمی ما اعم از صداوسیما، خبرگزاریها و مطبوعات هم عموماً بدون استفاده از نظر کارشناسان، روانشناسان و جامعهشناسان خبر را پوشش دادند.
این باعث میشود که بنیان خانواده، امنیت روانی جامعه و به ویژه کودکان آسیب جدی ببیند. وقتی که فرزندان به وفور میشنوند که پدر و مادری پسر، دختر و دامادشان را به آن شکل فجیع کشتهاند و برخی از اطلاعات احتمالاً نادرست دیگر هم منتشر می شود، آرامش روحی و روانی فرزندان و امنیت ذهنی آنان را به شدت آسیب میبیند.نمیخواهم بگویم این خبرها به حاشیه برود، خیر! حتماً باید به آن پرداخته شود. این خبر آنقدر مهم است که حتماً در فضای مجازی توسط رسانههایی که مسئولیت چندانی ندارند به آن اشاره شده و دست به دست میشود.
اما این پرداختن، نباید به پوشش خبر محدود شود، بلکه باید به پیوست آن از کارشناسان و مراجع متخصص هم بهره ببرند، اما اینگونه پوشش در رسانههای رسمی رقم نخورد و فضا برای شایعات، حاشیهها و اظهارات غیرمسئولانه در رسانههای غیررسمی فراهم شد.
آنا: نقش والدین در ایجاد فضای امن رسانهای برای کودکان را چگونه ارزیابی میکنید؟
نصراللهی: در این قضیه خاص، والدین خودشان یک طرف ماجرا هستند. در نتیجه، آن اعتماد ذهنی که بین فرزندان به ویژه نوجوانان و والدین وجود دارد، آسیب میبیند. موضوع این است که در کشور ما سواد رسانهای کودکان بیشتر از والدین است و به همین دلیل برخی مواقع بچهها، پدر و مادرانشان را اصطلاحاً دور میزنند.
والدین باید تا جایی که میتوانند سواد و مهارتهای رسانهای خود را افزایش دهند تا در چنین مواقعی به شکل درست با فرزندان خود رفتار کنند. از سوی دیگر، رسانههای رسمی و تخصصی وظیفه دارند قبل از اینکه افکار عمومی به نادرستی شکل بگیرد و رسانههای غیرمسئول سوار بر مرکب شایعات میداندار شوند، این وقایع را همراه با نظر روانشناسان، جامعهشناسان، جرمشناسان و پلیس پوشش دهند.
در این ماجرای تلخ و مهم دیدیم که این اتفاق به خوبی نیفتاد و بسیاری از رسانههای غیررسمی در فضای مجازی بدون رعایت تقوای حرفهای واخلاق رسانهای، آرامش روحی و روانی مردم را بر هم زدند.
رسانهها باید به موازات بیان خبر و نظر کارشناسان، سوابق این اتفاق در دنیا را هم بگویند،البته نه اینکه توجیه کنند و بگویند که چون جاهای دیگر دنیا هم هست، اینجا هم طبیعی است!خیر، بگویند این ماجرا در جاهای دیگر دنیا هم هست، اما واقعاً به ندرت اتفاق میافتد؛ در عوض بیش از 99 درصد والدین هرگز دست به چنین اقداماتی نمیزنند.این باعث میشود آرامش روانی و روحی بچهها کمتر در معرض آسیب قرار گیرد.
آنا: علاوه بر خانوادهها، به نظر میرسد نهادهای قضایی هم در زمینه اطلاعرسانی منفعل بودند.
نصراللهی: بله، این وضعیت محدود به قضیه بابک خرمدین هم نیست. ما در ماجرای قتل رومینا اشرفی به دست پدرش هم همین اوضاع را داشتیم، در ماجرای سایر قتلها و جرائم خانوادگی هم داشتیم؛ یعنی دستگاههای مسئول دیر وارد ماجرا میشوند.
این دستگاههای مسئول، فقط رسانهها که در خط مقدم ارتباط با مخاطبان قرار دارند نیستند. مثلاً قوه قضاییه مملو از این اطلاعات و پروندهها است. هم قوه قضائیه و هم پلیس مراکز تحقیقاتی دارند. حتماً این اطلاعات را دارند و باید هم داشته باشند. اما در حوزه اطلاعرسانی میبینیم که پلیس دیر وارد ماجرا میشود و میگوید مقام قضایی برای ما محدودیت قائل شده و در فرآیند و مراحل تحقیق، خیلی قدرت مانور نداریم که بخواهیم اطلاعات بدهیم.
وقتی قوه قضاییه مثلاً در مورد قتل رومینا اشرفی حکمی را صادر میکند، کلی سؤال و ابهام شکل میگیرد. در حالیکه باید به موازات نیاز مردم و اقدامات رسانههای رسمی و غیررسمی وارد میدان شود و با ارائه اطلاعات تخصصی، روشنگری کند. به مردم اطمینان دهد که این موضوع را بررسی میکند، بگوید آمار در کشورهای دیگر دنیا چگونه است؟ احکامش چه شرایطی دارد و دلیلش چیست؟ در قضیه مجازات قاتلان بابک خرمدین بارها درفضای مجاز گفته شد که مثلاً پدرقصاص نمیشود، اما مادر قصاص خواهد شد یا احتمال تبرئه وجود دارد و.... اما شفاف سازی صورت نگرفت.
این شرایط، با وجود تلخی و سیاهبودن فرصت استثنایی است که سواد قضایی و امنیتی مردم و مهارت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی آنها برای پیشگیری از وقوع جرم در شرایط مشابه افزایش یابد. معمولاً رسانههای رسمی از مردم و نیاز مردم عقب هستند و دانشگاهها و مراکز آموزشی و اساتید ما هم از این فرصتها استفاده نمیکنند و میبینیم که تا حادثه بعدی، این فرصت از دست میرود. حالا که به هر حال آرامش روحی و روانی مردم بر هم خورده، لااقل از این فرصت استفاده کنیم تا در مواقع مشابه دیگر، حداقل این اسیبها کمتر شود.
آنا: رسانهها در بالابردن این سطح سواد و مهارت چه جایگاهی دارند؟
نصراللهی: بالابردن سواد رسانهای و قضایی مردم ممکن نیست، مگر با پرداخت روندی ماجرا. باید هم از رویدادها و هم از مناسبتها حداکثر استفاده را داشت. بالاخره هرکدام از جنایتها و جرایم خبرسازی که در این چند دهه رقم خورده و در حافظه جمعی جامعه جای گرفته، سالگردی دارند.این سالگردها بهانه ای است که رسانهها بتوانند دوباره در یک فضای آرام به این ماجرا ورود کنند.
الان فضا، فضای احساسی است که البته از این فضا هم باید استفاده کرد اما نباید از این مناسبتها غافل شد.پرداخت روندی، تهیه گزارشهای تحلیلی، استفاده از کارشناسان، استفاده از مقامات پلیسی و قضایی و پرداخت جامع و به دور از احساسات ماجرا میتواند جنبه پیشگیرانه آن را بالا ببرد و سواد خبری، رسانهای و قضایی مردم را افزایش دهد.
متأسفانه ما در اینگونه موارد شاهد یک سونامی خبری در همان زمان وقوع هستیم که ممکن است چند روز یا چند هفته ذهن مردم را درگیر کند، بعد به طور کامل کنار گذاشته میشود و سؤالات و شبهات مردم بی پاسخ میماند.
باید با نگاه مسئولانه و با استفاده از گزارشهای تحلیلی در طول سال به این وقایع پرداخته شود. درباره پرداخت مسئولانه باید این نکته را هم اضافه کنم که بعضاً مشاهده میکنیم که سلبریتیها و کاربران و حتی گاهی برخی مدیران رسمی که در فضای مجازی درباره این حوادث اظهارنظر میکنند، کلیکخور بودن و لایکخور بودن این نظرات برایشان مهم است. در صورتی که موضوعات انسانی که احساسات و عواطف مردم را تحت تأثیر قرار میدهد، حتماً باید مسئولانه، هوشمندانه، کامل و به موقع پوشش داده شود. حالا که همه از این وقایع مطلع میشوند و نمیتوان انتشار این خبرهای آرامشزدا و زیانبار را مدیریت کرد، لااقل جلوی اظهارنظرهای غیرمسئولانه را بگیریم.
در نهایت و به عنوان جمعبندی باید بگویم در حادثه قتل بابک خرمدین و حوادث مشابه، رسانه های حرفهای ما چه در شکل سنتی آن مثل مطبوعات و رادیو و تلویزوین و چه در قالبهای جدید و فضای مجازی باید اقدام به موقع، روندی، مسئولانه، جامع و ارائه خبر به همراه نظرات کارشناسانان را در دستور کار قرار میدادند که البته در این زمینه نمره قبولی نگرفتند.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/