دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
02 خرداد 1400 - 00:43

چرا رژیم صهیونیستی در نبرد ۱۲ روزه با مقاومت فلسطین شکست خورد؟

مجموعه این برآوردها نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی برای ادامه این جنگ دارای برنامه جدی و اراده مستحکمی نبود و ناتوانی آنها در برابر برنامه‌ریزی حساب شده مقاومت که توان ادامه این جنگ تا ماه‌های آینده را نیز داشت، موجب التماس آنها برای آتش‌بس بود.
کد خبر : 583202
غزه

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا،  نبرد ۱۲ روزه ملت و گروه‌های مقاومت فلسطین با رژیم جنایت‌کار صهیونیستی روز پنج‌شنبه در حالی به یک آتش‌بس یک‌طرفه و شکننده منجر شد که بررسی ابعاد گوناگون تحولات رخ داده، نشان از پیروزی بلامنازع مقاومت و تغییر موازنه قدرت در منطقه دارد.  


رژیم صهیونیستی دستِ‌کم به چهار دلیل، با گذشت یک هفته از شروع درگیری‌ها به اشکال مختلف سعی کرد موضوع آتش‌بس را عملیاتی کند.


اول اینکه؛  توان رزمی و میدانی صهیونیست‌ها خصوصا در حوزه پدافندی شامل «گنبد آهنین»، «فلاخن داوود»، موشک‌های «پاتریوت» و «تاو» در برابر توان‌مندی موشک‌های مقاومت و تاکتیک‌های مختلف پرتاب این موشک‌ها به شدت کاهش پیدا کرده و امکان میدان‌داری بیش از این در حوزه نظامی برای این رژیم میسر نبود.


دوم اینکه؛  توان زیرساختی و صنعتی این رژیم در کنترل و تامین نیازهای شهری و مدنی به شدت آسیب دیده و ادامه بیشتر جنگ عملا فضای زیست شهری ـ مدنی در اراضی اشغالی را با معضلات و مشکلات جدی روبرو کرد.  


سوم اینکه؛  به لحاظ روانی، رژیم صهیونیستی هم در مورد نظامیان و هم در مورد شهروندانش به مرز آسیب‌پذیری‌های غیرقابل جبران رسیده، چنانچه «مجروحین روانی ناشی از جنگ» به مراتب بیشتر از تعداد مجروحین ناشی از سخت‌افزارهای جنگی شده و از همین رو ادامه جنگ به لحاظ روانی برای آنها امکان‌پذیر نبود.


چهارم اینکه؛  در حوزه اقتصادی، بخش‌هایی از اقتصاد متکی بر پروتکل‌های ترانزیتی عملا به مرز تراز منفی نزدیک شد که بخش‌هایی از آن در زمان نزدیک غیرقابل جبران است.


بر این اساس؛ بدیهی است که اصرار تل‌آویو بر اعلام آتش‌بس بی‌تردید نتیجه قدرت مقاومت بوده که دستِ‌کم در ۴ حوزه «قدرت رزم در میدان»، «قدرت مدیریت روانی در حوزه پدافند غیرعامل»، «قدرت به اثبات رساندن اراده تسلط بر رژیم صهیونیستی در همه ابعاد» و «قدرت غیرقابل پیش‌بینی بودن در حوزه‌های اطلاعاتی، تکنیکی، تاکتیکی و آفندی» به رخ کشیده شده است.  


مجموعه این برآوردها نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی برای ادامه این جنگ دارای برنامه جدی و اراده مستحکمی نبود و ناتوانی آنها در برابر برنامه‌ریزی حساب شده مقاومت که توان ادامه این جنگ تا ماه‌های آینده را نیز داشت، موجب التماس آنها برای آتش‌بس بود.  


از سویی؛ آثار و نتایج سوء نظامی و غیرنظامی این دور از درگیری‌ها برای رژیم صهیونیستی نشان از عمق تاثیرپذیری آنها و ضعف نهادینه شده در ساختارهای حکومت جعلی آنها دارد. موارد زیر تنها گوشه‌ای از این آثار است: 


اول؛  کوچ بیش از ۲ میلیون شهرک‌نشین در جنوب اراضی اشغالی به زندگی پناهگاهی و خروج از شهرک‌ها از ترس و به دلیل ناتوانی رژیم در تامین امنیت ساکنان.  


دوم؛  شلیک بیش از ۴۰۰۰ موشک و راکت مقاومت در سطوح برد بلند، میان‌برد و با برد کوتاه که مجموعا بیش از ۸۵ درصد از آنها به هدف اصابت کرد و باعث حیرت و قفل شدن همه سیستم‌های پدافندی شد.  


سوم؛  بیش از ۴۰ درصد از تاسیسات صنعتی و زیرساخت‌های اجتماعی و روانی در رژیم به حدی آسیب دید که در حالت معمول حدود یک دهه طول می‌کشد تا بتوانند آن را جبران و به حالت سابق برگردانند.  


مجموعه این موارد در کنار وحشی‌گری مثال‌زدنی رژیم در بمباران مناطق مسکونی در غزه گرچه در قاب شبکه‌های غربی شاهدی بر اقتدار صهیونیست‌ها القاء می‌شود اما بیش از هر چیز اوج استیصال این رژیم کودک‌کش را به تصویر کشید.   


نکته مهم‌تری که در خلال این درگیری ۱۲ روزه باید به عنوان شکستی بزرگ برای صهیونیست‌ها و حامیانشان مد نظر قرار داد، ناقص ماندن پروژه آشکارسازی روابط اعراب سازش‌کار با اسرائیل است که هم از جهت «بی‌تعهدی در قبال مفاد توافق» و هم از جهت «ناکارآمدی در حمایت از این کشورها» حائز اهمیت است.


نتیجه آنکه؛ تحولات این جنگ ۱۲ روزه نشان داد که تفکر و برنامه‌ریزی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که به حق باید او را «شهید القدس» نامید تا چه حد توانست در هم‌گرایی و وحدت همه جریان‌های مقاومت مثمر ثمر بوده و آنها را به این باور برساند که در مقابل این جنایت‌کاران خون‌خوار راهی جز وحدت، ایستادگی و افزایش توان نظامی نیست.


منبع: نورنیوز


انتهای پیام/

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب