تصویرسازی اختلاف میان میدان و دیپلماسی با هدف ایجاد دو قطبی کلید خورد
گروه جهان خبرگزاری آنا، دولت غربگرای تدبیر و امید تلاش کرده است در جامعه دوقطبیهای کاذب ایجاد کند؛ دوقطبیهای خطرناکی همچون مقاومت-مذاکره که تأثیر زیادی بر سیاست خارجی کشورمان گذاشته و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه را تحتفشار مجبور کرد در اظهاراتی خلاف منافع ملی، دیپلماسی را در برابر عملیاتهای میدانی رزمندگان محور مقاومت و در رأس آنها سردار شهید قاسم سلیمانی قرار دهد.
بهتازگی مصاحبه مفصلی از ظریف با عنوان تاریخ شفاهی دیپلماسی دولت به رسانههای معاند خارجی درز کرد که متأسفانه حاوی نکات و مطالب نادرست متعدد، متناقض، ضد امنیت ملی، هزینهساز برای کشور، خلاف عزت و اقتدار ملی، همسو با دشمنان قسمخورده نظام و هماهنگ با نقشههای شوم شیطانی آنهاست. قطعاً طراحان و برنامهریزان تهیه برنامه تاریخ شفاهی فتنه، نقشه بزرگتری را در مقابله با نظام اسلامی تدارک دیدهاند، اما تأسف برای ظریف است که قربانی و بازیخورده این جریان فاسد شد. او در بخشهایی از این بهاصطلاح گفتوگو به اسوه اخلاص، ایثار، تقوا، جهاد و شهادت و مرد میدان نبرد، شهید سلیمانی ایراد میگیرد که چرا میدان را به نفع دیپلماسی ترک نکرد تا برجام به ثمر برسد!
در این زمینه با سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس امور بینالملل گفتوگو کردیم که در ادامه تقدیم میشود.
آنا: ظریف در فایل صوتی درزکرده تلاش کرد زحمات مقاومت میدانی و سرمایه طلایی سردار سلیمانی را در عرصه میدان، کمارزش جلوه دهد و در مقابل، دیپلماسی و مذاکره را مقدم بر هر چیز بداند. نوعی تقابل مذاکره خوب در برابر مذاکره بد. تحلیل شما از این اظهارات چیست؟
صدرالحسینی: یک نکته اساسی دراین خصوص وجود دارد و آن این است که در هر گفتوگوی دیپلماتیک نمایندگان ملتها و کشورهایی که با هم گفتوگو میکنند بهدنبال اخذ بیشترین منافع برای مردم خودشان هستند؛ این موضوعی طبیعی و درس نخست در گفتوگوهای سیاسی است که بدانیم هدف از مذاکرات، همیشه گفتوگو برای گفتوگو نیست، بلکه گفتوگو برای کسب منافع ملی است.
همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، سردار سلیمانی نه فقط نه در حوزه جهاد، شهادت و در دوران دفاع مقدس و دوران مقابله با تروریسم بینالمللی داعش، بلکه در حوزه موضوعات دیپلماتیک، شخصیتی خبره و حرفهای بودند. با وجود اینکه سردار سلیمانی در حوزه دیپلماسی نسبت به کسانی که وظیفه ذاتی آنها پیشبرد امور دیپلماتیک، گفتوگو و ارتباطات سیاسی با نمایندگان کشورهای خارجی است، تجربه عملی کمتری داشت، ولی در عرصه میدانی و در حوزه شناخت دشمن بسیار باتجربه بود.
بیشتر بخوانید:
سجادی: برتری در میدان، آمریکا را پای میز برجام کشاند
قدیری ابیانه: مدار ذهنی ظریف در حیطه گفتمان انقلاب اسلامی قرار ندارد
مرندی: میدان را باخته بودیم، دیپلماتهای ما در مذاکرات چه حرفی برای گفتن داشتند؟
واقعیت این است که سردار سلیمانی بر مبنای آموزههای دینی، قرآنی و ولایی، همزمان با گفتوگو با دشمن، رقیب یا دوستان سیاسی همیشه به فکر این بود که بیشترین منافع ملی را کسب کند. شهید سلیمانی هیچگاه منافع ملی کشورمان را برای منافع دیگر کشورها و منافع دیگر کشورها را قربانی منافع ملی ایران نکرد.
آنا: در دیپلماسی میدانی سردار سلیمانی نمونههای افتخارآمیزی ازجمله مذاکرات با سوریه و کمک به عراق در دوران نخستوزیری نوری المالکی وجود دارد. با وجود این، ظریف با صحبتهایش تلاش میکند دیپلماسی خود را برتر از مدیریت میدانی سردار سلیمانی نشان دهد. تحلیلتان از ایجاد این دوقطبی انحرافی چیست؟
صدرالحسینی: یقیناً سردار سلیمانی مانند همه کسانی که در حوزه مقاومت کار میکنند، دیپلماسی رسول الله(ص) را بهخوبی مطالعه کرده و دریافته بود پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) برای کسب بیشترین پیروزیها و قرار دادن این پیروزیها برای کارنامه درخشان اسلام، زحمات زیادی کشیده بودند، اما هیچگاه منافع طرف مقابل را ذبح نمیکردند، بلکه مراقب بودند در تمام گفتوگوها منافع دو طرف حفظ شود.
ولی این نکته حائز اهمیت است که اگر ما امروز موفقیتهایی را در کمک به دولت عراق شاهدیم و گفتوگوهای فشردهای که تیم سردار سلیمانی برای کمک به نوری المالکی، نخستوزیر اسبق عراق انجام داد، یا دیپلماسی بسیار فشردهای که برای حفظ نظام سیاسی و قانونی سوریه با طرف روسی انجام داد، همه در عرصه حفظ منافع جمهوری اسلامی بوده است.تعادل سردار سلیمانی در موضوع دیپلماتیک نشان از شناخت عمیق و باور وی از آموزههای دینی داشت.
درس نخست در گفتوگوهای سیاسی این است که بدانیم هدف از مذاکرات، همیشه گفتوگو برای گفتوگو نیست، بلکه گفتوگو برای کسب منافع ملی است
باید توجه کنیم دیپلماسی و میدان دو بال اقتدار نظام سیاسی و انسجام ملت هستند و ضروری است در طول همدیگر باشند و یکدیگر را تکمیل کنند. بهعنوان نمونه، همزمان با دیپلماسی برجام که برعهده وزارت امور خارجه و شخص ظریف قرار گرفته بود، موضوع میدان و مقابله با تروریسم بینالملل و تروریسم تکفیری به سردار سلیمانی واگذار شده بود. دیپلماسی و میدان همزمان باید وظیفه خودشان را به جلو ببرند و کمترین تنش را در حوزه یکدیگر ایجاد کنند.
به نظر میآید تعاملات سردار سلیمانی و ظریف در مواقعی بسیار مناسب بود و این تجربه مناسب که امروز در پرونده اقتدار جمهوری اسلامی قرار گرفته است، باید پاس داشته شود. نباید پس از شهادت سردار سلیمانی درباره وی مطالبی گفته شود که لازمه تحقیق و بررسی آن، حضور سردار و دفاع از خودشان باشد.
آنا: ریشه دامن زدن به اختلافات اخیر و تقابل میان میدان و دیپلماسی را در کجا میتوان جستوجو کرد؟
صدرالحسینی: تصویرسازی اختلاف از میدان و دیپلماسی کار کسانی است که برای دوقطبیسازی در داخل کشور برنامه دارند و قطعاً نیروهای انقلاب در این رابطه متوجه هستند که هرگونه اختلاف و ایجاد تنش به نفع غوغاسالارانی است که میخواهند از این غوغا به نفع خودشان در موضوعات بینالمللی و انتخاباتی پیش رو سوءاستفاده کنند. دیپلماسی و عرصه میدانی در همه کشورها با یکدیگر تعامل دارند. امروز هم در تمام دنیا برای حفظ منافع ملی اینچنین است و هیچگونه اختلاف، دوگانگی و موازیکاری در میان آنها قابل قبول نیست و اگر این اتفاق بیفتد، بازی در زمین دشمن و از بین رفتن دستاوردهای ملی محسوب میشود.
آنا: حلقه مفقوده در دیپلماسی کشورمان چیست؟ به نظر شما آیا سیاست خارجی دولت در تعمیق منافع اقتصادی موفق عمل کرده؟
صدرالحسینی: درحالی بر همراهی کامل میان میدان و دیپلماسی تأکید میکنیم که میدان ایران در میانه دیپلماسی قرار دارد؛ انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان کاری به امور داخلی آمریکا نداشته، ندارد و بهجز کسب استقلال، آزادی، رفاه و پیشرفت مردم خود بهدنبال اهداف سوء نبوده است. با وجود این، آمریکا ۳۲ پایگاه در غرب آسیا و ۹۰ پایگاه اطراف چین و روسیه دارد و بهدنبال توسعهطلبی و دخالت در امور داخلی دیگر کشورهاست.
واشنگتن با وجود دراختیار داشتن بزرگترین زرادخانه اتمی، پایگاههای نظامی و حمایت از رژیم تجاوزگر صهیونیستی در جنگهای لبنان، فلسطین، سوریه و عراق، از رزمندگان شجاع مقاومت شکست خورد. ۸ هزار میلیارد دلار هزینه کرد و فقط توانست کمتر از یکهزار میلیارد آن را از جیب عربستان سعودی و سرقت نفت عراق به خزانه خود برگرداند.
با توکل بر خداوند متعال، جمهوری اسلامی ایران به کمک ملتهای هوشیار و شجاع منطقه، آمریکا را از عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و منطقه خلیجفارس اخراج خواهد کرد. همچنین با وجود تجربههای موفق میدان یا همان مقاومت، دیپلماسی باید در خدمت عقب راندن آمریکای متجاوز سلطهگر و در درجه نخست، تعمیق منافع اقتصادی کشور عزیزمان با همسایگان و سپس با کشورهای غیرمعاند باشد؛ این یعنی تعامل، همسو بودن، همافزایی و رفتار عاقلانه مبتنی بر حفظ امنیت ملی.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/