از توهم پیروزی ناطق نوری تا تشکیل پایگاه دشمن در داخل ایران/ خاتمی: فکر نمیکردم رئیس جمهور شوم!
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، امید فعال؛ ۲ خرداد ۱۳۷۶، انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری ایران برگزار و سید محمد خاتمی با بیش از ۲۰ میلیون رأی انتخاب شد؛ این انتخابات به پیروزی غیرمنتظره محمد خاتمی انجامید و آغاز دوران اصلاحات رقم خورد.
فضای سیاسی کشور در سال ۷۶، ناطق نوری را برنده از پیش تعیینشده در انتخابات میدانست؛ احمد توکلی پیرامون پیروزی خاتمی در انتخابات ۷۶ گفته است: «... انتخابات شکل و قوام گرفته بود و همگان در جناح اصولگرایی، آقای ناطق نوری را پیروز انتخابات میدانستند. از او پرسیدم که اگر من نامزد انتخابات شوم، چه اتفاقی میافتد که جواد لاریجانی پاسخ داد: همهچیز به هم میخورد.»
اختلاف ۱۳ میلیونی رأی در انتخابات ۷۶، نشانگر این بود که جامعه برخلاف تحلیلهای سیاسی جریان اصولگرا، روی خوشی به نامزدی ناطق نوری نشان نداده و گفتمان «توسعه سیاسی» و «تقویت نهادهای مدنی» مقبولیت بیشتری در میان عموم مردم دارا بوده است.
علیاکبر ناطقنوری در خاطرات خود درباره علل شکستش در انتخابات ریاستجمهوری چنین میگوید: «وقتی من از سیاستهای اقتصادی دولت و شخص ایشان (هاشمی رفسنجانی) دفاع کردم، میگفتند پس ناطق که شقالقمری نمیکند و تحولی در کشور ایجاد نمیشود! او هم راه رفسنجانی را ادامه میدهد. طبیعتاً این جریان اثر خود را روی آراء میگذاشت. در واقع یکی از عواملی که سبب شد من رأی نیاوردم، حمایت من از آقای هاشمی به این بیانی که عرض کردم بود و حمایت از آقای هاشمی چوب خوردن داشت.»
در خاطرات (۷ دی ۱۳۷۵) هاشمی رفسنجانی آمده است: «سر شب آقای [علیاکبر] ناطقنوری آمد؛ برای کسب اطلاع از نظر من در مورد انتخابات و آینده کشور و نیز مطمئنکردن من که اگر رئیسجمهور بشود، برنامههای دولت من را ادامه خواهد داد.»
حمیدرضا جلاییپور از اعضای حزب منحله مشارکت (وابسته به سید محمد خاتمی) در اینباره میگوید: «محافظهکاران در آن برهه پیروزی خود را قطعی میدانستند و حضور خاتمی در انتخابات را بهعنوان خطر نمیدیدند بلکه آن را عاملی برای شکوهمندتر شدن انتخابات میدانستند. چیزی که آنها از آن غافل بودند نارضایتی گسترده در لایههای مختلف جامعه بهویژه طبقۀ متوسط بود. هجوم میلیونی این ناراضیان سیاسی بهپای صندوقهای رأی بود که همهچیز را عوض کرد.»
سرانجام، سید محمد خاتمی دولت خود را دولت «توسعه سیاسی» و «تقویت نهادهای مدنی» نامگذاری کرد و توسعه سیاسی را مبنای سیاستگذاری کلان خود قرار داد؛ گیتا علیآبادی در مقالهای با عنوان «انقلاب اسلامی و گفتمانهای انتخاباتی در ایران» پیرامون گفتمان سید محمد خاتمی مینویسد: «اگر این گفته را بپذیریم که مردم زمانی که در رفاه قرار میگیرند و مشکلات اقتصادی خود را کمتر میبینند به دنبال آزادی و تأمین نیازهای معنوی خود میروند، میتوان متوجـه شـد که پس از اقتصاد نوبت به توسعه سیاسی میرسد. بهطورکلی خطوط فکری صاحبان این گفتمان را میتوان چنین ترسیم کرد:
گفتمان آزادی: قانونگرایی- قانون اساسی، مردم و نظارت آنها و حـق تعیـین سرنوشـت، نظـام مردمسالاری، اندیشـه انسـان، آزادی قلـم و آزادی بیـان، هویـت ملـی ــ اسـلامی، نقـد و نقدپذیری، حقوق زنان و خواستههای جوانان و برپایی جامعه مدنی.
بخش اول: آزادی قلـم و آزادی بیـان در دولت خاتمی
خاتمی نزدیک به ۱۰ سال وزیر ارشاد بود؛ بدینصورت که میرحسین موسوی در کابینه دوم خود نیز نام او را برای تصدی وزارت ارشاد به مجلس معرفی کرد. خاتمی در دولتهای اول و دوم هاشمی رفسنجانی هم بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد.
در ویژهنامه سلام به مناسبت انتخابـات، کـه در فروردینماه ۱۳۷۶ منتشـر شـد، رئیس دولت اصلاحات دیدگاههای خود در قبال مطبوعات و رسانهها را چنین مطرح میکند: «مطبوعات باید واقعاً گوش و چشم و زبان مردم باشند. هم واقعیات را منعکس و هم نقد کنند.»
این آزادی تا جایی پیش رفت که ارزشها، احکام و اصول اسلامی مورد نقد و تخریب جریان روشنفکر قرار گرفت؛ از مهمترین این روزنامهها میتوان به جامعه، نوروز، آریا، نشاط، بیان، آزاد، آوا، صبح امروز و سلام اشاره کرد.
برای مثال عبدالکریم سروش در روزنامه نشاط (۱۲ /۳/۷۸ ص ۶) نوشت: «فرهنگ شهادت خشونتآفرین است... .»
کار بهجایی رسید که روزنامههای زنجیرهای بدون هیچگونه ابایی، دین مبین اسلام و خطوط قرمز جمهوری اسلامی را مورد هدف خود قرار دادند و بهصورت وسیع تفکرات ضد دینی خود را در نشریات منتشر کردند.
سالار بهزادی در روزنامه صبح امروز چاپ ۲۳ آبان ۷۸، تفکر شیعهگری را موجب انحطاط مملکت و مانعی برای دموکراسی معرفی کرد.
توهین و تخریب اندیشههای دینی و نظام جمهوری اسلامی تا جایی شدت گرفت که رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای متعددی هشدارهای فراوانی در این رابطه دادند و از «پایگاه دشمن در داخل ایران» سخن گفتند: «من قلباً از بعضی از پدیدههایی که در کشور هست، رنج میبرم. من نمیخواهم آنچه را که برای من رنجآور است، با افکار عمومی مطرح کنم اما این نکته که آن روز گفتم داستان غمانگیزی است ... من حالا میبینم متأسفانه همان دشمنی که بهوسیلهی تبلیغات خود، همتش این بود که افکار عمومی یک کشور را به سمتی متوجه بکند، امروز بهجای رادیوها آمده و در داخل کشور ما پایگاه زده است. بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند، همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بی. بی. سی و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.»
بخش دوم: اقتصادی که در اولویت نبود
اصلاحطلبان معتقد بودند که باید اصلاح شرایط اقتصادی کشور را از مسیر ترمیم فضای سیاسی و بهبود روابط خارجی دنبال کرد. در واقع دولت اصلاحات، توسعه سیاسی را مقدم بر توسعه اقتصادی میدانست.
بیشتر بخوانید:
- دولت سازندگی: مردم همیشه مقصرند! / از خفقانهای سیاسی تا لهشدنها زیر چرخ توسعه
-
تابویی که در سال ۱۳۷۲ شکسته شد/ از بسته شدن فضای سیاسی تا شعار «مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر است»
محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین در گفتگویی پیرامون برنامه اقتصادی خاتمی اینچنین میگوید: «آن زمان رئیس ستاد انتخاباتی آقای علیاکبر ناطق نوری بودم بعد هم که آقای خاتمی انتخاب شد رفتیم حضوری به او تبریک بگوییم. گفتم حالا که رئیسجمهوری شدید اعضای کابینه شما چه کسانی هستند و مشی اقتصادی شما چیست؟ شروع به خندیدن کرد. گفتم چرا میخندید؟ او که آدم خوشمشربی بود پاسخ داد که اصلاً فکر نمیکردم رئیسجمهوری شوم تا چه رسد درباره کابینه و مشی اقتصادی فکری کنم باید ببینم چه میشود.»
«بهزاد نبوی» از فعالین اصلاحطلب، پیش از آغاز دولت هشتم (دولت دوم خاتمی) گفته بود: «ما قبل از دوم خرداد اعلام کردیم که خاتمی مرد اقتصاد نیست.»
«محمد سلامتی» دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب نیز با اشاره به کارنامه اقتصادی دولت خاتمی گفته بود: «تیم اقتصادی دولت خاتمی، تیم متجانسی نبود که بتواند مسائل را بهطور هماهنگ پیگیری کند...کسانی که در دولت سابق (دولت سازندگی) تفکر سیاست تعدیل اقتصادی را تعقیب میکردند، با بنبست مواجه شدند و در دولت خاتمی هم قطعاً ناموفق عمل کردند و برای اقتصاد کشور ایجاد مشکل کردند.»
احمد توکلی پیرامون اندیشههای سیاسی و اقتصادی دولت اول اصلاحات معتقد است که نوعی ناهمگنی در تیم اقتصادی خاتمی وجود داشت؛ از سویی برخی از آنها طرفدار نظام لیبرال و بازار آزاد بودند و از سوی دیگر، برخی از افراد مانند نمازی طرح دیگری را دنبال میکردند.
بخش سوم: سیاست داخلی و لوایح دوقلو
بعد از پیروزی خاتمی در هشتمین دوره ریاست جمهوری، دولت از ارائه لایحهی «اصلاح قانون انتخابات مجلس» و «تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیسجمهور» خبر داد. در آن زمان یکی از مباحث مسئلهساز در خصوص لایحهی دوم، جایگزینی واژهی «افزایش اختیارات» بود.
ادامه دارد...
انتهای پیام/۴۱۶۳/
انتهای پیام/