با سلبریتیها تا ۱۴۰۰/ آیا بازیگران دوباره روی صحنه انتخابات خواهند رفت؟
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، کمتر از ۳ ماه به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ در ۲۸ خرداد زمان باقیمانده است و در این مدت، کارزار تبلیغات نامزدها هر روز داغتر از دیروز میشود؛ حضور سلبریتیها در ستادهای انتخاباتی نامزدها هم به حرارت این رقابت سیاسی میافزاید.
در انتخابات ریاست جمهوری، اغلب سلبریتیها و بهویژه سینماگران به بازیگران این عرصه تبدیل شدهاند و در انتخابات پیشین، این نقشآفرینی بسیار پررنگ بود.
شاید دهه ۸۰ را بتوان بهعنوان سرآغازی برای ورود سلبرتیها به عرصه انتخابات در نظر گرفت؛ در این دهه کمال تبریزی، مجید مجیدی، رخشان بنیاعتماد، احمدرضا درویش، جمال شورجه، ضیاءالدین دری، مهدی فخیمزاده، رسول ملاقلیپور، بهروز افخمی، جواد شمقدری و ... فیلم تبلیغاتی برای کاندیداها ساختند و سیاستمداران دیدارهایی تبلیغاتی با سلبریتیها انجام دادند.
در انتخابات سال ۸۸، با دوقطبی شدن فضای سیاسی کشور، کنشگری سلبریتیها از عرصه تبلیغات در میتینگهای انتخاباتی و رسانههای عبور کرد و به تبلیغ در کف خیابانها رسید.
اگر خاطرتان باشد «ساسی مانکن» سلبریتی معلومالحال، برای یکی از نامزدهای انتخاباتی (مهدی کروبی) در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ آهنگ خواند و تبلیغ او را کرد؛ حجتالاسلام محمد نوری، مشاور هنری کروبی و رئیس شاخه هنرمندان حزب اعتماد ملی دراینباره گفته بود: «این هنرمندان در راستای انتقال مشکلات قشر هنری کشور به کروبی برای حل این مشکلات در صورت تصدی پست ریاست جمهور از سوی وی با شاخه هنرمندان همکاری میکنند.»
در دو دهه گذشته، سلبریتیها بهویژه سینماگران به ابزار تبلیغاتی طیف اصلاحطلب در انتخابات تبدیل شدهاند و این جریان سیاسی، از شهرت و محبوبیت این افراد به نفع نامزد خود بهرهبرداری میکند.
محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات در گفتوگویی به عدم قدرت تحلیل سیاسی سلبریتیها اشاره میکند و اعلام کرد: «نباید از این گروه توقع یک تحلیلگر سیاسی داشته باشیم. خودشان نیز چنین ادعایی ندارند. آنها حساس هستند چون ذات هنرمند حساس است و این حساسیت را بروز میدهد. باید آنان را درک کرد و دانست که یک جریان فرهنگی هنری، ورزشی و … جریانی نیست که از آن توقع بررسی و یک تحلیل سیاسی داشته باشیم. نباید در حد یک کنشگر سیاسی از آنها توقع داشت و خودشان نیز چنین ادعایی ندارند.»
یکی از کارشناسان مسائل رسانه دراینباره معتقد است که موضوع هنرمندان در کشور حداقل از دهه ۷۰ به بعد که فضای رسانهای و فرهنگی کشور دچار تغییر شد، این افراد به قشر مرجع تبدیل شدند. این دست از هنرمندان درست است از لحاظ شکلی خودشان را مرجع میدانند اما درواقع ابزار دست یک جریان مرجع بالاتری هستند که میتوانیم بگوییم ابزار قدرت و ثروت.
محمدرضا تاجیک، تئوریسین سایهنشین جریان اصلاحات در مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای داخلی میگوید: «هنر، رسانه و سینما و موسیقی و تئاتر چهرهای پرومتئهای دارند و مثل آب و آتشاند؛ یعنی هم میتوانند ابزار دست قدرت باشند و هم میتوانند ابزار مقاومت شوند...»
انتخابات سال ۹۶، بخشی از بدنه سینماگران از کاندیداتوری حسن روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حمایت کردند و یکپارچه شعار تا ۱۴۰۰ با روحانی را با سربند و شال و لباس و حتی آرایش بنفش رنگ به نمایش گذاشتند.
ترانه علیدوستی در صفحهاش نوشت: «به روحانی رأی میدهم چون هشت سالِ پیش از او را به یاد دارم و نمیخواهم به آن روزها برگردم. چون گرانشدن ساعت به ساعتِ ارز و دارو را در هشت سالِ پیش از او به یاد دارم. به یاد دارم گاهی با کمترین خطا در اظهارنظرهای مسئولان، چطور وبسایتهای خریدوفروش ارز بر اثر هجوم مردمِ وحشتزده از کار میافتاد. به روحانی رأی میدهم به خاطر تکرقمی شدن تورم، به خاطر شروع به رفع ساختاری مشکلات اقتصادی و نه توهین به عزت مردم با حاتمبخشی و اعانه. به خاطر طرح تحول سلامت، به خاطر شهیندخت مولاوردی، به خاطر بنزین پاکتر، به خاطر محمدجواد ظریف، به خاطر فضای بازتر فرهنگی، به خاطر برجام و مهمتر از همه به این خاطر که بتوان هنگام نقد، هنگام شکایت و هنگام مطالبه، با دولتی روبهرو بود که اخم نمیکند و اهل گفتوگوست».
اما بعد از انتخاب مجدد حسن روحانی، اوضاع معیشتی و سیاسی کشور بهگونه دیگری رقم خورد؛ بالا رفتن قیمت دلار و طلا، کالاهای اساسی و افزایش قیمت بنزین نارضایتیهای اجتماعی فراوانی در کشور در پی داشت تا آنجایی که پویش #من_پشیمانم در میان سلبریتیها به راه افتاد.
حمید فرخنژاد بازیگر سینما و تلویزیون نوشت: «جناب روحانی رئیس جمهور گرامی، برای امثال من به خاطر حمایت از شما آبرویی پیش مردم نمونده، یه کم به فکر خودتون باشید!»
کارشناسان بر این باورند استفاده تبلیغاتی از یک سلبریتی، موجب میشود ادراک رأیدهندگان نسبت به آن شخصیت سیاسی، تحت تأثیر ادراک قبلی که از آن سلبریتی محبوب دارند قرار میگیرد و تصویری مثبت از آن شخصیت سیاسی ساخته میشود؛ پوترا سامسیر، تحلیلگر رسانه و نویسنده «مدیوم» در مقالهای با عنوان «سلبریتی موردعلاقهتان پشیزی به شما اهمیت نمیدهد» مینویسد: «سؤال اینجاست: آیا سلبریتیها پشیزی برای طرفدارانشان اهمیت قائل هستند؟...وقتی سلبریتیها در مورد طرفدارانشان صحبت میکنند درواقع طرفدار خود را به عنوان یک فرد نگاه نمیکنند. آنها طرفداران خود را به عنوان یک دسته «عدد» میبینند، به عنوان میزان شانسی که برای کسب سود دارند. سلبریتیها عاشق توجه هستند. آنها عاشق شما نیستند. وظیفهشان این است که عاشق توجه شما باشند نه خودتان.»
سیاوش حقیقی، تهیه کننده سینما دراینباره اظهار کرد: «در خرداد ۱۴۰۰ حتی اگر سلبریتیها برای طرفداری از یک نامزد یا جریان التماس کنند، مردم به دلیل اتفاقاتی که در سال ۹۶ افتاد، به آنها توجه نخواهند کرد.»
یکی از معضلاتی که اکنون در فضای مجازی مشهود است، دخالت برخی از سلبریتیها در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و... است که سؤالات فراوانی را متبادر اذهان عمومی کرده است؛ مثلاً چرا باید یک هنرپیشه که در اینستاگرام بیش از چند میلیون فالوور دارد به تبلیغ دارو بپردازد؟ یا در صفحات شبکههای اجتماعی در مورد کودکان کار، طلاق و سایر آسیبهای اجتماعی پُست بگذارد و توییت کند؟ چرا سلبریتیها در همه مسائل دخالت میکنند؟
انتهای پیام/۴۱۶۳/پ
انتهای پیام/