حفرههای امنیتی با برجام بیشتر شد/ دولت روحانی فقط فرصتسوزی کرد
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، ۲۱ فروردین ماه بود که انفجاری در تاسیسات برقی سایت هستهای نطنز رخ داد و باعث آسیب به ماشینهای سانتریفیوژ IR۱ شد. پس از این اتفاق، وزارت امور خارجه و دستگاههای امنیتی این حادثه را یک خرابکاری عمدی اعلام کردند و انگشت اتهام را به سمت رژیم صهیونیستی نشانه رفتند. در این زمینه گفتگویی مشروح با سید مصطفی میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی انجام دادیم.
میرسلیم معتقد است که «در مذاکرات جدید با گروه ۱+۴ باید تنبیه عاملان خرابکاری نطنز مطالبه شود» و به این مسئله هم اشاره میکند که «حفره امنیتی در مراکز هستهای ما از سالهای قبل وجود داشته اما برجام آن را تشدید کرده است.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بر ضرورت تجدید نظر اساسی در سامانه امنیتی سازمان انرژی اتمی تاکید میکند و میگوید: «دولت باید با دست پُر و با برآورد دقیق از خسارتهایی که به مردم ما در این سالها بر اثر تحریمها وارد شده است، وارد مذاکرات جدید برجامی ۱+۴ شود»
مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
با توجه به اینکه کاملاً محرز شده است که دشمنان از هیچ اقدامی برای ضربه زدن به کشورمان مضایقه نمیکنند، تا چه حد ضرورت دارد که دستگاه دیپلماسی ما از گروه ۱+۴ و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بخواهند که درباره حادثه اخیر در نطنز پاسخگو باشند؟
وزارت امور خارجه موظف است در اقدامات جاری و آتی خود حتماً تمام حوادثی را که در این چند سال با خرابکاریهای عناصر نفوذی بیگانگان از جمله رژیم صهیونیستی و آمریکا انجام گرفته است، مدنظر قرار دهد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه ادعای دولت همواره این بوده است که ریشه تمام مشکلات کشور به تحریمهای ظالمانه آمریکا برمیگردد، باید با دست پُر و با برآورد دقیقی از خسارتهایی که به مردم ما در این سالها بر اثر تحریمها وارد شده است، وارد مذاکرات جدید برجامی ۱+۴ شود و توأم با مطالبه تنبیه عوامل اصلی آن خرابکاریها، خواستار رفع تحریمها و بدون هیچ مجاملهای جبران آن خسارات شود.
آیا میتوان گفت که به واسطه افزایش بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در مراکز هستهای حفره امنیتی به وجود آمده است؟
موضوع فقط به بازرسیهای نطنز ختم نمیشود. حفره امنیتی که از سی سال قبل وجود داشته، با تبعات برجام تشدید شده است.
در یک دولت هماهنگ با تدابیر راهبردی نظام، تنبیه رژیم صهیونیستی به شکل مناسب و به موقع انجام خواهد گرفت.
این چندمین بار است که رژیم صهیونیستی و دیگر دشمنان اقدامات خرابکارانه علیه کشورمان انجام میدهند اما ما آنطور که باید و شاید اقدامات متقابل انجام نمیدهیم. آیا وزارت امور خارجه ما ترمزی در مقابل اقتدار نظامی و اقدام متقابل ایران شده است؟
در چارچوب راهبرد اصالت دادن به مذاکره، اقدامات وزارت امور خارجه توجیه پیدا میکند. مذاکره، اگر هم مفید یا ضروری باشد، فقط بخشی از یک مجموعه اقدامات هماهنگ است که باید انجام گیرد. هشت سال آزگار از فرصتهای ناب جمهوری اسلامی پای این مذاکرات از بین رفته و همه اقدامات اقتصادی در گرو نتایج مذاکرات برجامی قرار گرفته است و به جای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، مقاومت به استهزا کشیده شده و کشور در رکود تورمی غرق شده است.
در این روزهای پایانی نیز دولت دوازدهم میخواهد به هر قیمتی اثبات کند که مذاکرات برجامی نجات بخش است تا در واقع بیثمر نبودن هشت ساله خود را توجیه کند. البته در یک دولت هماهنگ با تدابیر راهبردی نظام، تنبیه رژیم صهیونیستی به شکل مناسب و به موقع انجام خواهد گرفت.
دولتمردان ادعا میکنند که اگر ما به این ترورها و خرابکاریها پاسخ دهیم، مذاکرات و راههای دیپلماتیک برای کاهش یا از بین بردن تحریمها از دست میرود و این اتفاقات خواسته رژیم صهیونیستی است تا مذاکرات را بر هم زده و مانع کاهش یا لغو تحریمها شود. چرا دولت تا این حد در مقابل اقدامات خرابکارانه دشمن منفعل است؟
دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی به دلیل انرژی هستهای یا نگرانی از بمب اتمی نیست چرا که آنها میدانند ما یقیناً در صدد ساخت و تولید سلاح هستهای نیستیم. آنها میخواهند ما استقلالی را که به یُمن پیروزی انقلاب اسلامی به دست آوردهایم، رها کنیم و مانند سابق مهرهای در اختیار آنها باشیم. در آن صورت، تمام مزاحمتهایی را که مانند تحریمها با ترفندهای مختلف ایجاد کردهاند، کنار خواهند زد. البته این خیال باطلی است که آنها در سر میپرورانند. آنها باید واقعیت استقلال جمهوری اسلامی را بپذیرند و هر چه در به رسمیت شناسی استقلال ما تأخیر کنند، خود را بیشتر مفتضح خواهند کرد. البته رژیم صهیونیستی هم میداند که ما در پی سلاح هستهای نیستیم که اگر این را ندانند، معلوم است که بسیار ابلهاند.
موضوع هستهای پوششی برای تضعیف جمهوری اسلامی و خاموش کردن ندای حقطلبی و مبارزه با استکبار است حقیقت این است که آنها از آثار ستمهایی که در ۸۰ سال گذشته بر مسلمانان فلسطینی روا داشتهاند، بیمناک هستند و میدانند که نمیتوانند جوابگوی آدمکشیهای رسمی که با حمایت انگلیس و آمریکا در سرزمینهای اشغالی مرتکب شدهاند، باشند و از اینکه جمهوری اسلامی ایران رذالت آنها را افشا کرده است و احقاق حق مستضعفان و مظلومان فلسطینی را پیگیری میکند، کلافه هستند. بنابراین، چه نسبت به آمریکا و چه نسبت به رژیم صهیونیستی، موضوع هستهای بهانه و پوششی برای تضعیف جمهوری اسلامی و خاموش کردن ندای حق طلبی و مبارزه با طاغوت استکبار است.
در نتیجه باید گفت که با دو راهبرد مختلف، آمریکا و رژیم صهیونیستی، در عملیات خود علیه ایران، ترفند مشترک دارند. دولت باید ابتدا موضع خود را به لحاظ اعتقادی روشن کند که آیا میخواهد احکام الهی را در نظر بگیرد یا با ناباوری با آنها مواجه شود. مشکل در باورها است. وقتی این باور استحکام پیدا کند، مبانی راه حل های سیاست خارجی نیز به تبع آن روشن میشود و باید عزت، حکمت و مصلحت سرلوحه کار قرار گیرد. انفعال دولت به خللی بر میگردد که در باور دولت نسبت به آمریکا و اذنابش وجود دارد.
چقدر ضرورت دارد که آسیب پذیری سیستم امنیتی و حفاظتی سازمان انرژی اتمی در مقابل اقدامات خرابکارانه دشمن مرتفع شود؟
این یک ضرورت حیاتی است. در سازمان انرژی اتمی نفوذ جاسوسانه صورت گرفته و این موضوع جدیدی نیست و سی سال است دشمنان ما با استفاده از ایادی داخلی و به ویژه منافقان سعی کردهاند دست به سرقت اطلاعاتی بزنند و اسناد مختلفی را در اختیار دشمن قرار دهند و از آن برای منویات خبیث خود سوء استفاده کنند. بنابراین سازمان انرژی اتمی باید تجدید نظر اساسی در سامانه امنیتی خود کند چرا که در غیر این صورت، آسیبپذیریاش تشدید خواهد شد، چنان که در یک سال گذشته شاهد آن بودهایم.
منبع: مهر
انتهای پیام/
انتهای پیام/