ارتقای مناسبات با روسیه رو به پیشرفت، یک انتخاب نیست بلکه راهبردی ضروری است/ کشور کماکان معطل برجام مانده
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، روحالله مدبر تحلیلگر مسائل فدراسیون روسیه تصریح کرد که عزم فدراسیون روسیه برای تبدیل این کشور به یکی از قدرتهای بزرگ در اقتصاد بینالملل و نیز نگاهی که روسیه به جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک کشور همپیمان و غیرهمسو با غرب دارد باید بهخوبی توسط مقامات دستگاه دیپلماسی ایران دیده شود و پاسخ مناسب هم دریافت کند.
متن کامل مصاحبه با روحالله مدبر به شرح ذیل است:
آنا: اقتصاددانان روسیه چه چشماندازی برای آینده کشورشان درصحنه بینالمللی در نظر دارند؟
مدبر: فدراسیون روسیه به دنبال ایجاد یک نظام اقتصادی مدرن است بهنحویکه بهزودی قادر خواهد بود تبدیل به یکی از قطبهای نظام جهانی در اقتصاد بینالمللی شود؛ لذا در این راستا و در بازتعریف و تکمیل موج دوم ایجاد تحول در اقتصاد کلان کشور، مأموریتهای همه دستگاههای کشور از سال ۲۰۱۰ به بعد در خدمت همین راهبرد کلان قرارگرفته است.
برای محقق کردن این راهبرد، درعینحال که بر اولویتهای امنیتی توجه میشود، مسائل فرهنگی و اقتصادی با ائتلافسازیهای تجاری توسط دولت فدراسیون روسیه در اولویت ویژهای قرارگرفته، ازاینرو است که اتحادیه اقتصادی اوراسیا توسط ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه تقویت میشود و روسیه، بدون توجه به فشارهای آمریکا، روند عضویت جمهوری اسلامی ایران در این اتحادیه را تسریع میکند تا به سایر کشورها اعلام کند در مقابل یکجانبهگرایی آمریکایی ایستاده است.
همزمان با این تصمیم، پوتین در سال 2019 در اجلاس اقتصادی شرق که در شهر بندری ولادی وستوک برگزار شد، پیشنهاد تشکیل گروه هفت جدید با مشارکت روسیه، هند، ژاپن، چین و ترکیه را میدهد؛ البته پوتین دراینبین توسعه مناسبات با کشورهای عضو گروه بریکس شامل روسیه، برزیل، آفریقای جنوبی، هند و چین که معروف به قدرتهای اقتصادی نوظهور با گردش مالی بیش از 15 تریلیون دلار است را هم در دستورکار قرار دادهاست.
ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۱۷، در مقالهای به راهبرد خود بهعنوان توسعه شرق دور، اولویت امنیت ملی روسیه در قرن ۲۱ پرداخت و تصریح کرد از همه ظرفیتهای روسیه برای توسعه بخش شرقی آن همزمان با تعمیق روابط با کشورهای آسیای شرقی استفاده خواهیم کرد و علاوه بر برنامه ریشهای تقویت صلح، تنشزدایی و تعمیق دوستیها در توسعه رفاه و افزایش سطح دانش و تکنولوژی همزمان با آموزش جوانان از رشد شاخصهای سلامت بهره خواهیم برد.
آنا: اقدامات بزرگ و زیرساختی روسیه برای اثبات عزم خود برای محقق ساختن اهداف اقتصادی را چگونه ارزیابی میکنید؟
مدبر: همانطور که اشاره کردم پوتین راهبرد خود را در مسیر شرقی و غربی با رویکردهای دیپلماسی نوین روسی تدوین کرده و در این راستا و در مسیر عملیاتی کردن برنامه خود در حوزه انرژی، خط لوله گازی سیلا سیبری (قدرت سیبری) را در شرق تا چین و جریان شمالی-2 (نورد استریم-2) و خط لوله گازی تورک استریم را نیز همزمان در غرب از ترکیه تا آلمان گسترش داده است و با وجود اعمال تحریمهای آمریکا بهویژه علیه خط لوله نورد استریم- 2، مصمم است که این خطوط گازی را افتتاح کند تا سالانه بیش از ۵۵ میلیارد مترمکعب گاز اروپا را تأمین کند.
بیشتر بخوانید:
امتیازات بینظیر گسترش مناسبات تجاری تهران - مسکو/ رشد اقتصادی روسیه بالاتر از میانگین جهانی است
آنا: در خصوص برخورد آمریکا با این برنامه اقتصادی روسیه و واکنش روسیه چه مبحثی را مهم میدانید؟
مدبر: خوب در همین راستا است که آمریکاییها خطوط لوله گازی روسها را سلاح جدید استراتژیک این کشور نامیدهاند و از هر تلاشی برای ناکامی این پروژهها استفاده کردند. ما شاهد بودیم که در همین چند هفته گذشته در شرایطی که جو بایدن رئیسجمهور تازهوارد به کاخ سفید با اعمال تحریمهای جدید علیه روسیه به بهانه آلکسی ناوالنی چهره مخالف دولت روسیه، توانست حمایت تروئیکای اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) را برای همسویی با سیاست واشنگتن علیه مسکو جلب کند، درعینحال آلمان متحد استراتژیک آمریکا رسماً اعلام کرد به خاطر اهمیت خط لوله گازی نورد استریم-2 (از روسیه به آلمان) برلین نمیتواند تمامقد در کنار آمریکا بایستد.
میبینیم که نکته حائز اهمیت تحریمهای جدید آمریکا و غرب علیه روسیه، نوع واکنش قاطع و بسیار متفاوت روسیه بود که ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت امور خارجه فدراسیون روسیه اعلام کرد. زاخارووا باقدرت گفت: بسته تحریمی اعمالی روسیه علیه تحریمهای جدید آمریکا، خنده را از کاخ سفید خواهد برد!
آنا: این نوع موضعگیری قدرتمندانه نشان از چه دارد؟
مدبر: اینگونه مواضع، فارغ از محافظهکاری دولت روسیه علیه سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا حاکی از موفقیت ولادیمیر پوتین در اعمال سیاستهای راهبردی اقتصادی همراه با افزایش انسجام ملی در این کشور است، سیاستی که منجر شده بخش عمدهای از مردم جمهوریهای جداشده از شوروی سابق تمایل داشته باشند برای ساختن آیندهای بهتر برای خود به فدراسیون روسیه مهاجرت کنند.
لازم است اشاره کنم یکی از بندهای سند روسیه 2030 هم به مسئله جذب نخبگان، نیروهای متخصص خارجی و ایجاد فضایی در نظام بینالملل برای تمایل مردم ملل متحد به کسب تابعیت روسی میپردازد. دقیقاً نقطه مشابه راهبرد قدرت نرم آمریکا که با تبلیغات فراوان طی سالیان طولانی در پی معرفی آمریکا بهعنوان بهترین سکونتگاه برای بشریت بود، امروزه فدراسیون روسیه با تدوین برنامهای عملیاتی و واقعگرایانه در حال جایگزینی این مسیر در این سرزمین پهناور است.
آنا: از اقدامات مهم مسکو برای خنثیسازی تحریمهای غرب بگویید.
مدبر: ولادیمیر پوتین بهمنظور تکمیل چرخه عملیاتی خنثیسازی تحریمها، راهبرد ایجاد کریدورهای جدید تجاری مستقل از مسیر سنتی، طولانی و پرهزینه کانال سوئز را هم از سال 2000 در دستور کار قرار داد. یکی از محورهای اصلی اجلاس بزرگ اقتصادی سال 2021 که مقرر است در استان آستراخان فدراسیون روسیه صورت پذیرد در کنار مباحث توسعه مناسبات اقتصادی میان کشورهای ساحلی دریای کاسپین، بحث مسیرهای جدید ترانزیتی است که البته مهمترین مسیر ترانزیتی موردنظر دولت فدراسیون روسیه (راه گذر شمال به جنوب) است که از داخل خاک ایران عبور و دریای کاسپین را به خلیجفارس و اقیانوس هند متصل میکند.
گرایش دستگاه دیپلماسی ما اول به سمت غرب بوده است. برای نمونه دوره برجام را نگاه کنید؛ تا فضا بهصورت موقت و ظاهری بازشد، همه هدایتها به سمت غرب سوق یافت
راه گذر شمال ـ جنوب، یکی از کریدورهای مهم اقتصادی و تبادل کالای دنیاست که در سال ۲۰۰۰ طی طرحی از سوی پوتین در نشستی در شهر سنت پترزبورگ به ایران و هندوستان و بهعنوان مسیر جایگزین از مسیر سنتی فعلی که مشتمل بر تردد دریایی از اقیانوس هند به کانال سوئز و سپس به سمت شمال اروپاست پیشنهاد شد. مسیر جدید راهی ترانزیتی است که ایران را به سمت قفقاز و سپس روسیه و نهایتاً شمال اروپا متصل میکند . اهمیت این راه گذر برای دولت فدراسیون روسیه بهاندازهای است که بخشی از اسناد راهبردی این کشور برای مقابله با تحریمهای آمریکا و غرب قرار قلمداد میشود. به تعبیری سادهتر راه گذر شمال - جنوب شامل این مسیر اصلی است:
بندر بمبئی- اقیانوس هند- خلیجفارس- بندر انزلی در جنوب غرب دریای خزر (یا بندر امیرآباد در جنوب شرق دریای خزر) - بندر آستارا خان- مسکو- اروپای شمالی و شرقی.
در حال حاضر کشورهای عضو کریدور شمال- جنوب برای تبادلات تجاری خود از مسیر بندر بمبئی- اقیانوس هند- خلیج عدن (باب المندب) -دریای سرخ-کانال سوئز-تنگه جبلالطارق- اقیانوس اطلس-دریای مانش-دریای بالتیک استفاده میکنند.
آنا: در مورد مزایای کریدور شمال- جنوب برای ایران چه نکاتی مدنظر حضرتعالی است؟
مدبر: مسیر جدید از ایران حداقل 40 درصد در هزینه و زمان حمل صرفهجویی در پی دارد و موجبات رونق ویژه اقتصادی برای ایران و امنیت تأمین کالا برای روسیه، اروپای شرقی و مرکزی از هند، چین و آسیا پاسیفیک را به همراه دارد و رونق کانال سوئز را هم بهشدت تضعیف خواهد نمود.
همانطور که تأکید کردم امنیت برقراری مسیر تأمین کالاهای موردنیاز برای روسیه در اولویت است و همین مسئله بر اهمیت این راه گذر مهم افزوده اما متأسفانه تا این لحظه بنا به دلایل متعدد خصوصاً بیتوجهی به فعال کردن مسیر دریایی و تأمین زیرساختهای بندری و بهویژه تجهیز ناوگان دریایی شمالی ایران به کشتیهای کانتینر بر، هنوز این راه گذر فوقالعاده مهم که سهم ویژهای در سیاست خنثیسازی تحریمها و مقابله با یکجانبهگرایی آمریکایی و کمک به رونق اقتصادی ایران و از همه مهمتر افزایش قدرت دیپلماتیک و چانهزنی کشور ایفا میکند، وارد فاز عملیاتی کامل نشده است!
متأسفانه برخی از مقامات کشور سرنوشت همه مسائل کشور بهویژه رفع بحرانهای اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی را که حاصل ضعفهای ملموس مدیریتی، عدم شایستهسالاری، بیانگیزگی و بیتوجهی به توان داخلی و غرب محوری است را کاملاً نادرست و غیر صادقانه به تصمیم آمریکا در بازگشت به برجام و رفع تحریمها گره زدهاند
درحالیکه اگر این راه گذر وارد فاز عملیاتی کامل شود کشورهای آسیای شرقی، مانند چین، ژاپن، هند، تایوان و اندونزی بهعنوان قطبهای بزرگ اقتصادی جهان که حجم صادرات و تولید ناخالص داخلی بالایی دارند و صادرات کالای آنها بعد از گذشت از باب المندب و سوئز از طریق مسیر دریایی به شمال اروپا میرسد، به این ائتلاف بسیار مهم کریدوری شمال – جنوب خواهند پیوست. این ظرفیت علاوه بر ایجاد اشتغال، ارزشافزوده و چرخش مالی و افزایش درآمد ارزی برای کشور، قدرت چانهزنی دیپلماتیک ایران را در مجامع بینالمللی بهشدت افزایش خواهد داد لذا همین مسئله موجب شده دولت آمریکا و تروئیکای اروپایی و برخی عوامل غربگرای داخلی آنها در تحقق این مهم طی 20 سال مانعتراشی کنند.
آنا: آیا روسیه برای حضور اقتصادی در دیگر نقاط جهان هم برنامه دارد؟
مدبر: بله. نگاه پوتین علاوه بر شرق و قاره سبز، به قاره آفریقا هم بوده است. مسکو در اکتبر سال ۲۰۱۹ قبل از شروع همهگیری کرونا نشست ابتکاری روسیه-آفریقا در شهر سوچی را که طبق اعلام منابع رسمی روسیه با شرکت 6 هزار تاجر، سرمایهگذار و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی آفریقایی و روسی همراه بود را برگزار کرد.
ولادیمیر پوتین در این نشست ابتکاری ضمن بخشیدن ۲۰ میلیارد دلار بدهی کشورهای آفریقایی، مسیر شروع روابط عمیق اقتصادی فرهنگی و نظامی را با قاره آفریقا ریلگذاری کرد. ورود روسیه به آفریقا که قرنهاست حیاطخلوت برخی کشورهای اروپایی بهویژه فرانسه و بریتانیا و اخیراً آمریکا است، نشان از هدفگذاری دقیق ولادیمیر پوتین برای تحقق راهبرد عملیاتی روسیه 2030 و برداشت بذر کاشته شده حاصل سیاستگذاری امروز است. البته روسیه در کنار این سیاستگذاری برنامه فرهنگی و قدرت نرم روسی را همزمان تقویت کرده است. برای نمونه دولت روسیه سالانه به 15 هزار دانشجو از سراسر جهان با اولویت دانشجویان کشورهای کمتر توسعهیافته و یا توسعهنیافته برای ادامه تحصیل در این کشور بورس تحصیلی اعطا میکند تا در آینده در توسعه مناسبات مختلف کشورهای مبدأ با روسیه هم نقش مؤثر ایفا کنند. البته بخشی از این دانشجویان هم کلاً جذب بازار کار روسیه میشوند. میزان ورود دانشجویان نخبه آفریقایی طی هفت سال اخیر در روسیه رقم قابلتوجهی بوده است.
آنا: مشکل کندی گسترش روابط ایران با روسیه را در چه میبینید؟
مدبر: در این میان با وجود گذشت بیش از یک دهه از دستور رهبر معظم انقلاب در خصوص تدوین راهبرد دیپلماسی کشور در حوزه شرق و هشدارهای ایشان در خصوص ضرورت دقت در ترسیم برنامه دیپلماسی متوازن با سایر کشورهای جهان و بیانات متعددشان در افشای سیاستهای خصمانه و بدعهدیهای غربیها علیه ملت ایران و تذکرات راهبردی فراوان ایشان مبنی بر غیرقابلاعتماد بودن آمریکا و اروپاییها، متأسفانه هنوز هم شاهد هستیم که روند حرکت در استفاده از ظرفیتهای ویژه کشورهای شرقی بهویژه فدراسیون روسیه با توجه به مؤلفههای مختلف و ظرفیتهای بسیار ویژه و قرابتهای متعدد و عمیق فرهنگی، تاریخی و نزدیکی راهبردهای کلان سیاسی و بینالمللی بین ایران و روسیه هنوز بسیار کند و به تعبیری شعاری است! برخی افراد با تغییرات در کاخ سفید و روی کار آمدن جو بایدن و تیم جدید سیاستگذار آمریکا مجدد کشور را معطل گرفتن امتیازات خیالی از آمریکا کرده و ریل توسعه مناسبات با روسیه فقط در حد کلام باقی مانده!
آنا: بههرحال روسیه و ایران زیر فشار تحریمها بودهاند. به نظر شما چه فرقی بین روسیه و ایران در خصوص مقابله با تحریمهای غرب وجود دارد؟ خلاصه اینکه ایران باید چه کند که تابحال نکرده است؟
مدبر: متأسفانه برخی از مقامات کشور، به دلایل مختلف سرنوشت همه مسائل کشور بهویژه رفع بحرانهای اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی را که حاصل ضعفهای ملموس مدیریتی، عدم شایستهسالاری، بیانگیزگی و بیتوجهی به توان داخلی و غرب محوری است را کاملاً نادرست و غیر صادقانه به تصمیم آمریکا در بازگشت به برجام و رفع تحریمها گره زده و به تعبیری بهبود وضعیت معیشت ملت را دوباره به امضای گردانندگان کاخ سفید حواله میدهند! و صدالبته گروههای پشتیبان رسانهای آنها نیز بر این طبل پوشالی می کوبند و کاهش قیمت مرغ و خیار، پرتقال و... را هم منوط به رفع تحریمها میکنند!
فارغ از جریانشناسی فکری این افراد که بحثی طولانی است، ضروری است اشاره کنم قطعاً این نوع فضاسازیها نهتنها مغایر با امنیت و منافع ملی کشور است بلکه با رویکرد استقلال و عزت ایران عزیز و راهبردهای کلان کشور و اسناد بالادستی هم کاملاً در تضاد قرار دارد و نوعی سیگنال شکست بهطرف آمریکایی برای افزایش فشار و تسلیم شدن بر زیادهخواهیهای ناتمام آنها به شمار میرود.
تجربه سیاست ضد تحریمی روسیه طی هفت سال گذشته با وجود اعمال صدها مورد تحریم توسط آمریکا و غرب با راهبرد توجه به توان داخلی، توسعه زیرساختهای ملی، منع وابستگی نیازهای راهبردی به خارج و... نشان داد که نهتنها تورم در این کشور طی این مدت ثابت و بدون رشد محسوس بوده بلکه بر ارزش روبل (پول ملی روسیه) نیز افزودهشده است.
امروزه غالب تحلیلگران مستقل بینالمللی بر این امر صحه گذاشتهاند که با توجه به تحول و سرعت روبه رشد فدراسیون روسیه در پر کردن جای قدرتهای سنتی غربی در همه مسائل مانند اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در این دهه نوین دیگر نزدیکی به روسیه یک انتخاب نیست بلکه راهبردی بسیار ضروری است و غفلت از آن در میانمدت و بلندمدت قطعاً موجب خسارتهای فراوانی برای کشور به علت ضعف تصمیمگیری و اتخاذ سیاستهای غرب گرایانه خواهد داشت.
متأسفانه طی سالیان اخیر گرایش دستگاه دیپلماسی ما اول به سمت غرب بوده است. برای نمونه دوره برجام را نگاه کنید؛ تا فضا بهصورت موقت و ظاهری بازشد، همه هدایتها به سمت غرب سوق یافت.
با توجه به تحول و سرعت روبه رشد فدراسیون روسیه در پر کردن جای قدرتهای سنتی غربی در همه مسائل مانند اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در این دهه نوین دیگر نزدیکی به روسیه یک انتخاب نیست بلکه راهبردی بسیار ضروری است
حتی باوجوداینکه از دوره ترامپ، تروئیکای اروپایی هیچ امتیازی به ایران ندادند و وقتکشی کردند، باز منتظر فتح بابی با اروپا بودند و امروز هم همان شرایط را در دوره بایدن میبینیم. البته امیدوارم با وجود پیام اخیر رهبر معظم انقلاب به آقای ولادیمیر پوتین و پاسخ ایشان به پیام رهبری در بخشهای حاکمیتی نظام جمهوری اسلامی ایران مدل تقویت همکاریهای همهجانبه با روسیه تقویت و ریلگذاری اساسی شود و برنامهها جهت نیل به مناسباتی راهبردی و بلندمدت سریعتر عملیاتی شود.
در نظر داشته باشید که امروزه یکی از تهدیدهای اساسی برای آمریکا نزدیکی هر چه بیشتر سه کشور ایران، روسیه و چین به یکدیگر است و همواره این مسئله توسط نخبگان آمریکایی طرح شده، توسعه همهجانبه مناسبات ایران و روسیه مدلی فراگیر در حفظ ثبات و امنیت منطقه و فرا منطقه و همچنین شراکتی پرسود در حوزه اقتصادی و توسعه زیرساختهای علمی پدید خواهد آورد.
افزون بر این، علاقه ویژه رئیسجمهور روسیه به فرهنگ و شعرای ایرانی خصوصاً خیام نقطه مثبتی بر توسعه مناسبات ریشهای فرهنگی بهعنوان زیرساخت بقیه روابط است. فراموش نکنیم رئیسجمهور روسیه در سفر سال 1398 خود به عربستان سعودی در نشستی با مقامات این کشور، ایران را یک کشور چند هزارساله با یک فرهنگ غنی نامید. تمجید پوتین از ایران در مقابل سعودیها در اوج اختلافات ایران و سعودی یک پیام ویژه داشت. پیامی که گویای خواست دولت روسیه بر افزایش هر چه بیشتر مناسبات با ایران است اما نکته مهم این است که رسانههای غربگرای داخل ایران همواره بهجای پوشش اخبار مثبت در حوزه ایران و روسیه بر طبل اختلافات گذشته میکوبند تا با تکیهبر تاریخ منقول یکطرفه و پر از ابهام، آینده روشن روابط ایران و روسیه را غبارآلود کنند. ایران میتواند با این رویکرد مثبت دولت روسیه، جای ویژه و بادوامی در بازار بیش از 300 میلیارد دلاری روسیه باز کند.
همچنین مسئله عضویت موقت ناظر ایران در اتحادیه اوراسیا هم باید بسیار جدیتر مورد برنامهریزی قرار گیرد. نقطه شروع این اتحادیه ایجاد یک پیمان امنیتی، بود اما اکنون بر کار اقتصادی برای مقابله با یکجانبهگرایی آمریکایی متمرکز است. آنچه در موضوعات اوراسیا مغفول مانده، تبادل دانش نیروی کاراست که باید به آنهم توجه شود. در اساسنامه اتحادیه اقتصادی اوراسیا، به تبادل دانش نیروی کار بین اعضا هم پرداختهشده است. امروز به علت موفقیتهای ویژه این اتحادیه بیش از 20 کشورازجمله چین و آفریقای جنوبی درخواست عضویت در این اتحادیه را دادهاند و هر روز بر اهمیت این اتحادیه که ابتکار روسیه برای مقابله با تحریمها بود افزوده میشود. ما میتوانیم محصولاتمان را بدون دغدغه به این کشورها صادر کنیم. اما متأسفانه سطح صادرات ما با کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا، کمتر از رژیم صهیونیستی است. اگر حضور ما در این بازارها کمرنگ شود، حضور کشورهای وابسته به اردوگاه دشمن در منطقه بیشتر میشود. مانند وقایعی که در جنگ اخیر قرهباغ رخ داد و با همراهی ترکیه و رژیم صهیونیستی بخشی از تروریستها از سوریه به این منطقه اعزام شدند.
و بالاخره اینکه اوراسیا باید برای ما بسیار فراتر از اقتصاد باشد. این منطقه در کمربند تاریخی و فرهنگی قفقاز است، منطقه قفقاز ریشه و اصالت روس و ایرانی دارد، و ضروری است کار فرهنگی ایران در این منطقه بهصورت حسابشدهای تقویت شود.
انتهای پیام/4155/
انتهای پیام/