زوایای پنهان سفر پاپ به عراق
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان که روز جمعه ۱۷ اسفندماه برای سفری سهروزه راهی عراق شده بود، روز گذشته با آیتالله سیستانی برجستهترین مرجع حوزه علمیه نجف دیدار کرد. دفتر آیتالله سیستانی پس از این دیدار با انتشار بیانیهای به توضیح محتوای آن پرداخت.
بر این اساس درطول جلسه، پیرامون چالشهای بزرگی که بشریت در این دوران با آن روبهرو است و نقش ایمان به خداوند متعال و رسالتش و پایبندی به ارزشهای والای اخلاقی در غلبه بر این چالشها بحث و گفتوگو شده است. طبق این بیانیه آیتالله سیستانی درمورد بیعدالتی، ستم، فقر، آزار و اذیتهای مذهبی و فکری، سرکوب آزادیهای اساسی و فقدان عدالت اجتماعی در کشورهای مختلف صحبت کرده و به درد و رنجی که مردم بهویژه در منطقه خاورمیانه با آن بهخاطر وجود جنگها، اعمال خشونت، محاصره اقتصادی و آوارگی، دستوپنجه نرم میکنند، اشاره داشته است. زعیم حوزه علمیه نجف رنجهای ملت فلسطین را که تحتتسلط اشغالگران صهیونیست قرار دارند، نمونه برجسته مشکلات منطقه و جهان عنوان کرد.
آیتالله سیستانی همچنین با اشاره بر نقش رهبران بزرگ مذهبی و معنوی جهان بر وظیفه آنها برای ترغیب قدرتهای بزرگ در جلوگیری از فشار به دیگران تاکید کرد. تاکید زعیم حوزه علمیه نجف بر محاصره اقتصادی مردم منطقه که عملا آمریکا درحال اجرای آن است، اشاره به تحت ظلموستم قرار داشتن مردم فلسطین بهخاطر اشغالگری صهیونیستها و همچنین کنایه در لفافه وی به پاپ در قالب تذکر به علمای دینی برای تلاش در جهت جلوگیری از ظلم قدرتهای بزرگ، نشان میدهد آیتالله سیستانی با شناخت هدف سفر پاپ به عراق تلاش کرد تا حد توان مانع از حصول نتایج فرضی این سفر بهنفع غرب شود.
وی براساس مشی گذشته خود در این دیدار نیز مسئولان دولتی عراق را برای حضور در جلسه دیدار با پاپ، نپذیرفت. سفر پاپ آنگونه که بسیاری از تحلیلها پیرامون آن متمرکز شدهاند برای حفظ مسیحیان شرقی نیست، چه اینکه آنها اساسا جزئی از پیروان سه شاخه بزرگ مسیحیت شامل کاتولیکها، پروتستانها و ارتدوکسها نیستند که ریشههای غربی دارند.
این سفر آنطور که از جوابهای هوشمندانه آیتالله سیستانی و شواهد موجود برمیآید تلاشی با اهداف چندگانه در راستای منافع قدرتهای سلطهگر غربی است. در این گزارش به بررسی اهداف غرب از سفر پاپ به عراق میپردازیم.
1_ افزایش پرستیژ داخلی، منطقهای و بینالمللی الکاظمی
دولت الکاظمی مهمترین امید و دارایی غرب در عراق است. استقبال مفصل از او توسط ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا در واشنگتن، پذیرایی گسترده از وی در هنگام سفر به اروپا و تلاشهای بیوقفه متحدان منطقهای آمریکا مانند کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس ازجمله عربستان و امارات و همچنین از سوی دیگر ترکیه، اردن و مصر برای تقویت پرستیژ نخستوزیر عراق نشان از تلاشهایی همهجانبه از سوی محور غربی برای ارتقای جایگاه نخستوزیر عراق در چشم مردم عراق است. شاید هیچ سیاستمداری در منطقه به اندازه الکاظمی طی مدت کوتاهی این میزان دیدار سیاسی سطح بالا را تجربه نکرده باشد.
الکاظمی در نیمهدوم اردیبهشتماه سالجاری نخستوزیر موقت عراق شده و کمتر از 100 روز بعد در اولین روزهای شهریورماه راهی واشنگتن شد و مورد استقبال ویژه دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین و نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان این کشور قرار گرفت. درحالیکه ترامپ قصد داشت از این سفر بهعنوان یک دستاورد انتخاباتی برای خود استفاده کند دموکراتها با درخواست از الکاظمی برای تمدید سفر خود به مدت یک روز و دیدار با وی تلاش کردند استقبالی دوحزبی را از او به نمایش بگذارند.
جو بایدن، رئیسجمهور فعلی آمریکا در آن مقطع در توئیتر با تسلیت مراسم عاشورا به سفر نخستوزیر عراق به آمریکا واکنش نشان داد. سفر الکاظمی به آمریکا درحالی انجام شد که مقامات این کشور پیشتر مانع از سفر عادل عبدالمهدی، نخستوزیر سابق عراق به واشنگتن شده بودند. الکاظمی یکماه پس از سفر به آمریکا در اواخر مهرماه سالجاری نیز در سفری 4 روزه عازم اروپا شده و با روسای دولت سه کشور بزرگ این قاره یعنی بریتانیا، آلمان و فرانسه دیدار کرد.
در سوی دیگر دو کشور امارات و عربستانسعودی که در ساقطکردن دولت عبدالمهدی در عراق بخشی از بازوهای آمریکا بودند، پس از روی کار آمدن الکاظمی از وی به طرق مختلف حمایت کردهاند. ازجمله این اقدامات سفرهای متعدد مقامات سعودی به عراق و بازگشایی گذرگاه «عرعر» پس از 30 سال به روی عراق بوده است. انتشار اخبار متعدد از سرمایهگذاری سعودیها در عراق، آمادگی ارائه وام از سوی ریاض به بغداد و یا وصلشدن شبکه برق کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس به شبکه برق عراق ازجمله اقداماتی بودهاند که گرچه به مرحله اجرا نرسیدهاند اما برای تقویت وجهه نخستوزیر فعلی عراق بارها در رسانهها تکرار شدهاند تا موفقیتهایی برای الکاظمی در افکار عمومی عراق ایجاد شود.
حفظ ثبات دولت الکاظمی برای آمریکاییها تا جایی مهم است که آمریکا مکان انجام حملات نظامی اخیرش به نیروهای عراقی را سوریه اعلام کرد تا نخستوزیر عراق با مشکل بزرگی روبهرو نشود. فعلا اصلیترین اقدامی که میتواند مثمرثمر باشد تقویت دولت الکاظمی است تا در سایه آن تسلط اقتصادی، نظامی و سیاسی غرب در عراق تضمین شود.
سفر پاپ به عراقی که در چندین دهه اخیر شاهد درگیریهای متعدد بوده است آن هم در دوران الکاظمی قصد دارد این مساله را به نمایش بگذارد که در دوران نخستوزیر فعلی عراق، این کشور در آرامش بیسابقهای بهسر میبرد.
2 _به خطر افتادن سلطه غرب بر عراق و تلاش پاپ برای حفظ آن
ابزارهای ایجاد سلطه غرب با عراق از چند جهت نظامی، سیاسی و اقتصادی به خطر افتاده است. یکی از اصلیترین موارد آن سلطه اقتصادی غرب است. آمریکا بر اساس قطعنامههای شورای امنیت در سال 2003 وظیفه نظارت بر درآمدهای نفتی عراق را برعهده دارد. بانک مرکزی عراق همانند بسیاری از کشورهای دیگر دارای حسابی در فدرال رزور آمریکا است، اما تفاوت این حساب با حسابهای دیگر تسلط کاخسفید بر آن است.
واشنگتن درصورتی این پول را در اختیار عراق قرار میدهد که بتواند آن را ردیابی کند. به همین دلیل بخش بزرگی از ساختمان بانک مرکزی عراق در بغداد تحت اختیار آمریکا قرار دارد و تمامی بانکهای این کشور از دستورات نهایی واشنگتن پیروزی میکنند. بغداد باید ثابت کند که پول نفت خود را در امور ادعایی تروریستی هزینه نمیکند و یا آن را در اختیار گروههایی که واشنگتن مدعی تروریستی بودن آنهاست، نمیگذارد.
در ماه اکتبر 2019 عادل عبدالمهدی در سفر به چین قراردادی با این کشور امضا کرد که درصورت اجرا میتوانست پایهای برای به چالش کشیدن تسلط اقتصادی آمریکا بر عراق باشد. طبق این قرارداد عراق به چین نفت عرضه میکرد و در مقابل پکن بدون جابهجایی پول با شرکتهای چینی فعال در حوزه بازسازی عراق تسویه انجام میداد. در این روش وابستگی عراق به شبکه بانکی تحت کنترل آمریکا کاهش مییافت. بر همین اساس واشنگتن با راهاندازی اعتراضاتی در همین ماه باعث سرنگونی دولت نخستوزیر سابق عراق شد.
بهجز تسلط اقتصادی غرب بر عراق، تسلط نظامی واشنگتن بر این کشور نیز با خطر مواجه شده است. پس از ترور سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران و ابومهدی المهندس، نایبرئیس حشدالشعبی عراق در جاده فرودگاه بغداد در نخستین روزهای سال 2020، پارلمان عراق طرح دولت این کشور مبنیبر اخراج نیروهای بیگانه از خاک این کشور را تصویب کرد و پس از آن نیز گروههای مقاومت حملات فرسایشی خود علیه پایگاههای نظامی آمریکا در عراق را آغاز کردند. این حملات باعث تخلیه دستکم 9 پایگاه نظامی توسط نظامیان خارجی در جنوب، مرکز و بخشهایی از شمال عراق از جمله پایگاه مشهور کی-1 کرکوک شده است.
حضور نظامی آمریکا در عراق درحالحاضر وابسته به دو پایگاه نظامی الهریر در اربیل و پایگاه عینالاسد استان الانبار است. این دو پایگاه حداقل طی دوماه اخیر شاهد دو حمله سنگین موشکی بودهاند. بر همین اساس حضور نظامی غرب در عراق مورد تهدیدی جدی قرار گرفته است و تنها شامل آمریکا نیز نمیشود.
واشنگتن برای کاهش تبعات منفی ترور جاده فرودگاه بغداد بر حضور نظامیاش در عراق، تلاش کرد بهنوعی کاهش نیروهای آمریکایی را مطرح کند، اما درمقابل خواستار افزایش نیروهای ناتو در این کشور شد.
بهزعم واشنگتن، تنها آمریکا سیبل حملات گروههای مقاومت است و درصورت افزایش نیروهای چندملیتی ناتو آنها مورد حمله مقاومت عراق قرار نخواهند گرفت. کمتر از سه هفته پیش، ینس استولنبرگ، دبیرکل نیروهای ناتو از تصمیم سازمانش برای افزایش 8 برابری نیروهای ناتو در عراق خبر داد، اما چند روز بعد پایگاه بلد در شمال بغداد که محل استقرار نظامیان چندملیتی ناتو است مورد حمله هشدارآمیز موشکی قرار گرفت تا گروههای مقاومت نشان دهند تفاوت زیادی بین ناتو و نیروهای آمریکایی درصورت لزوم قائل نیستند.
در کنار حوزههای اقتصادی و نظامی، نفوذ سیاسی غرب در عراق نیز در شرف به چالش کشیده شدن است. در انتخابات 2018 گروههای ضدآمریکایی به پیروزی رسیدند و واشنگتن با ایجاد شورش و آشوب در عراق به وسیله گروههای موسوم به «جوکر» موفق شد برخلاف خواست پارلمان، مهرهای نزدیک به خود را در بغداد به نخستوزیری برساند.
به همین دلیل آمریکا میداند نمیتواند این نفوذ را برای مدتی طولانی با اتکا به زور حفظ کند زیرا ابزارهایش در عراق فرسوده خواهند شد. به همین دلیل میکوشد راهی برای تقویت بازوهای سیاسی و حضور سیاسی خود در عراق بیابد. بهزعم کشورهای غربی حضور پاپ در عراق میتواند تا حدی از روند روبهرشد و فزاینده درگیری میان گروههای مردمی عراق با حضور چندبعدی غرب بکاهد.
3 _ تلاش برای رواج گفتمان ادعایی صلح برای تثبیت رژیم صهیونیستی در منطقه
صلح امری بسیار متعالی است اما هنگامی که غرب از آن استفاده میکند بهمعنای ابزاری برای تسلط است. بهعنوان مثال درحالیکه غرب با حمایت از دیکتاتورها دست به کشتار مردم در منطقه زده و با حمایت از گروههای تروریستی در سوریه باعث کشتار و قتلعام مسیحیان شده است، از نگاه پاپ این مسلمانان هستند که یکدیگر را میکشند و از صبر بیبهرهاند و باید برای صلح تلاش کنند.
براساس چنین دیدگاه یکجانبهای از نظر پاپ مهم نیست که صهیونیستها سرزمین فلسطین را اشغال کرده و همچنان به جنایاتشان ادامه میدهند، بلکه این فلسطینیان هستند که باید تمام بار صلح را به دوش بکشند و همچنان سرزمینشان تحت اشغال باشد، آواره باشند و همچنان کشته شوند. آنها تنها وظیفه دارند درمقابل تجاوزات صهیونیستها تحمل داشته باشند.
پاپ معتقد است ادیان ابراهیمی مانند یهودیها و مسلمانان باید در منطقه در صلح زندگی کنند. منظور او از یهودیان نیز صهیونیستهای اشغالگر فلسطین هستند. از این رو گفتمان ترویجی پاپ در خاورمیانه که در سفرش به عراق نیز بر آن تاکید دارد، تلاشی غیرمستقیم برای حفظ سلطه غرب بر خاورمیانه و تلاش برای تثبیت رژیمصهیونیستی در منطقه است.
شاید تاکید آیتالله سیستانی بر مساله فلسطین در دیدار با پاپ از همین روی صورت گرفته باشد. این مساله از سوی مردم عراق در شبکههای مجازی مورد توجه قرار گرفته است و آنها به انتشار گسترده حمایت آرمان فلسطین از سوی زعیم حوزه علمیه نجف پرداختهاند.
4 _تبلیغ مسیحیت برای نفوذ در عراق
حسین رویوران در تحلیلی که بهصورت یک ویدئو در رسانهها منتشرشده سفر پاپ به عراق را از زاویهای دینی تحلیل کرده است. رویوران میگوید گرچه واتیکان یک کشور به حساب میآید و دارای ابعاد سیاسی است، اما بیشتر سفرهای پاپ برای تفقد و سرکشی به پیروانش که مسیحیان کاتولیک هستند انجام میپذیرد. این درحالی است که مسیحیان عراق کلدانی و یا آشوری هستند. این شاخهها که جزئی از مسیحیت شرقی به حساب میآید، جزئی از سه جریان اصلی مسیحیت یعنی کاتولیکها، پروتستانها و ارتدوکسها به حساب نمیآیند.
این کارشناس برجسته مسائل منطقهای معتقد است آمریکاییها طبق یک برنامهریزی از طریق ایجاد «سازمانهای مردمنهاد» متعدد و اقدامات گسترده در شبکههای مجازی سعی کرده است نقش «دین» را در میان بخشی از مردم عراق بهخصوص جوانان کمرنگ کنند. رویوران اعتقاد دارد این بخش از جوانان و مردم عراق که از دین فاصله گرفتهاند بهترین قشر برای جذب به مسیحیت هستند.
به همین دلیل سفر پاپ گامی در این راستا است تا یکی از پازلهای تبلیغ مسیحیت برای جذب بخشی از مردم عراق به شاخههای غربی مسیحیت از میان مسلمان و مسیحیان شرقی باشد. بر این اساس غرب موفق خواهد شد با جذب این افراد به مسیحیت غربی و سازماندهی آنان، از این افراد در آینده بهعنوان ابزار جدیدی برای تغییر معادلات سیاسی عراق استفاده کند.
5 _تلاش برای دامنزدن به دوگانهسازی کاذب قم-نجف
در این میان اهداف و یا تبعات منفی دیگری نیز از سفر پاپ عارض جامعه اسلامی میشود. یکی از این عوارض تلاش برای ایجاد دوگانهسازی و همچنین ایجاد و دامنزدن به رقابت کاذب میان حوزه علمیه قم و نجف است. این مورد اخیر بهخصوص از سوی تحلیلگران سطحی موجود در شبکههای اجتماعی درحال تبلیغ و تفسیر است. ناآگاهی این افراد به مسائل بینالمللی و از سوی دیگر تمایلشان برای دیدهشدن در فضای مجازی و کسب شهرت، موجب شده است تا تحلیل سفر پاپ به عراق و دیدارش با آیتالله سیستانی وارد حواشی بشود.
سلسله جنبان چنین تحلیلهایی اما بخشهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. محسن کدیور که توسط مراکز تحقیقات و پژوهشی غرب بهعنوان یکی از برجستهترین متفکران اسلامی درحال چهرهسازی بوده و درحالحاضر نیز مدرس دانشگاه دوک در آمریکا در امور مرتبط با اسلامپژوهی است، یکی از مبلغان چنین نگاهی در ایران است.
او اخیرا در مصاحبه با یک رسانه داخلی در تحلیل سفر پاپ به نجف گفته است: «اینکه رهبر کاتولیکهای جهان بین دو چهره متفاوت تشیع، آقای سیستانی و نجف را انتخاب کرده و نه رهبر جمهوری اسلامی در تهران را معنیدار است. پاپ موضع معتدل سیستانی را ترجیح داده است و امیدوار است این رویکرد در منطقه حاکم شود.»
با توجه به رویکرد کدیور و افراد مشابه او باید گفت این افراد بهدلیل داشتن اطلاعاتی از جامعه ایران و فضای روحانیت شیعی قطعا در توصیههای خود به اندیشکدههای غربی راههای ایجاد اختلاف میان شیعیان را به شکلی دقیقتر از کارشناسان غربی پیریزی کردهاند.
با وجود تلاشهای اندیشکدههای غربی برای استفاده از برخی روحانیون شیعه در دانشگاههای غربی جهت یافتن راههای تفرقه میان علمای این مذهب، اما بهدلیل ساختارهای مستحکم بیت شیعه و هوشمندی آنان بسیاری از طرحهای ایجاد تفرقه به نقطه مطلوب اثرگذاری نمیرسند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/
انتهای پیام/