قصد جدایی از بارسلونا را تا پایان فصل ندارم/ خبر بازگشت نیمار خندهدار است/ فریب بارتومئو را خوردم
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری آنا، قرارداد لیونل مسی در پایان این فصل با بارسلونا به پایان میرسد و فوق ستاره آرژانتینی از روز جمعه اول ژانویه اجازه دارد با هر باشگاهی برای فصل آینده مذاکره کند و البته با تمدید قراردادش در بارسا ماندنی میشود.
یوردی اِووله خبرنگار مشهور کاتالان به خانه مسی در کاستلدفلس بارسلون رفت و گفتگویی با دارنده 6 توپ طلا داشت که نگاهی به مهمترین صحبتهای کاپیتان تیم ملی آرژانتین خواهیم داشت.
* پیراهن بارسلونا برایم همه چیز است. از 13 سالگی در بارسلون زندگی میکنم یعنی بیشتر در اینجا رشد کردهام تا در کشورم. بهعنوان انسان و فوتبالیست رشد کردم. بارسلونا به من همه چیز داده است و یک رابطه عاطفی با این شهر و باشگاه و مردمش دارم. فرزندانم در اینجا متولد شدهاند و تمام حسم به بارسلونا واقعی است
* واقعیت این است که امروز شرایط خوبی دارم. ولی این هم درست است که در تابستان شرایط خیلی بدی داشتم. مسئله به گذشته برمیگشت. اتفاقاتی که پیش از تابستان افتاده بود. به خاطر پایان بدی که فصل پیش داشت و مساله ارسال بوروفکس و همه این مسائل... من در شروع فصل جدید سعی کردم دیگر به این مساله نپردازم. احساس میکنم میتوانم برای هر افتخار ممکنی که در پیش باشد مبارزه کنم. میدانم که باشگاه دوران سختی را سپری میکند. بارسلونا بهعنوان باشگاه با شرایط دشواری مواجه است که منشا بیرونی دارد ولی من بیصبرانه منتظر بازیهای بعدی هستم. باشگاه تحت تأثیر همهگیری کرونا شرایط خوبی ندارد و چیزی که میدانم این است که اوضاع بارسلونا واقعاً خراب است. خیلی بد و مشکل است به وضعیت گذشته برگردد.
به عقب بازگردم بازهم برای جدایی از بارسلونا به بوروفکس درخواست ارسال میکنم. این روشی رسمی برای درخواست جدایی است زمانی که چیزی دست خودتان نیست. من تمام سال که نه ولی در 6 ماه انتهای فصل به بارتومئو میگفتم که قصد جدایی دارم. به او میگفتم رئیس به من کمک کن جدا شوم اما پاسخ او فقط و فقط نه بود. بوروفکس در واقع به این خاطر بود که باشگاه درخواست جداییام را جدی بگیرد. برایم سخت بود با اینکه میدانستم که نیاز به جدایی دارم. همسرم بارها اصرار میکرد بمانم. کسی هستم که همه چیز را درون خودم میریزم و کمتر به اشتراک میگذارم. میدانستم که جدایی به سودم است ولی در نهایت نشد.
* واقعیت این است که در بسیاری موارد بارتومئو مرا فریب داد ولی دوست ندارم در موردش حرف بزنم. مسئلهای خصوصی است ولی او طی سالها مرا فریب داد.
* نیمار نگفت حتماً همبازی میشویم گفت که دوست دارد این اتفاق رخ بدهد. اینطور نیست؟ ما اغلب باهم حرف میزنیم و تقریباً هر روز یا با سوارز یا با نیمار در تماسم. ارتباط خوبی داریم.همه میدانیم که جدایی نیمار از پاریسنژرمن سخت است. بازگرداندن نیمار برای رئیس جدید بارسا هم سخت خواهد بود. او باید باهوش باشد و همه چیز را خوب برنامهریزی کند تا اوضاع باشگاه خوب شود. نیمار برگردد من خواهم ماند؟ ببینید برای بارسا جذب ستارههای بزرگ در تابستان پیش رو سخت خواهد بود چون شرایط اقتصادی خراب است. دستمزد بازیکنان خوب نیز بالاست. این ادعا در مورد نیمار را که میشنوم، خندهام میگیرد.
تا پایان فصل تصمیم جدیدی نخواهم گرفت. منتظر میمانم تا ببینم شرایط چطور خواهد بود. در حال حاضر تمرکزم روی تیم و ادامه فصل است. هدف کسب جام است و نمیخواهم تمرکزم را به خاطر چیزهای دیگر از دست بدهم. با هیچ باشگاهی هم حرف نزدهام و در نقل و انتقالات زمستانی هم صحبت نخواهم کرد. نمیدانم میروم یا خیر ولی اگر رفتنی باشم، دوست دارم روزی برگردم. احتمال انتقال به رئال مادرید یا اتلتیکو غیرممکن است. نقشه پاریس یا منچستر را هم نمیخواهم.
* معتقدم با رونالد کومان جدیت نیز وارد تیم شد. او ایدههای روشنی دارد و به آنها نیز معتقد است. معتقدم انتخاب او تصمیم درستی بود و کارش را هم خوب انجام میدهد. شروع فصل کمی دشوار بود چون تیم تغییرات زیادی داشت ولی تیم در حال بهتر شدن است. همیشه گفتهام که دوست دارم زندگی در آمریکا را تجربه کنم. تجربه لیگ فوتبال این کشور ولی موضوعی مربوط به آینده است و نه الان.
* شنیدن برخی حرفها آزاردهنده بود. من همیشه قدردان بارسلونا هستم و گفتم که همه چیزم از این شهر و باشگاه است ولی تصور میکردم دورانم در بارسا تمام شده است. به این نتیجه رسیده بودم که نیاز به تغییر فضاست. میدانستم که بارسا دورهای جدید با یک مربی و بازیکنان جدید را شروع خواهد کرد و میخواستم در باشگاهی باشم که موفقیت در آن تضمین شده باشد. میخواستم به تیمی بروم که برای فتح لیگ قهرمانان و همه جامها بجنگد و آن تیم بارسلونا نبود. پس از اینکه بارتومئو از نیتم آگاه شد، شروع کرد به درز دادن اخبار برای اینکه مرا در منگنه قرار بدهد. او میخواست من آدم بد داستان باشم. در هر صورت گذشت ولی وجدانم راحت است چرا میخواستم کاری که واقعاً دوست داشتم را انجام دهم. در آن مقطع حسم میگفت زمان جدایی است.
* بازی بدون تماشاگر وحشتناک است. فضای ورزشگاه سرد و زشت است و حس خوبی به من دست نمی دهد. اصلاً شبیه زمانی نیست که نوکمپ پر از تماشاگر بود و هواداران می توانستند تیم را به جلو هدایت کنند. امیدوارم همه چیز به شرایط قبل برگردد.
* در خانه بودم و خبر مرگ مارادونا را از پدرم شنیدم. بلافاصله تلویزیون را روشن کردم و در جریان جزئیات قرار گرفتم. واقعا دیوانهکننده بود و نمی توانستم باور کنم. انتظار مرگ زودهنگام او را نداشتم. هیچکس باور نمیکند دیگو از دنیا رفته است. اتفاق وحشتناکی بود. به مرگ خودم فکر نکردم. کمی از مرگ میترسم به خصوص به اینکه وقتی نباشم چه بر سر خانواده و فرزندانم میآید.
انتهای پیام/4048/
انتهای پیام/