رقبای کلیدی جبهه اصلاحات در انتخابات 1400؛ از عملکرد گذشته تا عدم انسجام داخلی
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، درحالیکه کمتر از هفت ماه تا رسیدن قطار رقابتها به سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری باقیمانده، فضای سیاسی کشور بهتدریج رنگ و بوی انتخاباتی بیشتری به خود میگیرد. هرکدام از دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب برای حضور اثرگذارتر در انتخابات طرحها و برنامههایی دارند؛ با این تفاوت که جبهه اصلاحات هنوز انسجام خود را به دست نیاورده و بر سر امهات شرکت در این هماورد سیاسی همچون ائتلاف، رهبری این جریان، منازعات داخلی و ارائه مانیفست به جمعبندی نهایی نرسیدهاند.
گمشده این روزهای اصلاحطلبان
بهبیاندیگر، برنامهها، گزینهها و اقدامات در دست اجرای جریان اصلاحطلب بهروشنی رقیب خود نیست و شاید بتوان گفت که انسجام درون جناحی بهمنظور دستیابی به یک نقطه مشترک و روشن، گمشده این طیف سیاسی به شمار میرود. آنچه از مجموع اظهارات رهبران این جریان متشتت به دست میآید، این است که برخی به دنبال مشارکت در انتخابات به هر قیمت و تحت هر شرایطی هستند و بعضی دیگر اما اساساً اعتقادی به حضور در انتخابات ندارند. طیف میانه نیز دو رویکرد را در پیش گرفتهاند؛ برخی نامزدهایی را در نظر دارند که از فیلتر نظارت استصوابی شورای نگهبان عبور کنند و برخی دیگر، حضور در انتخابات را به تأیید صلاحیت نامزدهای موردنظر خود گره زدهاند.
بعضی از طیفهای جریان اصلاحات اساساً اعتقادی به حضور در انتخابات ندارند
بیتردید یکی از علل سردرگمی اصلاحات، پالسهای قوی و البته ناامیدکننده از انتخابات مجلس یازدهم بود، چراکه با حمایت از دولت، ازنظر افکار عمومی یکی از مقصرین فجایع اقتصادی و معیشتی به شمار آمدند. بهمنظور پایان دادن به این رخوت و کاستن از اختلافات استراتژیک و همچنین نزدیک کردن دیدگاههای رهبران و فعالان این جریان، مجمع روحانیون و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات پیشقدم شده و در حال تنظیم مانیفست جبهه اصلاحطلبان هستند.
فرافکنی چهرههای سنتی جریان اصلاحات
در این میان، برخی از چهرههای سنتی همچون «موسویخوئینیها» نیز کوشیدند با فرافکنی و مقصر جلوه دادن ارکان حاکمیت، خود را تا حد امکان تبرئه کرده و منتقد وضع موجود جلوه دهند.
بیشتر بخوانید:
توهم شیفتگان غرب؛ جهنم ترامپ، بهشت بایدن!
از سوی دیگر، رفتار رهبران جبهه اصلاحات همچون «سید محمد خاتمی» نیز هدف هجمه انتقادات کنشگران این طیف قرارگرفته و برخی از آنها معتقدند که وی به مسئولیت خود عمل نکرده است. در مقابل، بعضی از حامیانش با حرارت از او دفاع کرده و تأکید دارند که خاتمی حتی از اعتبار خود برای این جریان هزینه کرده است.
برخی از چهرههای سنتی اصلاحات میکوشند با فرافکنی و مقصر جلوه دادن ارکان حاکمیت، خود را تا حد امکان تبرئه کرده و منتقد وضع موجود جلوه دهند
در کنار این تشتت، هنوز موضوع معرفی کاندیداها و اینکه چه کسانی بتواند در وزنکشی انتخاباتی شرکت کنند، محل اختلاف است. بعضی شانس پیروزی نامزدهای اصلاحطلب را تقریباً محال میدانند و به فکر معرفی نامزد جایگزین همچون علی لاریجانی هستند و برخی دیگر همچون «علی صوفی»، دبیر کل حزب پیشرو اصلاحات از تلاش برای معرفی کاندیدای صرفاً اصلاحطلب سخن میگویند. حزب کارگزاران سازندگی بهعنوان پیشگام، لیستی از نامزدهای مورد تأیید خود را منتشر کرد. این حزب بهمنظور حفظ پیشتازی و تصمیم سازی خود در این جبهه، در نظر دارد پس از مشورت با شخصیتهای محوری اصلاحات، تیم پیشنهادی نامزد مشترک برای انتخابات 1400 را معرفی کند.
حزب اعتماد ملی نیز گزینههای موردنظر خود را معرفی کرد و اکنون نوبت به حزب ندای ایرانیان رسیده که «سید محمدصادق خرازی»، دبیر کل خود را بهترین فرد برای «هماهنگی و همدلی» بهمنظور بهتر شدن اوضاع کشور معرفی کند.
ناظر به همین وضعیت بغرنج، جبهه اصلاحات بود که «محمدعلی ابطحی»، عضو مجمع روحانیون مبارز در یادداشتی توئیتری، رقبای آینده اصلاحات را نه در خارج از این جریان بلکه در مؤلفههای مهمی ازجمله عملکرد گذشته، کاهش مشارکت و عدم انسجام داخلی قلمداد کرده است.
بنابراین و با چنین شرایط غیرمنسجم و نابسامانی بعید به نظر میرسد که اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، شانسی برای تغییر افکار عمومی و پیروزی در انتخابات داشته باشند.
انتهای پیام/4106/
انتهای پیام/