شوخیهای بینمک روی حوصله مخاطب
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، حضور مهران مدیری و رضا عطاران به عنوان نویسنده و کارگردان و بازیگر نکته کلیدی این آثار بود که میتوانستند در موازات سرگرمی برای مخاطب با استفاده از موقعیتهای کمدی چشماندازی هم به مسائل اجتماعی داشته باشند، اما با ورود به دهه ۹۰ کمدیسازی در تلویزیون به سمت و سوی دیگری رفت.
حالا که ۹ سال از این دهه سپری شده است، ما میتوانیم تنها به چند اثر کمدی بسنده کنیم که تلویزیون بارها آنها را بازپخش کرده است، به طور مثال سریال ساختمان پزشکان، پژمان یا لیسانسهها از مهمترین سریالهای کمدی هستند که در دهه ۹۰ ساخته شدهاند و همچنان مخاطبان خود را دارند، ویژگی ماندگاری این چند سریال قطعاً به لحاظ محتوایی و ساختاری آنهاست و اینکه مخاطب میتواند با آنها همذاتپنداری داشته باشد.
اما در سال کنونی قضیه کمی متفاوت شده است. با وجود ویروس جهانی کرونا تلویزیون باید آثار کمدی جذابی را برای مخاطب پخش کند که مخاطب برای در خانه ماندن ترغیب شود، اما بعد از پایان محرم و صفر، شبکه ۳ سیما سریالی را روانه آنتن کرده که بعد از سه قسمت از آن با انتقادهای فراوانی مواجه شده است.
مجموعه «صفر بیست و یک» که قرار بوده یک اثر کمدی باشد و مردم را بخنداند، تبدیل به یک اثر لوس و سطحی شده است. جواد رضویان و سیامک انصاری که از بازیگران ثابت مجموعههای کمدی مهران مدیری بودند، این بار به طور مشترک کارگردانی این مجموعه را بر عهده گرفتهاند.
این دو بازیگر در «صفر بیست و یک» حتی نتوانستهاند گوشهای از تبحر مدیری را در ساختار لحاظ کنند، البته که ردپایی از کپیبرداری دستچندم آثار مدیری را نیز در این سریال میبینیم، (قبل از این سریال، همکاری سیامک انصاری و جواد رضویان در فیلم سینمایی «زهرمار» هم ناکام ماند) سه بازیگر که قبل از این حضورشان در مجموعه «لیسانسه»های سروش صحت با موفقیت همراه بود، در این مجموعه نتوانستند بازی استانداردی ارائه دهند که این به فیلمنامه و کارگردانی برمیگردد، مجموعه «صفر بیست و یک» که قرار بوده با قالب کمدی شکل بگیرد، حتی نتوانسته به آیتمهای طنز شبیه باشد چراکه این سریال از نداشتن فیلمنامهای منسجم و یکدست رنج میبرد، البته که قرار بوده این سریال پیش از این در قالب یک فیلم تلویزیونی یا سینمایی ساخته شود و بعد از آن تصمیم گرفتند که «صفر بیست و یک» با نام قبلی نیوجرسی به سریال تبدیل شود که همین مسئله باعث آببندی در سریال شده است.
اساساً هیچ نکته جدید یا بکری در سریال یافت نمیشود. دو باجناق که در شهرداری همکارند، یک پدرزن و برادرزن در این سریال هستند که هیچ کدامشان نتوانستند تبدیل به شخصیت شوند، انگار تمامی آنچه ما در این ۱۶ قسمت دیدهایم بداههپردازی بیش نبوده است؛ بداههپردازیای که به هیچ وجه مخاطب را نمیتواند بخنداند، اما در عوض خود بازیگران در پشت صحنه خندهشان میگیرد.
این را اضافه کنید که این ایده نشان دادن پشت صحنه در پایان هر قسمت از سریالهای مدیری میآید، اما با این تفاوت که حتی پشت صحنههای سریال مدیری هم مخاطب را میخنداند، پیشتر قرار بوده زوج انصاری و رضویان مخاطب را بخندانند، اما این قرار در حد یک ایده مانده است، از رضویان بازی جدیدی را نمیبینیم.
او مخلوطی از نقشهای دیگرش را بازی میکند، لهجه او که گاهی هست و گاهی نیست به شدت آزاردهنده است، نوع بازی او و دیالوگگفتنش سادهانگارانه است؛ دیالوگنویسیها به شدت سطحی و بازی انصاری همان چیزی است که همیشه بوده؛ یک کاراکتر عصبی و منفعل.
بدهبستان رضویان و انصاری در این سریال شوخیهای نخنما شده است که بارها در سریالهای دیگر دیدهایم، موقعیتهایی که در این سریال بهوجود میآید به کمدی ربطی ندارد. مثل اتفاقاتی که میان افراد خانواده رخ میدهد، قهر و آشتیها بر سر ارث و این چیزها را بارها در سریالهای مختلف دیدهایم، رویکرد سریال کمدی باید مشخص باشد؛ اینکه یک سریال با ایدههای دستچندم سریالها و فیلمهای موفق ساخته شود، به هیچ وجه نمیتواند ارزش باشد.
استفاده از فلاشبک و بازسازی دهه ۶۰ را در آثار مختلف دیدهایم؛ اینکه در این سریال در جاهای نامربوط فلاشبک زده میشود تا یکسری نوستالژی ببینیم، چه تأثیری میتواند داشته باشد، حتی این سریال آنقدر از نظر محتوایی کم دارد که دست به دامان شوخیهای فضای مجازی یا شوخی با خبرهای ۲۰:۳۰ شده است، اضافه کنید که حضور یک خواننده مبتدی و گمنام غیر از رپرتاژ آگهی و اسپانسر بودن چیز دیگری میتواند باشد؟
اگر این سریال اوایل دهه ۹۰ ساخته میشد، شاید این جنس از شوخیها تا حدی میتوانست مخاطب را بخنداند، اما در حال حاضر نوع شوخیهایی که در این سریال میبینیم به شدت تاریخ گذشته است، به طوری که سیامک انصاری و جواد رضویان نکتهای برای ارائه کردن نداشتند، همین مسئله باعث شده این مجموعه شبیه پازل هزار تکه شود که هر تکه از این سریال نمونه منسوخ شده آثار قبلی است.
باز هم باید اشارهای به ضعف تمامی بازیگران داشته باشم. بازیها به شدت مبتدیانه است، نگار عابدی، رؤیا میرعالمی، امیرحسین رستمی و سیامک طهمورث ضعیفترین بازیها را در این سریال ارائه دادهاند.
نکته این است، در حالی که سریال «صفر بیست و یک» از شبکه ۳ پخش میشود، مخاطب ترجیح میدهد تکرار «مسافران» از شبکه آیفیلم و «نون. خ» را از شبکه اول تماشا کند.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/
انتهای پیام/