عاشقانههای مذهبی بهخوبی از پس مخاطب برمیآیند/ این یک سریال مناسبتی جذاب است
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، این شبها آنتن تلویزیون بهطور همزمان با سه سریال نمایشی و طرح قصههایی متنوع همراه شده است.در این بین، به نظر میرسد، «نجلا» توانسته است با قصهای موجز، جمعوجور و البته با نوشتاری منطقی، جذب بیشتری از مخاطب داشته باشد.
اقبال مخاطب به سمت این سریال، در کنار ساخت نسبتاً خوب آن که به اولین تجربه سریالسازی خیرالله تقیانیپور برمیگردد، عمدتاً بهواسطه جنس قصهای است که نوشته و با پرداختی مناسب نیز شکل گرفته است.
«نجلا» ابتدا قصهای عاشقانه دارد که با بهرهگیری از ظرفیت لوکیشنها و المانهای بومی ایجاد حساسیت کرده و با نمایی جدید برای بیننده خودنمایی میکند. بازیگران سریال نیز متناسب با کاراکترهای طراحی شده فیلمنامه، انتخاب و به شکل معقول و منطقی از پس نقشها برمیآیند. اینجا شاهد چیدمانی درست از بازیگران هستیم.
طراحی عشق همیشگی اما با رنگ و لعاب مذهبی
طراحی داستان عاشقانه به خودی خود جذابیت دارد اما تازگی آن در تلفیق با رنگ و بوی عناصر مذهبی است. آمیختگی «نجلا» با روایت دینی، مبدل به شعار نمیشود و به شکل متعادل وارد دنیای آدمها شده و در «حال» میگذرد. همین نکتهای است که مخاطب به آن اقبال بیشتری نشان میدهد.
این سریال جریان عادی زندگی است اما این روزمرگی خالی از قصه نیست کما اینکه ملودرامی عاشقانه و خطی از داستان مذهبیاش را به اتفاقات الان یعنی دلدادگی به اربعین و پیادهروی و غیره جهت میدهد. بازیها خصوصا در مورد کارکترهای اصلی به مراتب دلنشین پیش میروند که «نجلا»ی داستان مصداق عینی این باکیفیتی است.
این سریال از آن دست تولیداتی است که بهراحتی میتواند قصه خود را کش دهد و همچنان هم برای مخاطبش جذاب بماند ولی به شکلی بجا در تعدد قسمتهای متعادل ساخته شده و بیآنکه به حاشیه برود، داستانگویی میکند و اسیر حواشی زائد سریالسازی نمیشود. «نجلا» شاید هر از گاهی در لهجه دچار لکنت شود و در مورد برخی نقشها کمگویی یا زیادهروی داشته باشد با اینحال سریالی جاندار است که در خروجیاش حرفی از جنس «اعتقادی» برای عرضه دارد.
اثباتی بر یک ادعا
این نوع تولیدات به رسم ساخت ایدهآل، ادعایی خواهند بود بر اینکه ترسیم مذهب و اعتقادات در قصههای باکیفیت است که میتواند منجر به جذب و نه حذف مخاطب سیما شود. مضمونی دینی در لوای داستانهایی حتی عاشقانه ولی با ساختار درست است که نهایتاً جواب خواهد داد.
البته «نجلا» بیحاشیه هم نیست و در چند وقت اخیر با سوگیریهای ناهماهنگ قومیتی نیز همراه شد که این نیز درد همیشگی سریالسازی با فرهنگهای بومی است که یکباره اعتراضها طغیان کرده اما به مرور ساکن میشوند. این امر ناشی از قصورهای احتمالی طرفین است که در تولید و تحلیلهای بعدی عجله میکنند.
رویه شبکهها در تولید این دسته از سریالها چندان پررنگ نیست و شاید خودسانسوری و البته نبود فیلمنامههای مناسب، مانع چنین تولیداتی میشود.اتفاقاً این محصولات سریالی برای بیننده و مخاطب با طیفهای فکری، عناصر جذابیت دوچندانی دارد چرا که میخواهند مفاهیم اعتقادی را در سطوح اتفاقات همیشگی دنبال کنند.
«نجلا» جدیترین گزینه کاری خیرالله تقیانیپور کارگردان کاربلد تئاتری است که میتواند حکایت از ورود جدی او به پشت دوربین فیلمسازی باشد. او با انتخابهای درست بازیگری، بازی دلنشینی از آنان از جمله دو نقش اصلی و برخی نقشهای فرعی خصوصا هنرمندان بومی میگیرد. قابل ذکر است که لوکیشنهای این سریال هرچند در بوستان ولایت و مناطق بومی آبادان ضبط شدهاند ولی طراحی صحنه دچار ضعف نیست و با رنگآمیزی زمانی، فضای چهار دهه پیش که بر قصه حاکم است را بهخوبی متبادر میسازد.
«نجلا» سریالی مناسبتی و برای ایام اربعین است اما قصهگویی خاص آن باعث شده تا بتواند در هر بازه زمانی سال نیز به تماشا درآید. کنداکتور مناسبتی سیما باید این ویژگی را در دستور کار خود قرار دهد تا همچنان بتواند مخاطبان را حفظ کند.
انتهای پیام /4143/پ
انتهای پیام/