ذهن دانشجوی تولیدگر با مهارت استاد پرورش مییابد/ رشتهای که فارغالتحصیلان آن نیازی به استخدام ندارند
گروه استانهای خبرگزاری آنا- حسین رحیمی؛ اگر شما هنوز انتخاب رشته نکردهاید و برای تصمیمگیری در ادامه تحصیل در دانشگاه دچار تردید هستید، پیشنهاد میکنم حتماً این گفتگو را بخوانید، حتی اگر تصمیم هم گرفتهاید که در رشته خاصی ادامه تحصیل دهید بازهم خواندن این متن برای شما خالی از لطف نخواهد بود.
خبرنگار خبرگزاری آنا در خمینیشهر برای ایجاد افق جدید در نگاه دانشجویان برای ادامه تحصیلات دانشگاهی در رشته تأسیسات با محمدرضا فریدزاده فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته حرارت و سیالات دانشگاه صنعتی شریف و دکتری تخصصی مکانیک- تبدیل انرژی دانشگاه کاشان که از سال ۸۱ تاکنون در دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینیشهر بهعنوان عضو هیئت علمی و مدیر گروه رشته تأسیسات مشغول است و مدتی هم بهعنوان مسئول باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان این واحد دانشگاهی مشغول به کار بوده گفتگو کرده است که در ادامه خواهیم خواند.
آنا: وضعیت دانشگاه را چگونه میبینید و شرایط آن را برای افرادی که داوطلب ورود به دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینیشهر در رشته تأسیسات هستند، چگونه ارزیابی میکنید؟
فریدزاده: رشته تأسیسات رشتهای بهروز بوده و ازنظر موقعیت شغلی نیز درآمد مناسبی دارد؛ البته تأسیسات دستهبندی میشود؛ کسی که موتورخانه میبندد در مقایسه با کسی که در سطح پایینتر، تأسیسات ساختمان چهار تا پنج طبقه را انجام میدهد، درآمد متفاوتی دارد؛ اما بهطور متوسط کسی که تأسیسات کاری موتورخانه باشد درآمدش ماهی 15 الی 20 میلیون تومان است.
ابتداییترین کار این است که دانشجو باید مهندس تأسیسات شود؛ اما در واقع اینگونه نیست؛ بلکه دانشجو باید هنگام تحصیل، کار اجرایی هم انجام دهد و وقتی یاد گرفت کار اجرایی چگونه است و مدرک تحصیلی خود را از دانشگاه گرفت بهعنوان مهندس، پروژه بردارد، نیرو بگیرد و یا پروژه را برای اجرا تحویل پیمانکار دهد و نظارت کند. اکنون اگر دانشجویی مقطع کاردانی این رشته را سپری کرده و تکنسین باشد، ماهانه ۱۰ میلیون تومان درآمد دارد و به جایی هم وابسته نیست.
باید در جامعه دیدگاههایمان را عوض کنیم. بهعنوان نمونه وقتی فردی از صبح تا عصر مجبور بوده در محل کار خود حاضر شود، در حقیقت دست و پای خود را بسته است. بارها در کلاس درس به دانشجویانم گفتهام که استخدام شدن در فولاد یا ذوبآهن هنر نیست؛ زیرا باید از صبح تا عصر سرکار باشم و حتی خانواده خود را نبینم. استخدام شدن شغل نیست؛ بلکه نوعی اسارت است! پس چه کار باید کرد؟! بیاییم کارآفرینی کنیم. حال چگونه؟ اصلاً هیچ سرمایه خاصی نمیخواهد، فقط تخصص میخواهد.
برای نمونه در رشته تأسیسات فردی که میخواهد کاری آغاز کند، باید اطلاعات کافی در مورد موتورخانه و نقشهکشی موتورخانه داشته باشد، سپس در مناقصه شرکت کند و وقتی که برنده شد، ۲۰ درصد هزینه اولیه را کارفرما پرداخت میکند؛ بنابراین نیرو میگیرد و آغاز بهکار میکند و در روند پیشرفت پروژه هم کارفرما مبالغی پرداخت میکند و آخر کار هم مابقی دستمزد پرداخت میشود؛ اکنون این روش در حال اجرا بوده و درآمد آن هم خوب است.
فارغالتحصیلان رشته تأسیسات بیکار نمیمانند
یکی دیگر از شاخههای شغلی این رشته وقتی است که دانشجو بعد از اینکه از دانشگاه مدرک گرفت به سراغ سازمان فنی و حرفهای رفته و مدرک بگیرد و نمایندگی محصولی را اخذ و آغاز به پخش و نصب آن کند؛ بنابراین رشته تأسیسات، رشتهای فوقالعاده گسترده بوده و میتوان در شاخههای مختلف فعالیت کرد؛ اگر کمی حرفهایتر باشید، میتوانید قطعات و تجهیزات تأسیساتی تولید کنید. برای نمونه پکیج را در نظر بگیرید، ۹۰ درصد قطعات آن وارداتی بوده و بسیاری از تجهیزات تأسیساتی دیگر نیز وارداتی بوده و میتوانید در این زمینه نوآوری هم داشته باشید.
در رشته تأسیسات فرد بیکار نداریم؛ زیرا منتظر استخدام در جایی نمیشود. نهایت اینکه وقتی مدرک خود را گرفت، سراغ پیمانکار میرود. سیستمهای گرمایشی و سرمایشی مانند لباس است یعنی نمیتوانید در زمستان لباس گرم نپوشید، مردم نیاز دارند، اکنون با توجه به اینکه افراد مشغول به کار در این رشته زیاد هستند؛ اگر شما کار تأسیساتی داشته باشید، باید مدت زمان زیادی منتظر بمانید تا نوبت به انجام کار شما برسد.
مهندسان، طراحان یا بالاتر از آنان افرادی هستند که در فیلد طراحی، نقشه موتورخانه طراحی میکنند و بهراحتی میتوانند درآمد بالایی به دست آورند. برای نمونه شما پکیج را در نظر بگیرید بعد از خرید آن کارخانه ۱۵ درصد به فروشنده تخفیف میدهد و فروشنده هم به مهندس تأسیسات تخفیف میدهد و خدمات پس از فروش آن در این چرخه ادامه دارد.
برای نمونه دانشجویی در رشته تأسیسات داشتیم که میخواست تشکیل خانواده دهد به او توصیه کردیم که شرکت ثبت کند و نمایندگی پکیج و رادیاتور بگیرد. پنج سال بعد حقوقش پنج برابر من بود! آیا با کار اداری کسی میتواند به اینجا برسد؟! این رشته بهگونهای است که دانشجو باید برای خود کار کند، دامنه خیلی وسیعی دارد به شرط آنکه همت داشته باشد.
فارغالتحصیلان جویای کار به 3 دسته تقسیم میشوند
در کشور از لحاظ کارآفرینی افراد سه دسته میشوند؛ گروه اول گروه C نام دارند، این گروه افراد منتظرند تا در شرکتهای بزرگ استخدام شوند بهعنوان نمونه دانشجویی که فارغالتحصیل شده و منتظر بود تا در فولاد مبارکه یا ذوبآهن استخدام شود. این افراد در بعضی موارد تا پنج سال بعد از فارغالتحصیلی بیکارند. از اینگونه افراد بسیار داریم. این تفکر در رده C است که فکر میکند فرد باید جایی استخدام شود و یکسری امکانات به او بدهند که اگر آن امکانات را ندهند از زندگی لذت میبرد وگرنه خیر.
گروه B کسانی هستند که میگویند در شرکتهای کوچک هم میتوانیم مشغول به کار شویم و وقتی مشغول به کار شدیم، کمکم پیشرفت میکنیم. آمار نشان میدهد که اینها 2 تا 3 سال بیکار هستند.
گروه A افرادی هستند که نه تنها خودشان استخدام نمیشوند؛ بلکه افراد دیگر را هم استخدام میکنند! اینها کارآفرین بوده و از تعداد کمی تشکیل شدهاند، بهعنوان نمونه در کلاس ۴۰ نفره، یک یا دو نفر ممکن است این ایده یا فکر را داشته باشند، بقیه افراد کلاس برای اینها کار میکنند! یکی از اهداف دولت در آموزش عالی برای ارائه درس کارآفرینی همین بود که این فکر را القا کند که کار دغدغه دانشجو نباشد. واقعیت هم همین است که دولت ملزم نیست برای همه کار پیدا کند.کار بر اثر تفکر و همت ایجاد میشود، اینکه نمیشود شما بنشینید تا یک نفر شما را استخدام کند.
آنا: افراد کارآفرین چه کسانی هستند و چه شرایطی دارند که یک روز هم پس از فارغالتحصیلی بیکار نیستند؟
فریدزاده: این افراد کسانی هستند که در طول تحصیل خود حداقل یک یا دو روز بهصورت رایگان با صنعت در ارتباط بودهاند. کسی که دانشجوی رشته ساخت و تولید است و از آنجایی که هنوز دانشجوست و توقعاتش بالا نرفته، بهراحتی میتواند یک روز در هفته در منطقه صنعتی، مجانی کار کند. نتیجه این میشود که ارتباط با صنعت را بهتر حس کرده در ذهن او جا میافتد و هنگامی که مشغول به کار میشود، ایدهپرداز میشود.
فردی که آهنگ غم گوش میکند، ایده سراغش نخواهد آمد؛ زیرا باید با کار درگیر شد تا ایده سراغ شما بیاید. فردی که هنوز محیط صنعت را ندیده، چطور میتواند ایده بدهد پس باید محیط را ببیند و چالشهای محیط را بشناسد و بعد برای رفع چالش، ایده خوب ارائه کند؛ بنابراین دانشجویانی که در هفته یک یا دو روز با محیط و صنعت در ارتباط هستند ازلحاظ علمی امتیاز بالاتری دارند. در صنعت شناخته میشوند و بعد از فارغالتحصیلی حتی یک ساعت هم بیکار نبوده و سربار کسی هم نیستند. این افراد حتی دهها نفر دیگر را هم همراه خود به کار مشغول میکنند.
اگر دانشجویی از من بپرسد که برای نمونه بعد از لیسانس، فوقلیسانس بگیرم یا نه؟ میگویم؛ فوقلیسانس مثل باغچه میماند، به دلیل اینکه اگر شما باغی داشته باشید و درختی در آن نکارید به چه درد میخورد؟ چه موقع مفید است؟ وقتی که در آن درختی بکاریم. فوقلیسانس هم مانند باغچه است؛ اگر در آن درخت کاشته شود به کار خواهد آمد در غیر اینصورت مانند زمینی بوده که آن را رها کردهاید؛ پس درس خواندن آن باغچهای است که با تفکر و همت کاشته میشود و اگر این دو با هم مرتبط شد، میتوان پلههای ترقی را روزبهروز طی کرد.
آنا: به نظر شما در دانشگاهها، دانشجو را برای رده A تربیت میکنند یا رده B یا C؟ یعنی نوع آموزش در دانشگاهها چگونه است؟ چقدر با صنعت ارتباط دارد؟
فریدزاده: آموزش موضوع جدایی بوده و استادان طبق سرفصل آموزش میدهند. پرورش ذهن مقولهای متفاوت است که استاد باید مهارت داشته باشد که همزمان با آموزش دانشجو به او امیدواری دهد و ذهنش را فعال کرده و رشد دهد. استادی که ذهنش هنوز رشد نکرده چطور میتواند دانشجو را رشد دهد. پس باید نخست ذهن استادان را رشد دهیم. برخی استادان با وجود تخصص بالا ناامید هستند؛ بنابراین در کلاس درس دانشجو را ناامید میکنند. این واقعاً ظلم بوده است؛ زیرا این شخصیت 18 ساله، امید و آرزو دارد.
نباید بترسیم، باید کاری کنیم تا ذهن تولیدگر در دانشگاه و در جامعه پرورش یابد. به تعبیر مقام معظم رهبری این تفکر که یک دفعه پول هنگفتی در زندگی شما بیاید را از ذهن خود بیرون کنید. باید کار و تلاش کنید، نمیگویم مشکلات نیست؛ اما باور کنید با اینهمه مشکلات، افراد بااراده و دانشجویان پرانرژی و پرآرزو زیاد هستند.
استاد باید در کلاس درس، تقویت روحی و روانی انجام دهد، چون مسئول است. برخی دانشگاهیان اصلاً با بازار و تولید در تماس نیستند. چیزی از دور شنیدهاند که بهعنوان نمونه فردی تولیدی زده و ورشکست شده، این دلیل نمیشود که همه تولیدیها ورشکست شوند. این همه در تولید کار میکنند و اتفاقاً موفق هم هستند، باید آنها را ببینیم و الگو بگیریم. ذهنها را باید رشد داد، این ذهن است که شما را وسیع میکند، این تفکر شماست، اگر درست نشود شما پیشرفت نمیکنید.
مشکل رسانهها هم هستند. این سالها در رسانهها کمتر دیدهایم که نشان دهند جوان مهندسی کار تولیدی راه انداخته و خیلی پولدار شده است، جوانها اینها را میبینند و تحت تأثیر قرار میگیرند. در رشتههای فنی و مهندسی، مشکلی که وجود دارد این است که افرادی که داخل آن هستند، گاهی جزئینگر بوده و دید کلان ندارند بهدلیل همین ضعف، این تفکر به دانشجو هم القا میشود. خانوادهها و رسانهها همه دستبهدست هم دهیم و این باور را در آیندهسازان کشورمان ایجاد کنیم که آنان میتوانند.
بیشترین درآمد باید ویژه تولیدکنندهها باشد
برای نمونه در ذهن داوطلبان ورود به دانشگاه این است که رشتههای فنی سخت بوده و استادان سخت میگیرند، ریاضی خیلی مشکل دارد و باید کار زیاد کنیم و بهره کمی میبریم در حالی که در رشته دیگر بهراحتی میتوان فوقلیسانس و دکتری گرفت و اینقدر هم اذیت نمیشویم و خانوادهها هم در این زمینه به نوعی تابع فرزندان خود شدهاند، فردی که به کارهای سخت از کودکی خو نگرفته است، وقتی به دانشگاه میرود، تفکر اینکه بخواهد کارهای بزرگ و سخت انجام دهد در ذهنش نیست.
برای نمونه پزشکی که درآمد خوب دارد؛ اگر دست او مشکل پیدا کند، دیگر آن درآمد سابق را ندارد. اینگونه مشاغل مستلزم وجود فرد است؛ اما اگر دست یک اغذیهفروش مشکل پیدا کند، باز هم میتواند کار کند و اگر خودش نمیتواند، میتواند شاگرد بگذارد؛ اما پزشک نمیتواند جانشینی برای خود بگذارد. یک روانشناس اگر نتواند صحبت کند، آیا میتواند درمانگر خوبی باشد؟ قطعاً نه.
کارخانهدار اگر سرکار هم نرود، کارخانه او تعطیل نمیشود. ارزش حرفهای این کار بالاست و ازلحاظ کارآفرینی در رتبه نخست قرار میگیرد؛ زیرا وقتی خودش هم نباشد سیستم میتواند کار را بگرداند؛ اما بین مردم ذهنیتی شکلگرفته که همه باید پزشکی بخوانند و ذهنها برای داوطلبان ورود به دانشگاه باز نیست. این گره ذهنی را چه کسی باید باز کند؟ پاسخ مشخص است استاد و از طرف دیگر خانوادهها و رسانهها، دانشجویان را باید توجیه کنند تا هنگامی که فرزندانشان به مرحله کنکور رسید، اهمیت رشتهها و کاربرد رشتهها برای آنان مطرح شود.
برخی دانشجویان نمیدانند دامنه کار مکانیک سیالات و مکانیک جامدات چیست، وقتی نمیدانند چه انتظاری داریم؟! مسلماً آنجا میرود که فکر میکند میتواند درآمد کسب کند.کاری موفق است که هنگامی که خواب هستید، پول بهحساب شما بیاید. برای نمونه مشاغل مربوط به حوزه اینترنت یا کارخانهداری، از این دست مشاغل بوده و در دنیا کارهای تاپ هستند. شخصی که تولیدکننده بوده میتواند ۱۰۰ خانوار را تأمین کند؛ بنابراین باری از دوش دولت و جامعه برداشته است.
بیشترین درآمد باید ویژه تولیدکنندهها باشد، چون حق آنان است که با فکر و تلاش مجموعهای را ساخته و افراد زیادی را مشغول به کار کردهاند. این همه انرژی و جوان داریم و رهبری به جهش تولید و رونق تولید توصیه میکنند در این شرایط باید از خودمان بپرسیم که چه کردهایم؟ چه قدمی در این راستا برداشتهایم؟
برای نمونه دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینیشهر در رشته تأسیسات با فنی و حرفهای قراردادی منعقد کرده که با آموزش افراد به آنان مدرک فنی حرفهای ارائه دهند. گرچه تولیدات در فرآیند سازمانی سخت است؛ اما از طریق ارتباط با مرکز رشد میتوان به سمت ساخت تجهیزات تأسیسات حرکت کرد. معمولاً در تولید، ۴۰ درصد آن سود بوده و این رقم کمی نیست.
انتهای پیام/4121/4062/
انتهای پیام/