ضرورت بازخوانی و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی از سوی دولت بهجای فرافکنی/چالشهای شرطی کردن کشور به تحولات خارجی چه بود؟
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، رئیسجمهور روز گذشته در نشست ستاد ملی مبارزه با کرونا در چرخشی آشکار از مواضع گذشته خود اظهار کرد: «مردم برای کمبود و مشکلات در کشور اگر میخواهند لعن و نفرین کنند، آدرس این لعن و نفرین، کاخ سفید در واشنگتن است و کسی آدرس اشتباه به آنها ندهد... یک عده بهخاطر منافع غلط گروهی و باندی به مردم آدرس غلط ندهند. آدرس صحیح تمام جنایات و فشار بر مردم عزیز ایران، واشنگتن دی سی و کاخ سفید و آنهایی است که در این ساختمان هستند و اینهمه جنایات علیه ملت ایران روا داشتند و شما میبینید هر روز فشار و مشکلات را تشدید میکنند.»
در اولین روزها پس از تشکیل دولت تدبیر و امید، پیام بزرگی از سوی رئیسجمهور به جهان مخابره شد. او با حضور در وزارت امور خارجه، رمز موفقیت کشور را به تعامل با کشورهای دنیا گره زد و بدون اشاره به ظرفیتها و پتانسیلهای داخلی، از افزایش تحرک در سیاست خارجی ایران بهمنظور خارج کردن جمهوری اسلامی از تنگناهای تحریمی سخن گفت. روحانی بعدها اما منظور خود را دقیقتر و شفافتر بیان کرد و «بستن با کدخدا» را باطلالسحر تمام مشکلات حتی معضل آب خوردن عنوان کرد.
شکی نیست که تحریمها در بروز و ظهور شرایط فعلی نقش داشتهاند. از باب مثال، بخشی از تلاطمات بازار ارز ناشی از برهم خوردن توازن عرضه و تقاضاست و چون تقاضا برای خرید ارز با عرضه آن به دلیل تحریمها تناسب ندارد، به ماراتن پرشتاب افزایش قیمت دلار و دیگر ارزها منجر شده است. اختلال در صادرات نفت از رهگذر راهبرد فشار حداکثری آمریکا برای به صفر رساندن فروش طلای سیاه کشورمان نیز به این چالشها افزوده است. هرچند تلاشهایی برای افزایش خام فروشی صورت گرفته و به گزارش رویترز، مجموع صادرات نفت خام و میعانات گازی کشور در ماه سپتامبر، به 1.5 میلیون بشکه در روز رسید که طی یک سال و نیم گذشته، رقمی بیسابقه است.
بیشتر بخوانید:
روحانی: آدرس غلط ندهید؛ آمریکا مسبب فشارهای اقتصادی است
بااینحال، بسیاری از فاکتورها و پارامترها را میتوان احصا کرد که حاکی از تعلل و دست روی دست گذاشتن دولت به امید گشایش از سوی غرب است. شرطی کردن اقتصاد ابتدا به برجام آمریکایی و سپس به برجام اروپایی، ارسال پالس به فعالان اقتصادی مبنی بر تغییر اوضاع پس از روی کار آمدن جو بایدن که در سخنرانی روز گذشته رئیسجمهور کاملاً هویدا بود، تمرکز ویژه بر تحولات آمریکا در رسانههای اصلاحطلب با محوریت تبلیغ برای نامزد دموکراتها، تشکیل شبه ستادهای این حزب در داخل و تئوریزه کردن ضرورت مذاکره با ترامپ به دلیل نیاز او به پیروزی در برابر رقیبش، همه و همه نشان میدهند که دولت عزم جدی برای مقاومسازی و تاب آور کردن اقتصاد ندارد.
کسانی که جهادگونه خواستار ورود به بخش تولید هستند، در هزارتوی بروکراسی اداری گرفتارشده و به ستوه آمدهاند.
حتی اگر موارد فوق را نادیده انگاریم، همین نگاه، آثار مخربی بر تولید داخل و وخامت اوضاع معیشتی داشته است. از باب مثال، در واپسین روزهای سال 90، قانون بهبود فضای کسبوکار به دولت وقت ابلاغ شد و تا به امروز که 9 سال از آن زمان میگذرد، بنگاهداران اقتصادی و کسانی که جهادگونه خواستار ورود به بخش تولید هستند، در هزارتوی بروکراسی اداری گرفتارشده و به ستوه آمدهاند. بودجه اقتصادی کشور به اذعان کارشناسان این حوزه، مطابق با شرایط دشوار فعلی نوشتهنشده، ارادهای در خصوص ممنوعیت واردات کالاهای لوکس و تجملی وجود ندارد، همسایگان در اولویت مبادلات تجاری نیستند، صرفهجویی ارزی آنچنان که باید و شاید مورد مداقه قرار نگرفته، نقدینگیها در حال ورود سیلآسا به بازارهای غیرمولد همچون سکه، ارز، خودرو، مسکن هستند چراکه بخش تولید عقیم مانده و همه اینها به این دلیل است که قوه مجریه علیرغم دم زدن از تروریسم اقتصادی و جنگ اقتصادی اما اساساً آرایش جنگی به خود نگرفته است.
از سوی دیگر، رفتار جریانهای سیاسی داعیهدار و حامی محوری تصمیمسازیهای دولت در طول بیش از نیم دهه گذشته نیز قابلتأمل است. برخی جناحهای حامی دولت این روزها از رئیسجمهور میخواهند که برای حلوفصل مشکلات کشور، از منصب خود کنارهگیری کند. این دعوت اگر از سر خیرخواهی است که رهبر معظم انقلاب در 22 تیر سال جاری در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی، صراحتاً آن را رد کرده و فرمودند: «سال آخر دولتها معمولاً سال حساسی است و باید مراقبت شود که پیگیری امور بههیچوجه سست نشود و بر همین اساس اعتقاد راسخ دارم که دولتها باید تا روز آخر وظایف خود را انجام دهند و بعد از پایان دوره قانونی خود، امانت را با ارائه صورتوضعیت، به دولت بعدی تحویل دهند.» با این حساب، دعوت رئیسجمهور به استعفا در اوضاع فعلی از جانب گروههایی که هفت سال پیش برای روی کار آمدن دولت تدبیر و امید یقه چاک میکردند، مفهومی جز شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتهای سیاسی و پاک کردن صورتمسئله ندارد.
و بالاخره اینکه هرچند نمیتوان عدد و رقم دقیقی از مدخلیت تحریمها و فشارهای اقتصادی آمریکا بر اوضاع کنونی به دست داد اما تردیدی نیست که طبق ارزیابیهای کارشناسی، سهم خباثت یانکیها کمتر از غفلتها و از دست دادن فرصت هفتساله است. افزون بر این، پشت پا زدن به توانمندیهای شگرف داخلی نهتنها چالشهای معیشتی را تشدید کرده بلکه، معضلات جانبی همچون مسائل امنیتی، فرهنگی، اجتماعی و .... را نیز موجب شده است. ازاینرو، ضروری است که بازخوانی و اجرای به دور از شعارزدگی سیاستهای اقتصاد مقاومتی، جایگزین فرافکنی شده و تهدید آمریکا به فرصتی برای ازاله همیشگی نقاط آسیبپذیر اقتصاد کشور تبدیل شود.
انتهای پیام/4106/
انتهای پیام/