دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

«بابافرج تبریزی»؛ صوفی عُزلت‌نشین

بابافرج تبریزی، صوفی و عارف سده ششم هجری است.
کد خبر : 517853
jpg.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آناـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



بابافرج تبریزی، صوفی و عارف سده ششم هجری است.


چون منسوب به محله گَجیل تبریز بود، به گَجیلی نیز شهرت داشت. وی فرزند بدل بن فرج بود. از وقایع زندگی او اطلاع دقیقی در دست نیست. دانسته‌های موجود نیز از مطالب روضات الجنان این کربلایی به دست آمده است.


بابافرج را به سبب حالت جذبه‌ای که بر او غالب بود و معمولاً در گلخن حمامی در محله گجیل عزلت می‌گزید، از «اولیای اخفیا» و «شیخ واصل» خوانده‌اند.


شیخ احمد مرشطی استاد و پیر او بود. عارف نامدار، شیخ نجم‌الدین کبریٰ، از مریدان و تربیت‌یافتگان بابافرج بود. درباره بابافرج گفته‌اند که وی «پیر نظر» و «پیر تربیت» و «پیر خرقه» شیخ نجم‌الدین کبریٰ است که هر سه را از او یافت.


بنا بر برخی روایات، بابافرج خود را از اولیای خاصه می‌دانست و دیدار شیخ نجم‌الدین و دیگران را با این شرط پذیرفت که طوری نزد او روند که گویی در پیشگاه خداوند حاضر می‌شوند. آورده‌اند که در همین دیدار عظمت حق چنان در بابافرج که در حال مراقبه بود، تجلی کرد که جامه بر تنش دریده شد. به نظر می‌رسد بابافرج در همین ایام در خانقاه مقام گرفت و سپس به تربیت مریدان مشغول شد.


شیخ محمود شبستری برخی عقاید و سخنان بابافرج درباره حدوث و قِدم عالم و نفی «شر مطلق» و اعتقاد به وجود خیر در هر موجود و مراتب وجود را نقل کرده است.


بابافرج تا آخر عمر در خانقاه خویش در گجیل بسر برد و در 568ق در همان‌جا درگذشت. ظاهراً‌او را در همان محل دفن کردند و مقبره‌ای نیز برای او بنا کردند که زیارتگاه مردم و محل طلب حاجت شد.


 انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب