شعرسرایی ماشینها در دنیای مدرن
به گزارش خبرنگار حوزه علم، فناوری و دانشبنيان گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، با نگاهی به سیر پیشرفت ماشینهای هوشمند بهسادگی میتوان پی برد که اشتها برای دستاوردهای بیشتر در این حوزه سیریناپذیر است. از همان ابتدا، پیوسته این گزاره مطرح میشد که خب حالا درست است که ماشین این کار را انجام داده اما دیگر بعید به نظر میرسد بتواند از پس آن کار برآید. اما هوش مصنوعی یکی پس از دیگری سدها را درنوردید و تاکنون به نظر نمیرسد محدودیتی برای آن وجود داشته باشد.
طبیعتاً موتور غیرقابل توقف این حوزه از فناوری افراد سنتی را در تمام عرصهها میترساند. برای مثال عدهای احساس خطر میکنند که مبادا روزی ماشین بتواند شعر بگوید و ذرهذره انسان را از مسیر خود دور کند.
شعر و برنامهنویسی شباهاتی دارند!
آیا روزی فرا خواهد رسید که روباتی که خردهریزهای اتاق نشیمن شمارا تمیز میکند، همزمان برایتان شعر بگوید؟ تصورش میتواند هم تکاندهنده باشد و هم شاید ترسناک. با همه این حرفها رزونانس میان برنامهنویسی و شعر بیش از آن است که تصور میکنید. تعجب نکنید! برنامهنویسی کامپیوتری نوعی هنر کلمات و علائم نگارشی است که متفکرانه و باهدف به خصوصی کنار هم قرار گرفتهاند، هرچند نگارش یک برنامه کامپیوتری لزوماً باعث برانگیختگی یا شور اشتیاق نمیشود، ولی اگر برنامهنویس هستید به کد منبع خود توجه کنید، هر کد فرمان درواقع شبیه یک مصرع است و حتی نقطهویرگولها بهردیف و قافیه شبیهاند!
برخی از برنامهنویسان نیز با شعر پیوند دارند؛ آدا لاولایس، پیشگام علوم کامپیوتر و اولین برنامهنویس تاریخ، دختر لرد بایرون شاعر مشهور انگلیسی بود - اما پر کردن این شکاف چالشبرانگیز است. شعر گونهای غنی از هنر با قوانینی مشخص است. هر جایی که قانون قابل تدوین باشد، ماشین هم میتواند ورود کند.
برنامه Pentametron
رانجیت بهاتناگار (Ranjit Bhatnagar) برنامهنویس و شاعر، سال 2012 برنامهای را به نام Pentametron توسعه داد که فضای توئیتر را برای توئیتهای پنجوتدی یامبیک (نوعی مصرع موزون که در شعر سنتی انگلیسی و درامهای منظوم به کار میرود) میکاود و سپس یک شعر ماشینی سرهمبندی میکند.
این برنامه ابتدا با استفاده از یک فرهنگ لغت هجاها را میشمرد و وزن را تشخیص میدهد. سپس، با یک قطعه کد جداگانه قافیهها را شناسایی میکند و شروع به جمعآوری اشعار میکند. آنگاه Pentametron درعینحال که به تمام قوانین شعر به طرز سختگیرانهای پایبند است جملات مشابه را کنار هم قرار میدهد. در ادامه برخی از اشعار این برنامه مبتنی بر هوش مصنوعی را مشاهده میکنید:
من به چرندیات کوچک توجه نمیکنم
حتی دیگر کسی را تشویق نمیکنم
بله، معلمها دیگر نمیکوشند
آنها هرگز لباس تزویر نمیپوشند
الگوریتم این برنامه ترکیبی هوشمندانه از دادهکاوی و تطبیق الگو برای ساخت شعر از محتویات گوناگونی است که مردم در شبکه توئیتر درج میکردند.
کوین نایت، دانشمند کامپیوتر در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، ازجمله اولین محققانی بود که مطالعه کرد چطور میتوان از شبکههای عصبی عمیق برای مقابله با چالشهای ترجمه استفاده کرد. تخصص عمومی نایت در پردازش زبان طبیعی، یعنی حوزهای از علوم کامپیوتر است که همهچیز در مورد تولید و درک زبان انسان است. امروزه بدیهی است که بدون استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی، حتی بهترین برنامهها نیز نمیتوانند جملات کاملی بنویسند. فقط میتوانند بیتهایی از زبان را با یکدیگر همبسته کنند.
در سال 2015، مرجان قزوینینژاد دانشجوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، کار روی برنامهای را به نام حافظ شروع کرد؛ برنامهای که غزل و سایر قالبهای شعری را تولید میکرد. پروژه وی دو قسمت داشت: اول، تدوین قوانین آهنگسازی - الگویی که مناسب هر غزل است -و سپس تصمیمگیری در مورد آنچه باید در این الگو قرار داده شود. مرحله اول آسان بود: برنامهنویسان در وضع قوانین خوب عمل میکنند و معمولاً مشکلی ندارند. بهعلاوه، قزوینینژاد به نوآوریهای هوشمندانهای دست یافته بود برای مثال آنها به کامپیوتر میگفتند ابتدا کلمه آخر هر مصرع را انتخاب کند، سپس جفتهای قافیهای را که از نظر موضوعی مشابه به نظر میرسند، استخراج کند. اما آن کلمات در وهله اول قرار است از کجا بیایند؟ قزوینینژاد و همکارانش فهمیدند که دنیای ترانههای موجود در فضای مجازی غنی است.
تیم او تصمیم گرفت برنامه خود را با 95 هزار غزل از آهنگهایی که در پایگاه داده Music Lyrics قرار گرفته بود، آموزش دهد. اپلیکیشن حافظ پس از تعیین موضوع شعر، کلمات قافیهای را از درون پایگاهداده جمعآوری میکند و با استفاده از شبکههای عصبی که همیشه در حال بهتر شدن است (این خصوصیت ذاتی یادگیری ماشین است)، آنها را به هم متصل میسازد. نتیجه این برنامه همه را تحت تأثیر قرار داد. حافظ یک غزل را با استفاده از ترکیب واژگانی ساخت که تنها یکی دو بار در سرچ گوگل یافت میشدند و این بدین معنی بود که اپلیکیشن حافظ به معنای واقعی کلمه یک اثر اصیل را خلق کرده بود.
بهطورکلی اگر هوش مصنوعی بتواند بهگونهای خود را ثابت کند که از انسان غیرقابلتمایز باشد آنگاه تست مشهور تورینگ را پاس میکند. در انتها هرچند اپلیکیشن حافظ، موفق به عبور از سد تست تورینگ نشد، اما در رقابت کالج دارتموث هیئتداوران را فریب داد و آنها نتوانستند تشخیص دهند که اشعار سرودهشده توسط برنامه حافظ برای یک روبات است نه یک انسان.
عدهای معتقدند هرچند آزمون تورینگ مدتها است که بهعنوان استانداردی برای ارزیابی هوش مصنوعی شناخته میشود، اما در زمینه تولید اثر هنری (بهجای شبیهسازی آگاهی) بهتر است بهعنوان تنها معیار نگریسته نشود.
این تازه شروع ماجراست
در فوریه سال جاری، پروژه OpenAI که سرمایهگذاری عظیمی در حوزه «هوش مصنوعی صمیمی» کرده است، اعلام کرد که برنامه یادگیری عمیقی را توسعه داده است که میتواند جملات و حتی پاراگرافها را با هوش خودش تکمیل کند. طبعاً بعد از پاراگراف نوبت مقاله، داستان کوتاه و رمان میرسد. پس چرا شعر را فاکتور بگیریم!؟
قدرت تقلیدی روباتها را نباید تنها رفتاری کپیمحور تلقی کرد. آنها همچون انسان با جهان پیرامون مواجه میشوند و چیزهایی یاد میگیرند و از آن عباراتی تازه را تولید میکنند. هوش مصنوعی در تمام حوزهها بهصورت موازی در حال پیشروی است و انسان نسل ما در شرف ورود به عصری تازه قرار دارد. در آینده نزدیک حتی ممکن است تحت تأثیر اشعار یک روبات قرار بگیریم و حافظ و سعدیِ آینده از نسل انسانها نباشد!
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/