دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
26 شهريور 1399 - 12:43
ناگفته‌های پدر عماد صفیاری از حادثه دلخراش برق‌گرفتگی در استادیوم آزادی:

مسئولان می‌گویند باید مراقب پسرم می‌بودم!/ ورزشگاه آزادی دو وکیل استخدام کرده تا حق مرا ندهد

پدر عماد صفیاری پسرک 6 ساله‌ای که به دلیل برق‌گرفتگی در استادیوم آزادی جان خود را از دست داد، گفت: مسئولان دیگر سراغ من را نگرفتند و حتی می‌گویند باید خودت مراقب فرزندت می‌بودی.
کد خبر : 515387
af9c4cc5-33c1-4274-aed3-05750896fca2.jpg

به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، درست یک سال پیش خبر تلخ و ناگوار برق‌گرفتگی عماد صفیاری پسرک 6 ساله در استادیوم سوژه رسانه‌های خبری شد. داربست‌های آزادی جان پسرک عاشق فوتبال را گرفت و حالا محمد صفیاری، پدرش از روزهای بی‌عمادی و بی‌مهری مسئولان سخن می‌گوید. امروز سالگرد عماد است؛ او یک سال پیش در روزهای پرشور کودکی به همراه پدر که از مغازه‌ای در استادیوم آزادی خرج و مخارج زندگی‌اش را تأمین می‌کرد، به استادیوم رفته بود تا بازی پرسپولیس مقابل صنعت نفت را از نزدیک تماشا کند. اما امنیت ضعیف ورزشگاه آزادی جان او را گرفت و خانواده صفیاری یک سال است در غم از دست دادن فرزند خود سوگوار هستند. در ادامه صحبت‌های صفیاری پدر عماد را با خبرگزاری آنا می‌خوانید:


آنا: آقای صفیاری، یک سال از آن ماجرای تلخ می‌گذرد. در این یک سال چه بر شما گذشت؟


صفیاری: پسر من سال گذشته 6 ساله بود و اگر الان زنده بود باید به مدرسه می‌رفت. در این یک سال مسئولان روزهای اول با ما تماس گرفتند و دلجویی ‌کردند اما بعد از آن دیگر هیچ خبری نشد. امروز سالگرد عماد است و من یک سال است در غم از دست دادن پسرم سوگوار هستم.


آنا: از اتفاق آن شب برای ما بگویید. همان زمان گفته شد اهمال‌کاری از سوی شما اتفاق افتاده است.


صفیاری: الان هم همین موضوع را مطرح می‌کنند و جالب اینکه وکیل استادیوم آزادی به من می‌گوید هر کاری دوست داری بکن، تو باید مراقب پسرت می‌بودی. در صورتی که در این پرونده همه چیز مشخص است و حتی طبق رأی  صادر شده 40 درصد استادیوم آزادی، 40 درصد برق و 15 درصد اماکن ورزشی و 5 درصد داربستی که بنا شده بود مقصر شناخته شدند اما مسئولان به من می‌گویند باید مراقب پسرم می‌بودم.



آنا: از ماجرای آن شب بگویید.


صفیاری: من یک مغازه در استادیوم آزادی اجاره کرده بودم و بار اولم هم نبود که پسرم را به استادیوم می‌بردم. او عاشق فوتبال بود. زمان بازی استقلال و فولاد قرار بر این بود که بلیت‌ها به صورت اینترنتی باشد. در همان موقع رئیس یگان ویژه اعلام کرد که هیچ‌کسی را بدون بلیت به داخل استادیوم راه نمی‌دهند. حدود 2 الی 3 هزار نفر هوادار بدون بلیت بودند و به داخل استادیوم هجوم بردند. تعداد آنها به قدری زیاد بود که نمی‌توانستند جلوی آنها را بگیرند، به همین خاطر مسئولان یگان ویژه و  مسئولان استادیوم آزادی تصمیم گرفتند داربست بنا کنند که هیچ‌کس نتواند بدون بلیت به داخل استادیوم راه پیدا کند. در زمان بازی پرسپولیس و صنعت نفت این داربست‌ها زده شده بود و وقتی که برق‌ها را روشن کردند، اتصال برق به داربست‌ها جان پسر من را گرفت. زمانی که بازی تمام شد، من به سمت مغازه رفتم تا وقتی تماشاگران بیرون می‌آیند داخل مغازه باشم. عماد را در این لحظات ندیدم و بعد از چند دقیقه سروصدایی به پا شد که با خبر شدم پسرم به داربست‌ها تکیه داده و دچار برق‌گرفتگی شده است. مگر کسی که رئیس استادیوم آزادی شده نباید به داربست‌ها نظارتی داشته باشد و از ایمنی آنها مطلع باشد؟!


آنا: مسئولان این پرونده قصور خود را می‌پذیرند؟


صفیاری: در دادگاه یک نفره، سه نفره و پنج نفره حق را به ما دادند و من با عکس و مدرک همه چیز را ثابت کردم اما متأسفانه دستم به جایی نمی‌رسد. استادیوم آزادی اول یک وکیل داشت ولی حالا دو وکیل در اختیار دارد. من به خاطر اینکه مشکلات مالی دارم و یک مستأجر هستم نمی‌توانم وکیل بگیرم. متأسفانه وکلای استادیوم آزادی حق را ناحق می‌کنند و حتی به من می‌گویند هر کاری دوست داری انجام بده. آنها پولی ندارند بدهند. مگر می‌شود استادیوم آزادی بیمه نباشد. آنها نمی‌خواهند حتی از حق بیمه خود برای پرداخت خسارت استفاده کنند و مدام روی پرونده اعتراض می‌زنند. من در یک سال گذشته 150 میلیون تومان برای مراسم فرزندم خرج کردم اما مسئولان حتی یک تسلیت هم به من نگفتند.


آنا: روند پرونده در این مدت چطور پیش رفت؟


صفیاری: پرونده من دستکاری شده است. به جای شخصی که این داربست‌ها را بنا کرده، شرکت جایگزین او کردند و یک هفته مانده به برگزاری دادگاه به من پیغام می‌دهند که این موضوع را پیگیری نکنم و پول بگیرم و کنار بروم. انگار معامله است اما من از خون بچه‌ام نمی‌گذرم.



آنا: شما به غیر از عماد فرزند دیگری هم دارید؟


صفیاری: تمام زندگی من عماد بود و به غیر از او فرزند دیگری هم ندارم. اگر او زنده بود، الان کلاس اول ابتدایی بود اما متأسفانه اهمال‌کاری‌هایی که صورت گرفته او را از من گرفت.


انتهای پیام/4057/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب