شهرزاد و معمای شاه هردو جانسوزند اما...
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روزنامه شرق، متن یادداشت کثیریان به شرح زیر است:
«١. سریال «شهرزاد» بعد از چهار قسمت که در شبکه نمایش خانگی توزیع شده، نشان داده که یک پروژه حسابشده و باکیفیت است. این مهم نیست که شما در مدیوم سینما کار کنید یا تلویزیون یا نمایش خانگی. مهم این است که بلد باشید قصه بگویید، زبان تصویر را خوب بشناسید و به فهم تماشاگرانتان احترام بگذارید.
حسن فتحی در ٢٠ سال گذشته چهار فیلم ساخته و بیش از ١٠ سریال تلویزیونی در کارنامه دارد که غالب آنها کیفیتی قابلتوجه دارند. فعالیت فتحی در عرصه سریالسازی نشان میدهد او خود نیز این حوزه را به سینما ترجیح میدهد و مخاطبان این مدیوم را خوب میشناسد. اما این نخستین تجربه فتحی در حوزه نمایش خانگی است. بازار نمایش خانگی البته از سویی آزادیهای بیشتری نسبت به تلویزیون دارد و از سوی دیگر مستقیما متکی به پولی است که مردم بابت خرید دیویدیهای آن میدهند. بنابراین «کیفیت» در چنین بازاری میتواند تعیینکننده میزان موفقیت اثر باشد.
«شهرزاد» با بازیهای خوب، صحنهآرایی و کارگردانی سنجیده و قصه پرانرژیاش تا اینجای کار یکی از بهترین آثار حسن فتحی و از بهترینهای شبکه نمایش خانگی است. فتحی که به تاریخ معاصر، علاقه وافری دارد تلاش کرده است در کنار قصه عاشقانهای که روایت میکند، بخشهایی از تاریخ یکصدسال گذشته را نیز نمایش دهد.
بازیگران همگی بازیهای درخشانی ارائه دادهاند، اما علی نصیریان چیز دیگری است. او آنقدر درست و دقیق بازی میکند و آنقدر نگاه و حضور تأثیرگذاری دارد که روزهای اوج خود او را به یاد میآورد.
یکی از برکات این سریال، بازسازی خیابان لالهزار شهرک سینمایی، یادگار مرحوم حاتمی، است و این به امتیازات متعدد «شهرزاد» میافزاید.
«شهرزاد» تا اینجا، پروژهای حرفهای و استاندارد به نظر میرسد و این نکته را یادآوری میکند که اگر گروه تهیه و تولید بتواند بستر و زمینه مناسبی را برای کارگردان و تیم جلو دوربین فراهم کند، بیشک نتیجه کار، قابلقبول و استاندارد خواهد بود.
٢. محمدرضا ورزی، کارگردانی است که با ساخت سریالهای تلویزیونی با موضوع تاریخ ایران در دوران پهلوی اول و دوم شناخته میشود. در کارنامه او سه نکته برجستهتر مینماید؛ نخست آنکه تاریخ را آنچنان که دوست دارد مینویسد و شخصیتها را آنچنان که خودش دلش میخواهد میسازد، دوم اینکه بسیار بد مینویسد و ضعیف میسازد و سوم اینکه بهشدت از او و آثارش حمایت میشود.
در یکی، دو قسمتی که از سر اتفاق ناچار به تماشای «معمای شاه» شدم، از این میزان ضعف در دیالوگنویسی، پرداخت مبتدیانه و سطحی شخصیتهای شناختهشده تاریخی و کارگردانی آماتوری به شگفت آمدم. انگار که گریمکردن بازیگران و شبیهکردن آنها به شخصیتهای واقعی تاریخ، برای ساختن یک سریال تاریخی کفایت میکند و به مهر و هنرت دیگری نیاز نیست! دریغ از یک بازی خوب، دریغ از یک سکانس جذاب، دریغ از یک دیالوگ درستودرمان و افسوس بابت هزینهای که پای چنین آثار بیکیفیت و کمارزشی تلف میشود.
انتهای پیام/