«بوم و بانو»؛ روایت محدودیتهای رضاشاهی با چاشنی عشق و هنر/ سعید سلطانی به فضای تاریخی موردعلاقهاش بازگشت
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سید مرتضی حسینی ـ سریال «بوم و بانو» تازهترین ساخته سعید سلطانی از شب گذشته روی آنتن شبکه دو سیما رفت. آرمان زرینکوب تهیهکننده و شعله شریعتی و اعظم بهروز نویسندگان فیلمنامه این مجموعه تلویزیونی هستند.
این مجموعه تلویزیونی داستانی عاشقانه و اجتماعی را در بستری تاریخی روایت میکند. ماجرایی که در دوره پهلوی اول رخ میدهد و در حاشیه آن شاهد اشاراتی به شرایط اجتماعی و فرهنگی آن روزگار نیز خواهیم بود.
تکرار یک تعلقخاطر تاریخی در قاب جدید
آنچه شب گذشته و در قسمت اول این سریال پخش شد، نشان میدهد که سعید سلطانی با همان تعلقخاطر خود به تاریخ و بهویژه دوران پهلوی اول «بوم و بانو» را جلوی دوربین برده است.
سریال با تکگویی متن نامه دختر جوانی به نام مرجان (ساغر قناعت) به خواهرش ماهور (دیبا زاهدی) که برای تحصیل نقاشی در خارج از کشور به سر میبرد، آغاز شد. مرجان دختر تیمسار افشار (مسعود رایگان) است و در خانهای بزرگ و با خدم و حشم زندگی میکند. مرجان دلباخته افسری جوان به نام روزبه (کاوه خداشناس) است؛ اما تیمسار افشار به خاطر اختلافی که با پدر «روزبه» دارد، بهشدت با این ازدواج مخالف است و فرد دیگری را بر ازدواج با دخترش در نظر گرفته؛ مرجان در نامه به خواهرش ماهور از تصمیم خطرناکی که برای فرار از منزل گرفته میگوید و...
اگرچه روایت ابتدایی داستان سریال غافلگیرکننده نیست؛ اما احتمالاً همچون سایر کارهای سلطانی میتواند در ادامه با گرهافکنیها مخاطب عام را با خود همراه کند. اتفاقی که برای این کارگردان 56 ساله اولین بار بیست سال قبل و با سریال «پس از باران» رخ داد.
آغاز شهرت با «پس از باران»
سلطانی پیش از ساخت «پس از باران» تجربه نویسندگی و بازی در چند سریال با مضمون خانوادگی را داشت. البته سریال «میعاد در سپیدهدم» را نیز در پاییز و زمستان سال 1377 و همزمان با بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با محوریت مبارزات نیروهای انقلابی کارگردانی کرد و روی آنتن شبکه سه برد که با استقبال مخاطبان نیز مواجه شد، اما «پس از باران» بود که در سالهای 80-1379 سلطانی را به عنوان یک سریالساز موفق معرفی کرد.
این مجموعه تلویزیونی با قصهای جاندار و شخصیتپردازی درست، قصه آشنای ارباب رعیتی در سالهای ابتدایی حکومت پهلوی را این بار با یک درام خانوادگی ترکیب کرد.
فضای جغرافیایی شمال و گرهافکنیهای بموقع در کنار شیوه سرراست قصهگویی باعث شد تا «پس از باران» به یکی از مخاطبترین سریالهای تلویزیون در سال 1380 تبدیل شود. هنوز هم بسیاری از بینندگان تلویزیون، شخصیتهای آن مجموعه همچون ارباب عزت سالاری (محمود پاکنیت)، خانمبس (کتایون ریاحی)، خانم کوچیک (مرجان محتشم) و فرخ (رحیم نوروزی) را به یاد دارند. ضمن این که استفاده از موسیقی و آواهای محلی با صدای شادروان فریدون پوررضا در کنار فضاسازی درست و فلاشبکهای بموقع نیز به جذابیت این اثر افزوده بود.
سلطانی پس از این سریال به یکی از کارگردانان پرکار تلویزیون در دهه 80 تبدیل شد. اگرچه در این سالها آثار متوسطی همچون «جوانی»، «شکرانه»، «مأمور بدرقه» و «لبه تاریکی» هم در کارنامه او دیده میشود، اما در کنار این آثار، او در سال 1382 یک سریال تاریخی دیگر را باز هم به قلم خودش روانه آنتن شبکه سه سیما کرد.
«خانهای در تاریکی» عنوان این مجموعه تلویزیونی بود که داستانش همچون سریال پس از باران در سالهای ابتدایی حکومت پهلوی و این بار در ماجرایی مرتبط با ایل بختیاری روایت میشد.
ستایش و خیز دوباره برای جذب مخاطب
سلطانی در سالهای پایانی دهه هشتاد سریال «ستایش» را تولید کرد که یک ملودرام خانوادگی مربوط به اواخر دهه شصت بود. موفقیت این سریال که با فیلمنامهای از مسعود مطلبی تولید شده بود، باعث شد تا او سری دوم و سوم «ستایش» را هم در سالهای 92 و 96 بسازد. هر چند این سهگانه از حیث فیلمنامه، شخصیتپردازی و به ویژه طراحی صحنه و گریم ایرادات اساسی داشت، اما شیوه روایت داستان باعث شد تا با استقبال مخاطبان عام مواجه شود.
«بوم و بانو» روایتی عاشقانه از سالهای سخت ایران
حالا این کارگردان با تجربه تلویزیون در جدیدترین تجربه کارگردانی خود بازهم دنبال مقطع تاریخی موردعلاقه خود رفته و داستانی خانوادگی را در بستر مناسبات سیاسی و اجتماعی سالهای دهه ابتدایی قرن حاضر روایت میکند. داستانی که این بار چاشنی هنر نقاشی به عنوان یکی از محورهای اصلی داستان به آن اضافه شده و در حال و هوای محرمی داستان خود را به تصویر میکشد.
با اندکی دقت میشود شباهت قاببندیها و نحوه روایت داستان «بوم و بانو» را با مجموعههایی همچون «خانهای در تاریکی»، «پس از باران» و تا اندازهای «سالهای برف و بنفشه» را متوجه شد. اگرچه برای نقد و بررسی محتوایی و فرمی این مجموعه تلویزیونی 35 قسمتی زود است، اما ریتم مناسب، بازیهای به اندازه، داستان روان و قابلفهم و پرهیز از پلانهای طولانی از ویژگیهایی است که میتواند در ادامه به کمک این مجموعه تلویزیونی بیاید.
از سوی دیگر موسیقی متن آغاز و پایان سریال هم که از ساختههای پیمان یزدانیان است، بهخوبی روی کار نشسته است. استفاده درست از سازهای ایرانی و ملودیهایی که ذهن بیننده را سراغ آموزههای عاشورایی و ماه محرم میبرد، احتمالاً با مضمون قسمتهای بعدی اثر مرتبط است و میتواند در پذیرش هر چه بهتر داستان کمک کند.
مسعود رایگان، بهنام تشکر، مهدی احمدی، دیبا زاهدی، ساغر قناعت، مهدی میامی، رحیم نوروزی، امیر غفارمنش، ساناز سماواتی، بهراد خرازی، شهروز ابراهیمی، شادی کرمرودی، شیوا خنیاگر، خیام وقار، سعید دشتی، افسانه ناصری، مهدی فقیه، علی میلانی، کاوه خداشناس، محرم زینالزاده، مهوش افشارپناه، محمد رشنو، محمد امیری، محمدهادی قمیشی، سعید کیوانمهر، آزیتا لاچینی و آتیلا پسیانی در این مجموعه ایفای نقش میکنند.
حالا باید منتظر ماند و میزان استقبال بینندگان از سریال جدید سعید سلطانی را به نظاره نشست.
انتهای پیام/4104/پ
انتهای پیام/