از دنیای پیچیده و متنوع ناشنوایان تا احساس دلمردگی با سلب «آهنگ موثر»/ دلیل اصلی افسردگی در ناشنوایان چیست؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا از بروجرد، پروین ویسکرمی در سمینار روانشناسی ناشنوایان که در دانشگاه علوم پزشکی خرمآباد برگزار شد، اظهار کرد: فرهنگ ناشنوایان مجموعهای از باورهای اجتماعی، رفتارها، هنر، سنتهای ادبی، تاریخ، ارزشها و مؤسسات مشترک جامعه است که تحت تأثیر ناشنوایی قرار میگیرد و از زبان اشاره به عنوان ابزار اصلی ارتباطات استفاده میکنند.
وی اضافه کرد: برای استفاده از کلمه «ناشنوا» به عنوان یک فرهنگ از حروف D بزرگ بهره میگیریم (Deaf) و هنگامی که به عنوان یک برچسب برای شرایط شنوایی استفاده میشود، آن را با حروف کوچک (d (deaf مینویسند.
عضو انجمن علمی شنواییشناسان ایران تصریح کرد: فرهنگ ناشنوا در بند 30 ماده 4 کنوانسیون حقوق افراد معلول سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده که اظهار میدارد: «افراد معلول باید با هماهنگی با دیگران در به رسمیت شناختن و حمایت از فرهنگهای خاص و هویت زبانی خود از جمله زبان نشانهها و فرهنگ ناشنوایان بپردازند.»
ویسکرمی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به روانشناسی ناشنوایان بیان کرد: اگر بلافاصله پس از آنکه فرد شنوایی خود را به هر علت از دست داد، واکنش روانی او را بررسی کنیم خواهیم دید که دچار سرخوردگی، سوءظن و تظاهرات ناشی از افسردگی میشود.
راهکاری برای غلبه بر افسردگی بعد از ناشنوایی
وی افزود: برای درک روانشناختی تظاهرات یاد شده در افراد ناشنوا لازم است نخست دلیل این تغییر شخصیت را دریابیم. در کودکان مبتلا به ناشنوایی مادرزادی یا کسانی که به طور اکتسابی نابینا میشوند، چنین تغییرات شدید رفتاری رخ نمیدهد.
عضو انجمن علمی شنواییشناسان ایران ادامه داد: اگرچه از دست دادن شنوایی
عامل این تغییر غریب و شدید شخصیت است، اما چگونگی بروز آن ناشناخته باقی مانده است.
ویسکرمی مطرح کرد: درک عوامل روانی که زمینهساز افسردگی است، نقش مهمی در غلبه بر آن دارد. کمک به افراد ناشنوا و اعضای خانواده آنان برای درک علتهای روانی مسبب افسردگی از اهداف مهم توانبخشی شنوایی است.
وی همچنین با تشریح رشد هیجانی در ناشنوایان چنین توضیح داد: انسان از زبان و گفتار برای توصیف، تفسیر و درک مفاهیم به ویژه مفاهیم انتزاعی و بیان هیجانی خود استفاده میکند.
عضو انجمن علمی شنواییشناسان ایران تأکید کرد: به دلیل وجود نقایص زبانی در کودکانی کمشنوا تجربه آنان در «بیان خویشتن» محدود و متعاقب آن تأخیر و کاهش در آگاهی و درک درست از هیجانات خود و دیگران به وجود میآید.
ویسکرمی تبیین کرد: کمشنوایی موجب میشود که مبتلایان غالباً قادر به شنیدن صحیح صحبتهای دیگران به ویژه از فاصله دور نباشند، بنابراین نمیتوانند احساسات مناسب را در آن موقعیت ابراز کنند.
وی یادآور شد: طبق گفته محققان کودکان مبتلا به کمشنوایی غالباً در شناسایی وضعیت (حالات) هیجانی اطرافیان در مقایسه با کودکان دارای شنوایی طبیعی ناموفقتر هستند و معمولاً درک ضعیفی از کلمات و عبارتهای عاطفی دارند.
دلیل اصلی افسردگی در ناشنوایان چیست؟
دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد، سطوح روانی ناشنوایان را سطح نمادین، سطح اخطار یا نشانه و سطح ابتدایی یا سطح زمینه عنوان کرد و ادامه داد: عملکرد شنوایی در اجتماع عبارت از درک زبان گفتاری است. کلمات، نمادهایی برای اشیاء و فعالیتهای پیرامون ما هستند، ازآنجاکه ماهیت زبان نمادین است، این سطح از عملکرد را سطح نمادین مینامیم.
ویسکرمی عنوان کرد: سطح اخطار یا نشانه صدا میتواند علامت مستقیم حادثه یا حوادثی باشد که هر روز با آنها مواجه میشویم و در سطح ابتدایی یا سطح زمینه نیز صدا بهعنوان عامل ارتباطدهنده عمل میکند و نقش نمادین ندارد.
وی اضافه کرد: اصوات در اینجا زمینه شنیداری محیط زندگی را میسازند. در این سطح ما به اصواتی چون تیک تاک ساعت، صدای رفتوآمد اتومبیلها و ... واکنش نشان میدهیم.
عضو انجمن علمی شنواییشناسان ایران افزود: شنیدن این اصوات آگاهانه صورت نمیگیرد، بلکه بهصورت تصادفی شنیده میشوند و احساس ارتباط با جهان را در ما زنده نگه میدارد. اهمیت نقش این اصوات زمینه و عامل پیوند روانی افراد با محیط زیست شناخته شده است، چراکه از شنیدن آنها آگاه نیستیم.
ویسکرمی تصریح کرد: فرد ناشنوا از شنیدن این اصوات زمینه محروم میشود و احساس میکند دنیای پیرامون او مرده است. اهمیت واقعی این سطح از شنوایی ایجاد یک زمینه احساسی است که روانشناسان آن را «آهنگ موثر» مینامند و مفهوم آن تمام اصوات زمینه در زندگی روزمره است.
وی افزود: در این سطح ما با جهان پیرامون خود در سطح ابتدایی یعنی سطحی پایینتر از آگاهی و درک کامل ارتباط برقرار میکنیم. از دست دادن چنین احساسی و ارتباط با جهان دلیل اصلی احساس دلمردگی و افسردگی در کسانی است که شنوایی خود را ناگهان از دست دادهاند.
این کارشناس شنواییشناسی، دلیل اصلی افسردگی در ناشنوایان را تشریح کرد و گفت: وقتی فرد توانایی صحبت با دیگران را نداشته باشد، احساس جدایی از محیط میکند و علت اصلی این اختلال عاطفی همان فقدان شنوایی در سطح ابتدایی است.
دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد عنوان کرد: یکی از دلایل عمیق بودن افسردگی ناشی از ناشنوایی آگاهی نداشتن از وجود سطح اولیه شنوایی است، به همین دلیل اغلب فرد ناشنوا احساس افسردگی را به ضعف شخصیت نسبت میدهد و چنین استدلال میکند که در صورت داشتن تسلط کافی برخود میتواند بر آن غلبه کند.
تشریح انواع سطوح شنواییشناسی
ویسکرمی مطرح کرد: آگاه شدن از علت ایجاد حالت عاطفی گام بسیار مهمی برای رهایی از افسردگی در اثر ناشنوایی به شمار میآید، این اگاهی افسردگی موجود را عینیتر میکند و فرد میتواند بدون سرگردانی یا سرزنش کردن خویش با آن کنار بیاید.
وی ادامه داد: تا زمانی که ناشنوا به علت افسردگی پی نبرده باشد، دچار احساسات مبهم فقدان است که ویژگی آغاز بیماری پیش از تکامل علائم آن محسوب میشود. ماهیت آسیب شنوایی در سطح ابتدایی و فقدان پیوند با محیطزیست، فرد را در معرض دو اشکال اساسی قرار میدهد.
عضو انجمن علمی شنواییشناسان ایران تبیین کرد: نخستین اشکال از دست رفتن احساس اشتراک با دنیای زنده و فعال اطراف است و در درجه دوم از آمادگی فرد مقابل حوادث در حال رخداد کاسته میشود، در نتیجه احساس ایمنی نمیکند و در برابر چنان حوادثی خلع سلاح خواهد شد.
این کارشناس شنواییشناسی خاطرنشان کرد: سطح ابتدایی شنوایی نوعی جهتیابی یا بینش محیطی در انسان به وجود میآورد و بدون آن احساس مبهم ایمنی نداشتن فرد را در بر خواهد گرفت.
ویسکرمی ادامه داد: شنوایی علاوه بر اینکه در بقای زیست شناختی انسان عملکرد اخطارکننده دارد، در تجربه درک زیبایی نیز موثر است. به موسیقی و صداهای طبیعت چون ریزش باران، حرکت باد در شاخههای درختان گوش میدهیم، چراکه از شنیدن آن لذت میبریم.
وی افزود: با توجه به آنچه گفته شد هرکس شنوایی خود را از دست بدهد و ناچار باشد فاجعه به سربردن در سکوت مطلق را بپذیرد تنها از دیدگاهی واقعبینانه وآگاهی از میزان استفاده از مکانیسمهای جبرانی میتواند به بازسازی ارتباط فردی و اجتماعی خود بپردازد.
دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد گفت: هنگاهی که دیگران عوارض ناشی از ناشنوایی در فرد مبتلا را درک کنند، سبب آسودگی خاطر و ایجاد ایمنی عاطفی میشود. اشخاص کمشنوا یک گروه ناهمگون بوده که از نظر خصوصیات روانی بسیار پیچیده و متنوع هستند و نمیتوانند مانند افرادی که ناتوانی آنها واضح و قابل رویت است از مزایای همدلی و همدردی دیگران بهرهمند شوند.
بیش از 90 درصد فرزندان ناشنوا از والدین شنوا متولد میشوند
ویسکرمی اضافه کرد: اگرچه نباید انتظار داشت اجتماع تمام مشکلات مربوط به ناسازگاری ناشنوایان با شرایط جدید را نیز درک کند؛ هرچند این بیتفاوتی اجتماعی
ظالمانه است، اما فرد ناشنوا را بر آن میدارد که گرایش مطلوب برای پرورش شخصیت مستقل، واقعبین و پذیرای معلولیت را در خود ایجاد کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اثرات روانشناختی بر خانواده و کودک ناشنوا را مورد بررسی قرار داد و متذکر شد: اثرات روانشناختی ناشی از فرزند معلول یک مشکل عمده اما کمتر مورد مطالعه در سراسر جهان است؛ از دیدگاه خانوادگیکمشنوایی پیچیدهترین ضایعه حسی است.
این کارشناس شنواییشناسی مطرح کرد: در مورد کمشنوایی این وضعیت با مشکلات ویژهای مواجه است، چراکه بیش از 90 درصد فرزندان ناشنوا از والدین شنوا متولد میشوند. استرس والدین نه تنها در پاسخ به تشخیص اولیه بوده، بلکه به دلیل افزایش فشارهای مالی، تعاملات ارتباطی دشوار با فرزندانشان، احساس خجالت، انزوا و انطباق با نیازهای منحصر به فرد فرزند ناشنوا است.
دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد تأکید کرد: حضور یک کودک ناشنوا موجب ایجاد استرس در خانوادههایی میشود که با افراد ناشنوا ارتباط کمی داشتهاند و اطلاعات اندکی درباره پیامدهای ناشنوایی دارند، علاوه بر مقابله با شوک تشخیص اولیه، خانوادهها باید درک دانش جامع و گستردهای از مدیریت کودکان ناشنوا را شامل اطلاعات در مورد دستگاههای تقویت شنوایی، زبان اشاره، روشهای آموزشی، قرار دادن در مدرسه و مسائل حقوقی به دست آورند.
ویسکرمی ادامه داد: اضطراب و افسردگی از ناتوانکنندهترین اختلالات روانشناختی است که عملکرد مادران را تا حد زیادی متأثر میکند که ممكن است ناشی از نگرانی درباره چگونگی كنار آمدن كودک با مشكلات آينده، تغيير در روابط خانوادگی، هزينههای اقتصادی سنگين، رؤياهای برباد رفته، رفتارهای ترحمآميز ديگران، نگرش منفی جامعه، كمبود اطلاعات، محدوديت دسترسی به خدمات و امكانات باشد.
انتهای پیام/4078/
انتهای پیام/