انزوای آمریکا با ترور برجام از سوی ترامپ
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، ترور برجام بهوسیله ایالات متحده، این کشور را در مقابل اراده جهانی قرار میدهد؛ زیرا نارضایتی از عملکرد یکجانبهگرایانه آمریکا در میان قدرتهای بزرگ وجود داشت، اما مجال بروز آن تحقق نیافته بود. در برهه کنونی که حیات این توافق از سوی آمریکا تهدید شده است، طبیعی است باید شاهد واکنشهایی از سوی سایر بازیگران عرصه بینالملل در مقابل تهدیدهای کاخ سفید باشیم، زیرا برجام برای قدرتهای جهانی ازجمله تروئیکای اروپایی نهتنها به منزله دستاورد دیپلماتیک و سیاسی، بلکه دارای ابعاد امنیتی است و حتی بیش از آن، جنبه حیثیتی پیدا میکند. از اینرو اروپاییها میکوشند برجام را هر چند که پوستهای بیجان از آن باقی مانده باشد، حفظ کنند.
بیشتر بخوانید:
۱۳ عضو شورای امنیت با طرح مکانیسم ماشه آمریکا مخالفت کردند
این موضوع باعث شد تا در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد برای تمدید تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی، 11 کشور از مجموع 15 عضو شورا به پیشنویس آمریکا رأی منفی دهند و تنها عضو همراه با ایالات متحده در این رأیگیری دومنیکن بود. هر چند آمریکا با تجدیدنظر در متن پیشنویس قطعنامه اولیه و تلطیف آن کوشید اعضای بیشتری را در رأیگیری با خود همراه کند، اما نتیجه رأیگیری در شورای امنیت مطابق با خواست آمریکا رقم نخورد و حتی شرکای اروپایی ایالات متحده به همراهی واشنگتن در این قطعنامه حاضر نشدند.
با توجه به مسکوت گذاشته شدن ماده 27 منشور ملل متحد درباره نحوه رأیگیری در شورای امنیت، رأی ممتنع اعضا نمیتواند برای آمریکا مثبت ارزیابی شود.
در جایی که آمریکا برای تصویب پیشنویس خود در قالب قطعنامه به رأی دستکم 9 عضو از 15 عضو شورا نیاز داشت، متحدان اروپایی از این کار خودداری کردند و تنها یک عضو شورا حاضر به حمایت از پیشنویس قطعنامه شد، اتفاقی که پس از فروپاشی شوروی تاکنون بیسابقه یا کمسابقه بوده است؛ گرچه معتقدم این موضوع بیش از اینکه ناشی از قدرت برجام باشد، ناشی از تبعات اعمال سیاست یکجانبهگرایانه رادیکالیستی از سوی ترامپ است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد
با خروج آمریکا از برجام در عمل این توافق از حیز انتفاع ساقط شد، اما افراط ایالات متحده در اعمال سیاست یکجانبهگرایانه، آن هم به شکل افراطی چنین رخدادی را قابل پیشبینی کرده بود. از یاد نبریم طبق آمارها، ایالات متحده هنوز ابرقدرت جهانی است و در همین وضعیت است که بزرگترین قدرت جهانی در انزوا قرار میگیرد. به نظر میآید در صورت کمرنگتر شدن قدرت آمریکا یا قدرتافزایی سایر اعضای جامعه جهانی اوضاع برای واشنگتن پیچیدهتر خواهد شد. ترور برجام از سوی ایالات متحده از جهاتی شبیه به قتل جورج فلوید رنگینپوست بهوسیله پلیس ایالات متحده بود، عملی که باعث بروز و سر برآوردن شعلههای پنهانشده در زیر خاکستر جامعه آمریکایی شد.
یکجانبهگرایی ترامپ و تحقیر مکرر شرکای اروپایی آتشی ایجاد کرده است که در جامعه آمریکایی در درون سینهها مدفون بود و مجال بروز پیدا نمیکرد، اما اصرار بر نقض برجام، خروج از آن و ترور کالبد بیروح برجام بهوسیله آمریکاییها باعث شده است تا بر آتش زیر خاکستر دمیده شود و حرارتی را ساطع کند که تا پیش از این چنین حرارتی نداشت. در اوضاع کنونی همچنان اروپا قادر به ایستادگی در برابر ایالات متحده نیست، ولی اتفاقات اخیر سبب بروز نشانههایی شده است که پیش از این وجود نداشت.
با ادامه سیاست فعلی ترامپ، کار برای واشنگتن سختتر خواهد شد و شاهدیم که واشنگتن برای ترور برجام فعالسازی «مکانیسم ماشه» را مطرح میکند، آن هم پس از آنکه تمدید تحریم تسلیحاتی تهران در شورای امنیت با شکست مواجه میشود. آنچه نظارهگر آن هستیم، انزوای مجدد واشنگتن است در جایی که تمامی قدرتهای جهانی ازجمله چین و روسیه و تروئیکای اروپایی یعنی انگلستان، فرانسه و آلمان با ارائه قرائتی واحد از برجام حق استفاده از مکانیسم ماشه را برای کشوری که از آن خارج شده است، نفی میکنند؛ ایالات متحده با ارائه تفسیر انحصاری خود از قطعنامه 2231 شورای امنیت در زمینه رفع تحریمهای ایران و تفکیک برجام از آن، این حق را برای خود محفوظ میدارد که از سازوکار «اسنپبک» یا همان مکانیزم ماشه بهره بگیرد.
در حال حاضر آمریکا بزرگترین قدرت جهانی است، از اینرو به نظر میآید مکانیسم ماشه از دو سال پیش و هنگام خروج آمریکا از توافق برجام بهوسیله این کشور کلید خورد و کشورها و شرکتهایی را که پس از خروج آمریکا از این توافق به تبادلات خود با ایران ادامه میدادند، شامل شد و جریمههای سنگینی را برایشان در نظر گرفت. به همین دلیل بود که پس از خروج ایالات متحده از این توافق، در عمل برجام نتوانست تأمینکننده منافع مادی ایران باشد و تنها منفعت حداقلی باقیمانده آن، منفعت سیاسی است که در چهارچوب انزوای آمریکاییها در تصویب پیشنویس تمدید تحریم تسلیحاتی تهران ظاهر شد.
از منظر منافع اقتصادی که اصلیترین هدف برجام و علت اصلی گرایش جمهوری اسلامی به این توافق بود، چیزی برای جمهوری اسلامی باقی نمانده است.
مطرح کردن استفاده از مکانیسم ماشه بهوسیله آمریکا بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد؛ گرچه در همین زمینه نیز ارسال نامه ایالات متحده به رئیس شورای امنیت و پس از آن واکنش کشورهای اروپایی و ارسال نامهای از سوی انگلیس، فرانسه و آلمان به رئیس شورای امنیت در تقابل با آمریکا و مخالفت روسیه و چین با این موضوع، دستاورد تبلیغاتی واشنگتن را بسیار کمرنگ خواهد کرد.
همیشه همه چیز طبق برنامهها پیش نخواهد رفت، همانطور که در انفجار بندر بیروت دشمنان جمهوری اسلامی و حزبالله تلاش کردند با بسیج همه منابع خود از این حادثه که بیشباهت به پروژهای از پیش طراحیشده نبود، مقاومت لبنان را بهعنوان بازوی جمهوری اسلامی زیر فشار قرار دهند، اما به ناگاه پروژه عادیسازی روابط امارات که برای تقویت رژیم صهیونیستی و فشار بیشتر بر ایران طراحی شده بود، رسانهای شد. بر این اساس، پروژه فشار بر حزبالله و پر رنگ کردن حادثه بندر بیروت با برجستهسازی عنوان حزبالله از متن به حاشیه رفت و عادیسازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی در کانون توجه افکار عمومی قرار گرفت.
بهرهمندی از منابع بیشتر و مشارکت قدرتهای جهانی در یک پروژه نمیتواند ضمانت اجرایی برای تحقق اهداف آن باشد. گرچه آمریکا دست برتر را در معادلات جهانی دارد، اما به نظر نمیآید این فاکتور بتواند مانع از بروز خطاها در پیشبرد پروژههای آمریکایی باشد؛ از این رو انزوای آمریکا در نشست اخیر شورای امنیت و تکرار این سناریو در فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند تکرار یک اشتباه از سوی کاخ سفید باشد که نهتنها موفقیتی را برای ایالات متحده به همراه نداشته است، بلکه باعث انزوای بیشتر این کشور در جامعه بینالمللی میشود.
* کارشناس امور بینالملل
انتهای پیام/4106/4033/
انتهای پیام/