«خط باریک قرمز» میتواند یک سهگانه هنری و اجتماعی باشد/ حناچی به جای پُزدادن با جوایز سینمایی از «هنر و تجربه» حمایت کند
بهگزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، فیلم مستند داستانی «خط باریک قرمز» به کارگردانی فرزاد خوشدست و تهیهکنندگی نگار اسکندرفر و فرزاد خوشدست این روزها در سینماهای کشور و در گروه «هنر و تجربه» در حال اکران است.
«خط باریک قرمز» داستان یک گروه مجرم نوجوان در یک زندان است که با کمک چند مربی بازیگری تصمیم میگیرند یک نمایش را روی صحنه ببرند و ناگفتههای زندگی خود را از این طریق بیان کنند تا اگر این نمایش موفق بود به این بهانه و برای اجرا در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر از زندان خارج شوند، اما تعدادی از آنها برای روز اجرا، نقشه فرار میکشند…
این اثر در آخرین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر برنده جایزه نتپک (شبکه توسعه سینمای آسیا اقیانوسیه) شد و نماینده سینمای مستند ایران در آخرین دوره جوایز آسیا پاسیفیک بود و همچنین برنده چهار جایزه در سینماحقیقت و فیلم منتخب جشنواره پوسان و… نیز است.
در این مستند داستانی، توماج دانش بهزادی در کنار فرهاد اصلانی، هنگامه قاضیانی، امیر دژاکام، افشین هاشمی، آرش آبسالان، یاسر خاسب و همراهی نوجوانان کانون اصلاح و تربیت حضور دارند.
توماج دانش بهزادی، بازیگر و کارگردان تئاتر که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته بازی در فیلم سینمایی «لباس شخصی» را نیز به کارنامه کاری خود افزود، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره ویژگی مهم مستن خط باریک قرمز گفت: این مستند جسارتهای عجیب و غریب دارد. برای پیگیری حرف و نگاهی که دارد، تن به یک سری سختیها داده که شاید خیلی از مستندهای دیگر این کار را نکنند.
این بازیگر تئاتر عنوان کرد:کار کردن بر مبنای یک ایده مشخص با یک سری نوجوان که معلوم نیست چه برخوردی خواهند داشت یک ریسک بود. ممکن بود همان روزهای اول این بچهها جوری برخورد میکردند که کار در همان دو سه روز اول متوقف میشد.
«خط باریک قرمز» از امید میگوید، البته نه امیدی از جنس وعدههای آقای روحانی که پوچ از آب درآمد و نتیجهای جز سرخوردگی نداشت!
وی اظهار کرد: از سوی دیگر، من این مستند را یک اثر جامعالشرایط میدانم که دایره مخاطبان گستردهای دارد؛ یعنی یک قاضی، یک وکیل، یک روانشناس، والدین و نوجوانان میتوانند مخاطبان آن باشند.
شهرداری و صداوسیما از فیلمهای «هنر و تجربه» حمایت کند
دانش بهزادی افزود: اتفاقاً به نظر من وقتش است که دستگاههایی مثل صداوسیما و شهرداری به تبلیغات این فیلم کمک کنند، اما متأسفانه میبینیم که شهردار محترم تهران آقای حناچی، خودشان تهیهکنندگی یک فیلم مستند را به عهده گرفته و در جشنوارهها جایزه میگیرند و پُز میدهند اما هیچ حمایتی از اکران فیلمهای «هنر و تجربه» از طرف مجموعه ایشان رقم نمیخورد. هیچکدام از فیلمهای هنر و تجربه یک بیلبورد درست و حسابی هم در شهر ندارند.
وی تصریح کرد: اصولاً اتفاقی که سال گذشته افتاد و ایشان در جشن خانه سینما برای فیلمشان جایزه گرفت از نگاه من نادرست بود، چرا که برای حضور در این رقابت باید عضو خانه سینما باشی؛ حالا به این موضوع کاری نداریم، اما وقتی که شما میخواهی از جایزهای که گرفتهای بهره خودت را داشته باشی، حداقل در کنارش از هنرمندان و آثاری که بنیه مالی ضعیفی دارند هم حمایت کنید و بخشی از فضای تبلیغاتی سطح شهر را در اختیار این فیلمها بگذارید؛ بهویژه فیلمهایی که متعلق به «هنر و تجربه» است و حرفی برای گفتن دارد.
امید دادن در «خط باریک قرمز» مثل امیدهای دولت از جنس شعار نیست!
دانش بهزادی گفت: «خط باریک قرمز» از امید میگوید، البته نه امیدی از جنس وعدههای آقای روحانی که پوچ از آب درآمد و نتیجهای جز سرخوردگی نداشت. امیدی که در دل سیاهیها، روشنایی میدهد و با عمل و نه شعار رقم میخورد.
این بازیگر سینما و تئاتر عنوان کرد: اگر دغدغه اصلاح اجتماعی و فرهنگی داریم باید از اینگونه فیلمها حمایت کنیم. چند روز پیش با آقای خوشدست صحبت میکردم و گفتم که امیدوارم رسانههای ما از این فیلم حمایت کنند؛ هرچند کار رسانهای در ایران سخت است.روزنامه نگاران واقعی از یک طرف نگران افتادن به فضای زرد و مبتذل هستند و از طرف دیگر نمیخواهند به مناسبات قدرت تن بدهند.
وی افزود: اغلب هنرمندان هم با این وضعیت درگیر هستند؛ نه دلشان میخواهد وارد فضای رسمی شوند و نه تمایلی دارند که تریبون روشنفکرنمایان به اصطلاح اپوزیسیون باشند که دروغ هم در آن زیاد است! مستقل بودن و پرداختن به موضوعاتی که برای مردم ضرورت دارد خیلی سخت است.
برای ساخت این مستند، پنج ماه در کنار نوجوانان کانون اصلاح و تربیت بودیم
حرفهایی از روی درد فرهنگی!
بازیگر مستند «خط باریک قرمز» گفت: وقتی شما برای کاری زحمت میکشید، دوست دارید آن کار تبلیغ و دیده شود. بعد از اکران این اثر، یک بار از تلویزیون زنگ نزدند که بیایید و بگویید که در این مستند چه کار کردید؟! گاهی با خودم میگویم برای چی و چه کسی کار میکنی؟ چه کسی میبیند؟! آدمها میروند کارهای سخیفِ مبتذلِ کمدی میسازند، هر روز دیده میشوند، دستمزدهایشان هم روز به روز بالاتر میرود و ما که مشکلات مالی داریم،دلمان به این خوش است که در مملکت کار فرهنگی میکنیم!
وی افزود: اینها را واقعاً از روی درد میگویم. من تا چه زمانی میتوانم مستقل باشم؟ تا کجا میتوانم بگویم نه! تحمل کن! صبر کن! بالاخره جامعه متوجه میشود، دوستان روزنامهنگار تبلیغات میکنند. شاید من و امثال من در جامعه هنری زیاد باشند ولی استقلال تا یک حدی ممکن است. یا باید به مناسبات بازار آلوده شوم که شبها خوابم نبرد یا باید این کار را رها کنم؛ هر کدام از این انتخابها برای من رنجآور است!
توجه به «نمایشدرمانی» در مستند «خط باریک قرمز»
این بازیگر سینما و تئاتر درباره «نمایشدرمانی» به عنوان یکی از محورهای مستند «خط باریک قرمز» نیز گفت: در جشنواره های مختلفی که من فیلم را با مردم میدیدم، بعد از نمایش،خیلیها این نکته را با من مطرح میکردند که ما فکر نمیکردیم که تئاتر بتواند چنین کارکردی هم داشته باشد. اتفاقاً این مسئله را از من میپرسیدند که پس چرا در فضای حرفهای تئاتر، جای این جنس از کارها خالی است؟!
وی عنوان کرد: من این موضوع را به فضای مسموم فرهنگی ربط میدهم که اجازه نمیدهد این گونه آثار تولید شوند. یک هنرمند شاید به تولید فیلم یا تئاتر با این موضوعات مهم اجتماعی علاقه داشته باشد.کارهایی که مورد استقبال مردم و به ویژه بین نوجوانان و جوانان نیز هست، اما وقتی نمیتواند زندگی خود را تأمین کند، چارهای جز رفتن به سمت تئاترهای زرد ندارد.
دانش بهزادی افزود: در همه جای دنیا،حتی در آمریکا شهرداریها و دولت به تئاتر کمک میکنند. نمیشود که شما تئاتر را یک کالای لوکس ببینید و اداره آن را صرفاً به گیشه بسپارید.اتکای انحصاری به گیشه و سرمایه، تئاتر را فاسد میکند و جایگاه آن را تنزل میدهند.
وی با اشاره به وجوه اجتماعی و عنصر رواندرمانی با ابزار هنر در مستند «خط باریک قرمز» گفت: من میدانم که اتفاقاً تئاتریهای ما دوست دارند که وارد این فضاها شوند؛ اما خیلی سخت است. در سینما که مطمئنم تا حالا چنین نمونهای نداشتیم و در تئاتر هم نمیخواهم اینقدر محکم بگویم نبوده،اما میدانم دوستان تلاشهایی کردهاند؛اما به صورت حرکت و جریان درنیامده است.
من «خط باریک قرمز» را یک اثر جامعالشرایط میدانم که دایره مخاطبان گستردهای دارد
یک سهگانه اجتماعی به زبان هنر
دانش بهزادی اظهار کرد: مستند «خط باریک قرمز» قرار بود در قالب یک سریال چهل قسمتی هم تولید شود. به همین دلیل حدود 30 تا 40 نفر از دوستان تئاتری به درخواست من پاسخ مثبت دادند در طول ساخت این فیلم کمکمان کردند. با آنها گپ میزدیم و از تجربیاتشان در زمینههای مختلف استفاده میکردیم. ما برای ساخت این مستند،پنج ماه در کانون اصلاح و تربیت بودیم و الان راشهای آمادهای داریم که دوستان باید حمایت کنند تا پس از تدوین در قالب سریال پخش شود. امیدوارم که مدیر شبکه سه اجازه پخش این کار از تلویزیون را بدهد.
وی افزود: به موازات ساخت فیلم، با دوربین به خانه تکتک این بچهها رفتیم. با کارشناسان تئاتر، روانشناسی و جامعهشناسی صحبت کردیم. یک پروژه جامع است و واقعاً حیف است که در همین حد باقی بماند.
دانش بهزادی تأکید کرد: «خط باریک قرمز» یک سهگانه با زبان هنر بود؛ یعنی از دل آن یک تئاتر درآمد که در جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت؛ فیلم مستند آن هم که الان روی پرده است و اگر سریالش هم در بیاید این سهگانه کامل میشود. این بسته هنری میتواند در اختیار دوستان روانشناس، جرمشناس و مدیران قوه قضائیه و از همه مهمتر نوجوانان و والدین آنها قرار بگیرد و تأثیرگذار باشد.
انتهای پیام/4104/پ
انتهای پیام/