آقای زیباکلام؛ فلسفه یا تلگرام؟!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آناجناب آقای دکتر سعید زیبا کلام استاد معزز فلسفه، چند صباحی است به سبک برخی از اهالی سیاست و رسانه رویه انتشار نامههای سرگشاده را پیش گرفته و احتمالا از میان این نامه نگاریهای نسبتا پر تعداد، به دنبال اصلاحات ساختاری مدنظرِ خود در جمهوری اسلامی هستند.
هرچند تحلیل محتوای نامههای ایشان به عنوان یک استاد برجسته فلسفه و به خصوص فردی که دارای نظرات قابل تاملی در فلسفه سیاسی بودهاند، نشان میدهد قلمشان این روزها بیش از آنکه به استدلال و منطق بچرخد قالب رسانهای و هیجانی پیدا کرده و البته نگارنده معتقد است انگیزهای ایشان همچنان پاک و انقلابی است و حضرتشان را فردی دارای دغدغه میدانیم، اما باید اذعان کرد این روش برخورد با موضوعات و اشکالات، سوخت کافی برای حرکت قطار تحولات ساختاری مد نظر یک استاد فلسفه را تامین نمیکند.
قاعدتا از فلسفه خوانده و فلسفه گویی همچون استاد عزیز انتظار میرود مسائل را در سطح ناهنجاریهای رفتاری در افراد و حتی سیستم خلاصه نکرده و به دنبال اصلاح ناهنجاریهای ساختاری و حتی لایههای عمیقتر یعنی ابهامات و اشکالات در نظریه و ایده اداره و حکمرانی کشور باشند و به سوالات و ابهامات در آن ساحت پاسخ اجرایی و گره گشا دهند، مگرنه طرح مداوم برخی اشکالات سطحی و تعمیم دادن آن به موضوعات کلی، قاعدتا از عهده شاگردان سال اول ایشان نیز برخواهد آمد.
اتفاقا ایشان در نامه اخیر به رئیس قوه قضائیه به لزوم اصلاحات ساختاری اشاره کردهاند تا امیدواری در میان علاقه مندانشان در جهت توجه استاد به مسائل کلان زنده شود.
امیدواری که با مطالعه فرازهای بعدی نامه به خاموشی میگراید.
ایشان در این نامه با اشاره به یک مصداق و سپس نقد نحوه برگزاری دادگاههای تجدید نظر نتیجه گرفتهاند که از اصلاحات ساختاری در قوه قضائیه خبری نیست و تمام اقدامات رئیس فعلی قوه میتواند با تغییرات مدیریتی از بین برود و به عقب بازگردد.
ظاهرا استاد بهواسطه اشتغالات فراوان علمی و آموزشی و احتمالا سیاسی که این آخری ایشان را مجاب کرد در انتخابات اخیر مجلس نیز پا به صحنه گذاشته و ابتدا در قامت کاندیدا و سپس در قامت فعال یکی از ستادهای انتخاباتی حضور و تحرک داشته باشند، فرصت نکردهاند اخبار مربوط به تحولات عدلیه را دنبال کنند.
جهت اطلاع استاد عزیز عرض میشود تا آنجا که ما در اخبار دنبال میکنیم یکی از محورهای تحول در قوه قضاییه در دوران آیت الله رئیسی توجه به تغییر ساختارها و رویهها است و اگر استاد بزرگوار وقت میگذاشتند و برخی اخبار یا دستور العملهای جدید صادر شده در قوه قضائیه را مطالعه میکردند قاعدتا نسبت به این تغییرات اشراف و اطلاع حاصل میشد و اتهام عدم توجه به لزوم تغییرات ساختاری در قوه را به مدیران فعلی حواله نمیکردند.
آیا استاد از ساختار جدید قوه قضائیه اطلاع دارند، از دستور العمل مشارکتهای مردمی که توسط رئیس قوه به همه زیر مجموعهها ابلاغ شده و ضمانت اجرایی پیدا کرده و بخش قابل توجهی از نهادهای مردمی را به وسط میدان اقدام کشانده چیزی شنیدهاند، یا از تغییر رویه قضایی در خصوص برخورد با جرم سیاسی و امنیتی خبری دارند یا از روند هوشمند سازی در قوه قضائیه که یک تغییر ساختاری بزرگ در جهت شفاف سازی، مبارزه با فساد و رفع برخی اشکالات دیگر است اطلاعی کسب کردهاند؟ ایا در خصوص سیاستهای اجرایی در جهت حبس زدایی و صدور احکام جایگزین حبس و تحول در شیوه بازداشتهای موقت و امثالهم خبر و مطلبی خواندهاند یا خیر؟
نگارنده بهعنوان فردی که از قدیم آثار علمی استاد را مطالعه و به قلم و دغدغههای ایشان علاقه وافری دارم توصیه میکنم استاد کمی در مورد رویههای تحولی یک سال اخیر در عدلیه مطالعه داشته و خبر کسب کنند تا دغدغه اصلاحات ساختاری ایشان مقداری رفع شده و خاطر مکدرشان حداقل از جهاتی آسوده شود و البته آنگاه تازه میدان عمل استاد آغاز میشود تا بر اساس نواقصی که در اقدامات اجرا شده تشخیص میدهند پیشنهادات کاربردی خود را ارائه نمایند.
اما در نامه اخیر ایشان به رئیس عدلیه، فرازی بسیار تعجب آور مشاهده میشود که با بسیاری از تصریحات گذشته خود استاد در تناقض بوده و هست.
خطاب به رئیس قوه فرمودهاند:
«بازدیدهای سرزده حتی در شکل و شمایلی ناشناخته متعلق به دوران شاه عباس صفوی است. گستردگی معضلات عرصه زیر نظر جنابعالی با امکانات ارتباطاتی معاصر قابل احصا و بررسی است. از نظر بسیاری از فرهیختگان جامعه، این بازدیدها فقط بهکار فریب سادهلوحان میخورد»
استاد بزرگوار، این گونه سخن گفتن بیش از آنکه به شما بیاید به برادر عزیزتان میخورد، تا آنجا که در هنگام مطالعه این مطالب یک لحظه دچار شک شدم که نکند من از ابتدا سعید و صادق را اشتباه خواندهام. به عقب بازگشتم و دیدم که خیر متاسفانه آنچه میخوانم مربوط به استاد سعید است نه دکتر صادق.
تناقض این حرف با سایر سخنان و فرمایشات شما به قدری واضح و آشکار است که به قول علمای فلسفه تصورش موجب تصدیق است.
شاید بزرگترین دغدغه و انتقاد سالهای گذشته شما و فعالین عدالت خواه، به نحوه حکمرانی در کشور مربوط به فاصله افتادن میان مردم و مسئولین و پدیده تبعیض بوده است و این نکته مهم را در فرصت حضورتان در برنامه زنده تلویزیونی جهان آرا نیز تصریح فرمودید.
حالا اما در بیانی عجیب میفرمایید حضور یک رییس قوه در میان مردم یک حرکت نمایشی برای فریب و ساده لوحان است، آن هم رئیس قوه عدلیه که باید دائما در دسترس مردم و گوش شنوای تظلم خواهی آنها باشد.
و بدتر و عجیبتر اینکه میگویید امکانات ارتباطی جدید، جای دیدارهای چهره به چهره با مظلومین و مستضعفین و شنیدن بی واسطه مشکلات و دغدغههای عیال الله را میگیرد.
یاللعجب، استاد بزرگوار یعنی از زعم شما میشود در فضای مجازی و از طریق ارتباطات الکترونیکی، «مردم داری» کرد و مثلا به سبک برخی دولتمردان در دفاتر مجلل و محافظت شده پاستور و سعد آباد نشست و جلسات از راه دور برگزار کرد و کشور و معضلات و مشکلاتش را صرفا با تکیه به ویدئو کنفرانس و گزارش نهادهای کارشناسی زیردست اداره نمود؟ این مدلِ تماما لیبرال نمای ناکارآمد و ضد مردمی از کجا به ذهن استاد عزیز فلسفه دان و دغدغه مند ما خطور کرد؟
آقای استاد سعید حقیقتا خودتانید؟
این فرازهای نامه حضرتتان را که مطالعه کردم با نهایت احترام و تواضع یاد یادداشتهای جوانان تازه به رسانه راه یافته یا پیران از میدان سیاست بازمانده در سالهای 84 و 85 افتادم که تحرک ایجاد شده در دولت وقت را با همین اتهامات مواجه میکردند و آن همه برکات را نمیدیدند.
تا آنجا که شنیده و دنبال کردهایم شما همچنان یکی از طرفداران اقدامات دولتهای نهم و دهم در نحوه حکمرانی کشور هستید و واقعا سزاوار است این تناقض عجیب را پاسخ دهید که چگونه از تحرک موجود در دولتهای نهم و دهم به عنوان نمونه و معیار در حکمرانی و اداره موفق کشور دفاع میکنید ولی نظیر آن در عدلیه را حرکتی نمایشی برای فریب ساده لوحان قلمداد میفرمایید؟
جدای از اشکال مدیریتی و فنی به این فرمایشتان، آیا این تحلیل و این برداشت، اخلاقی و بر مدار تقوا است؟!
یعنی حضرت استاد راضی هستند در وانفسای عدم مردم داری برخی دولتمردان و فشارهای روانی و اقتصادی که بر دوش مردم است، اگر هم مسئولی به میان مردم رفت، به جای دفاع از این فعل و حرکت، انگ نمایشی و سیاسی بودن به آن بزنند؟
اگر رئیس عدلیه علیرغم پیگیری ها و تاکیدات و برنامه ریزیهای مفصل در جهت هوشمند سازی قوه قضائیه و استفاده از تکنولوژیهای نوین، در این دوران کرونا یا قبل آن همت کرد و در قالب سفر استانی یا بازدید سرزده به میان مردم و کارمندان زیر مجموعه خودش رفت تا در کنار گزارشها و نظارتها و امکانات روز از نزدیک و بدون واسطه هم دغدغهها و مشکلات و مسائل را ببینید آیا استاد عزیزی چون شما باید به مانند نیروی رسانهای هیجان زده شود و قلم به دست بگیرد و بگوید بشین بر صندلیت و با استفاده از تکنولوزی و ویدئو کنفرانس کشور را مدیریت کن و حرکت نمایشی انجام نده!
عجب!
مخلص کلام اینکه استاد عزیز ما، لطفا عمق و دقت و همه جانبه گرایی فلسفی و منطقی خود را به واسطه برخی هیجانات سیاسی و رسانه ای به سطحی انگاری مجازی گونه و تلگرامی تقلیل ندهند و بدانند ما به ایشان امیدها داشته و داریم.
از خداوند متعال میخواهم گرد و غبار هیجانات زودگذر را از ذهن و فکر عمیق و متخلق حضرت استاد کنار زده و ان شا الله باز هم با همان عمق فلسفی، راهگشای اشکالات ساختاری، رویهای و نظریه اداره در حکمرانی کشور باشید. مشتاق شنیدن نقدهای سازنده شما در این ساحت هستیم.
چنین روزگاری نزدیک باد.
منبع: فارس
انتهای پیام/4127
انتهای پیام/