موسیقی زیر میزی!/ مافیا چگونه با پول «خواننده» میسازند؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه «فرهیختگان» در پروندهای به وضعیت فعلی موسیقی و سایتها و شبکههای مافیایی که با پول خواننده میسازند پرداخته است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
اگر روزگاری خواننده شدن نیاز به تایید و امضای اساتید داشت اما حالا به کمک دستگاههای الکترونیکی و یک اتاقک کوچک به اسم استودیو شما خواننده شدهاید. کافی است که بتوانید واژهها را هم کنار هم قرار بدهید یا حتی بروید سراغ اشعار شاعران بزرگ و اشعار آنها را بدون تغییر یا با اصلاحاتی از سوی خودتان بخوانید که دیگر نخواهید حتی هزینه ترانه یا شعر را هم پرداخت کنید.
تبریک میگویم؛ شما خواننده شدهاید و بقیهاش را بسپارید به دست سایتها، فضای مجازی یا سلبریتیهایی که پول میگیرند تا آهنگ شما را تبلیغ کنند و حتی اگر راه و رسمش را بدانید ممکن است بعد از مدتی سر از تلویزیون و برنامههای معروفش هم دربیاورید.
دیدید، به همین راحتی میتوان خواننده شد و دیگر لازم نیست زحمت بکشید و دانش موسیقی داشته باشید و دستگاهها را بشناسید و تازه حداقل یک ساز هم بتوانید بنوازید. شما که این گزارش را میخوانید میتوانید اندکی مکث کنید و به آهنگهایی که این روزها از تلویزیون و صفحات اینستاگرامی میشنوید فکر و بررسی کنید که چه تعداد از این قطعات استاندارد و قابل شنیدن هستند و چه درصدی از آنها با وجود ضعیفی و سخیفی مورد توجه قرار میگیرند.
نکته جالب وضعیت فعلی موسیقی این است که کسی مسئولیت این شرایط را گردن نمیگیرد. تهیهکنندگان میگویند بازار و مردم چنین آهنگهایی از ما میخواهند و مدیران ارشاد و آنهایی که مجوز میدهند هم میگویند از دست ما خارج است و از بیرون مجوز میگیرند و خوانندگان هم فقط میخواهند مشهور بشوند و بقیهاش برایشان مهم نیست.
این وسط سلیقه مردم است که روزبهروز متفاوت میشود. اگر آثار دهه 60 و 70 و حتی اوایل دهه 80 همچنان شنیدنی هستند و دلنشین اما موسیقی دهه90 بهشدت سطحی، موقت و دارای تاریخ انقضاست. ترانههایی که میتوانند شبیه به مسکنها عمل کنند و نه در کلام نشانی از عمق و فخامت دارند و نه در ملودی. حتی تعدادی از این قطعات را به دلیل وجود کلمات توهینآمیز و سخیف نمیشود با خانواده شنید.
موسیقی امروز برگرفته از اثرات ورود پول فراوان به این صنعت است. تهیهکنندگانی که خوانندگان را به چشم ابزار میبینند و فقط دنبال سود بیشتر هستند و خوانندگانی که پای هر قراردادی را امضا میکنند تا فقط دیده شوند و به فردای پس از پایان قرارداد فکر هم نمیکنند.
تعرفه تبلیغات فضای مجازی یکی از سایتهای معروف موسیقی
گفته میشود که سایتهای موسیقی یکی از عوامل به وجودآمدن شرایط فعلی موسیقی هستند. سایتهایی که پول میگیرند تا قطعات موسیقی را داخل سایت و رسانههای جانبی دیگرشان قرار دهند و خواننده را از این راهها حمایت کنند. سایتهایی که ممکن است کیفیت آثار تولیدی برایشان اولویت نباشد و احتمالا نگاهشان به کسب درآمد بیشتر است هرچند شعارشان چیز دیگری باشد.
با تعدادی از این سایتها تماس گرفتیم و شرایط پخش آهنگها را پرسیدیم. اکثر آنها از رایگان بودن گذاشتن یک قطعه در یکی از بخشهای سایت و نه صفحه اصلی، خبر دادند و بعد از پولی بودن تبلیغات آهنگها در فضای مجازی میگفتند. یعنی اگر شما بهعنوان خواننده بخواهید قطعه مجوزدارتان را در اختیار یکی از سایتهای موسیقی قرار دهید آن سایت، قطعه شما را در یکی از بخشهای فرعی خودش به رایگان قرار میدهد، اما اگر بخواهید اثر شما در قسمتهای مختلف صفحه اصلی سایت بیاید باید هزینههای متفاوتی بکنید.
قرار گرفتن اثر شما در صفحه اینستاگرام یا کانال تلگرامی آن سایت هم نیاز به هزینههای دیگری دارد. حتی بسیاری از این سایتها در ازای گرفتن مبلغی، میتوانند آهنگ شما را بهعنوان یکی از 10 قطعه محبوب هفته، ماه یا سال قرار دهند و آن را معروف کنند و حتی آهنگ شما میتواند در جشنوارهها هم برنده جایزه شود، اما به شرطها و شروطها!
با یکی از این سایتها تماس گرفتیم و از آنها خواستیم که یکی از آهنگهایی که تولید کردهایم را روی سایتشان بگذارند. گفتند اگر مجوز داشته باشد بهطور رایگان در یکی از بخشهای سایت کار میشود و در ادامه تعرفه هزینه تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامشان را بنا به درخواست ما ارسال کردند. تعرفه تبلیغات فضای مجازی این سایت موسیقی نسبتا مشهور که اتفاقا جشنواره هم برگزار میکند بهشرح زیر است (مبالغ به تومان است):
گفتوگو با امیر ارجینی، ترانهسرا
از سادهنویسی به سخیفنویسی رسیدهاند
- تهیهکنندههای موسیقی مخصوصا کسانی که در کار برندسازی بودند برای اینکه خوانندهها را به استیج برسانند و کنسرت برگزار کنند و بهنوعی با آنها درآمدزایی داشته باشند، کار را به اینجا کشاندند.
- زمانی میگفتند شعرها خیلی عمیق شده و فهم آن برای مخاطب آسان نیست و باید قدری سادهترش کنیم؛ از سادهنویسی به سخیفنویسی رسیدهاند. یعنی به اینکه هرکسی هر چیزی دوست دارد، بنویسد.
- به سابقه تاریخی سادهنویسی دقت نشده است و متوجه نشدند سهل و ممتنعنویسی راه علاج کار است، نه اینکه شما یک کار را آنقدر از درجه ادبی پایین بیاورید که هیچ ارزش ادبی نداشته باشد.
- با دوستان شورای شعر که گاهی گپ میزنم میگویند خیلی از این شعرها را رد میکنیم، شعرهایی که در بازار شنیده میشود و واقعا مسئولیت را قبول نمیکنیم اما اینکه از چه کانالهایی میروند و مجوز میگیرند معلوم نیست.
- آن شعرهایی که غیرمجاز است هیچ، آنهایی که غیرمجاز نیستند و مجوز دریافت میکنند، انگار فیلتر ادبیات در آن لحاظ نمیشود چون شورای شعری داریم که به گفته اکثریت آنها اینها را رد میکنند ولی از یک کانال دیگری مجوز میگیرند و با مجوز بیرون میآید.
- اینکه این شعرهای ردشده از کانال دیگری مجوز میگیرد و بیرون میآید، نشان میدهد عزم جزمی برای اینکه این حالت موسیقی ما عوض شود وجود ندارد یعنی به آنها اجازه داده میشود.
- وقتی میخواهید یک سیلی خانه شما را ویران نکند باید عزم جزمی داشته باشید تا مسیر سیل را عوض کنید. وقتی این کار را نمیکنید این سیل به راه خود ادامه میدهد و خانه شما را ویران میکند. الان این اتفاق رخ داده است و نمیدانیم باید به چه کسی خرده گرفت.
- اگر شعرهای خوانندهها را روی کاغذ بنویسید و دست کسی بدهید تا بخواند، نمیفهمد این چیست. یک ملودی و تنظیم و آوابازیهای مختلف و میکس کمک کرده این جذابیت پیدا کند ولی وقتی روی کاغذ مینویسید معلوم نیست این چیست و اصلا ارزش ادبی ندارد و کلام باید روی کاغذ ارزش ادبی داشته باشد.
- در اطراف خودم این نوع خوانندهها را دارم؛ خوانندههایی که با من دوست هستند و تازه میخواهند وارد این مارکت شوند و تمام سعی خود را میکنند تا از دیگران شعر نگیرند، حتی اگر پول داشته باشند. بحث مالی هم مطرح نیست، چون فکر میکنند اگر آقای ایکس و ایگرگ موفق شدند چون خودشان نوشتند موفق شدند.
- اولا موفقیت مقطعی هیچ فایدهای ندارد. اینکه یکی، دو سال به زور تبلیغات در بورس باشید و بعد پی کار خود بروید، فایدهای ندارد. یکی، دو سال تهیهکنندهها شیره جان شما را میدوشند و از شما یک خواننده معروف میسازند و بعد که سودشان را کردند رهایتان میکنند و میروند سراغ خواننده دیگری.
گفتوگو با سامان احتشامی، نوازنده و آهنگساز
برای یک قطعه خوب باید بین 50 تا 100 میلیون هزینه کرد
- نگاه من این است کسانی که کار حرفهای موسیقی انجام میدهند، احتیاج به استودیو و نوازندگان و صدابرداران حرفهای دارند. بهجهت اینکه برای آهنگها باید هزینه کنند. برای همین الان هر کسی یک کامپیوتر و یک میکروفن میخرد و در منزل شخصی خود با سلیقه و پول شخصی خود آهنگ ضبط میکند.
- آنهایی که کارشان ضعیف است بهخاطر اینکه پول دارند به تلویزیون میروند. لامبورگینی را سوار میشود و 200 میلیون برای یک آهنگ خرج میکند. اتفاقی هم نمیافتد. هنرمند خوب بهخاطر اینکه پول ندارد یا اصلا تلفنی ندارد که بخواهد اینستاگرام داشته باشد، دیده نمیشود.
- میتوان گفت یک قطعه خوب بین 50 تا 100 میلیون تومان هزینه دارد. البته این 100 میلیونی که هزینه میکند به خواننده برنمیگردد. توجیه اقتصادی ندارد و هنرمندان درجه یک مملکت به همین دلیل کار نمیکنند.
- دلیل این که صداوسیما متاسفانه هر کسی را بهعنوان خواننده روی آنتن میآورد این است که به بسیاری از هنرمندان بدهکار است و نیاز به کسانی دارد که هزینه کنند و آثار آنها پخش شود. دلیلش بیپولی صداوسیماست.
انتهای پیام/
انتهای پیام/