ارواحی
بحث احیای دریاچه ارومیه؟
- این طرح از سال 1384 فعالیت خود را شروع کرد و آن هم به استناد یک ماده قانونی در برنامه چهارم توسعه بود که تأکید میکرد به پیادهسازی مدیریت زیستبومی. اتفاقی که افتاد، در ادامه فعالیت طرح ما سه پایلوت اصلی را برای پیاده کردن مدیریت زیستبومی انتخاب کردیم شامل دریاچه ارومیه، تالاب پریشان و تالاب شایگان که برای این تالابها و دریاچهها، برنامههای مدیریتی با مشارکت دستاندرکاران تهیه شد. این برنامههای مدیریتی به تصویب رسید، ابلاغ شد و فرآیند اجرایش در آن سالها شروع شد که از جمله خروجیهایی که در آن زمان به دست آمد، موضوع تعیین نیاز آبی دریاچه ارومیه و در ادامهاش تصویب حقّابه دریاچه ارومیه در آن زمان بود که خوشبختانه یک نقطه آغازی بود که حقّابه تالابها و دریاچهها به رسمیت شناخته شود و تا به الان هم شاهد هستیم که برای تالابهای دیگری این اتفاق افتاده است. همزمان برای این تالابهایی که برنامه مدیریتی تهیه میشد، ساختارهای فرابخش یا بین بخشی برای مدیریت آن تالابها بسته به شرایطشان، در سطوح مختلف طراحی میشد که ما همزمان آن زمان موضوع ستاد احیای دریاچه ارومیه و طراحی ساختارش یکی از اتفاقاتی بود که در آن سالها اتفاق افتاد. در ادامه، زمانی که دکتر روحانی تصدی دولت را به عهده گرفتند خوشبختانه یکی از اولویتهای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم موضوع دریاچه ارومیه بود و آنچه که ما در طرح حفاظت از تالابهای ایران، با دستاندرکاران و متولیان امر انجام داده بودیم، یک بستری را آماده کرد و خوشبختانه ستاد احیا به مراتب قویتر و به مراتب به لحاظ اعتباری توانست اعتبارات بیشتری را جذب کند و طی این هفت، هشت سالی که شاهد هستیم فعالیت کرده است. در کنار ستاد احیا که دارد پروژههای مختلفی را اجرا میکند، ما همزمان داریم در حوزه دریاچه ارومیه به فعالیت خودمان هم ادامه میدهیم البته در هماهنگی با ستاد احیای دریاچه ارومیه که از جمله آن فعالیتها پروژهای بوده به نام پروژه الگوسازی مشارکت مردم در احیای دریاچه ارومیه. در قالب این پروژه ما در 150 روستا تا به الان موضوع کشاورزی پایدار، معیشتهای سازگار با منابع آب و در واقع الگوهایی که بتواند منجر به این شود که از یک طرف اقتصاد بهرهبردار روند بهتری را داشته باشد، از طرفی این اقتصاد بتواند همزمان کمک کند به حفظ منابع دریاچه، تلاش کردیم در روستاهایی این کار را انجام دهیم که در تعداد 150 روستا اتفاق افتاده است. اینجا میخواهم عرض کنم که ما به عنوان یکی از بازیگران، واقعیت این است که دستاندرکاران زیادی تلاش کردند، حمایت کردند، از جمله وزارت جهاد کشاورزی، از جمله وزارت نیرو، خود سازمان حفاظت محیط زیست که نقش بسیار کلیدی داشته، همه اینها کمک کردند تا ما شاهد بهبود وضعیت دریاچه ارومیه باشیم و ما هم همچنان در واقع سعی کردیم یک نقش تسهیلگری را در مقیاسی دنبال کنیم.
الان در نقطهای هستیم که خوشبختانه وضعیت دریاچه حداقل نسبت به پنچ سال پیش خیلی بهتر است ولی این به این معنی نیست که کار ما در دریاچه ارومیه تمام شده. معنیاش این است که نیاز است ببینیم در گذشته چه اتفاقی افتاده و در آینده از آن کمک بگیریم برای اینکه روند رو به بهبود دریاچه ارومیه بتواند همچنان ادامه پیدا کند که خوشبختانه همین دیروز نشست ستاد ملی هماهنگی و مدیریت تالابهای کشور به ریاست معاون اول رئیس جمهور برگزار شد. در همان نشست یکی از مواردی که دکتر جهانگیری اشاره کردند این بود که تجربهای که توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه اتفاق افتاد، تجربهای است که واقعاً میتوان در سایر تالابها از آن الگو گرفت. همزمان ما همچنان به عنوان طرح حفاظت از تالابهای ایران در سالهای آتی هم تلاش میکنیم که کمک کنیم، تلاش میکنیم در دریاچه ارومیه برنامههایی را پیاده کنیم. از جمله آنها این است که داریم تلاش میکنیم که تعداد روستاهای پایلوت بیشتری را در پروژههایی مثل کشاورزی پایدار یا پروژههای معیشت سازگار با منابع آب بتوانیم پیادهسازی کنیم. همزمان داریم تلاش میکنیم و در حال رایزنی هستیم با وزارت جهات کشاورزی و امیدواریم این رایزنی کمک کند به اینکه این فعالیتی که در مقیاس پایلوت اتفاق افتاده، بتواند تعمیم پیدا کند در سراسر حوزه. یعنی زمانی ما میتوانیم اطمینان پیدا کنیم که شرایط دریاچه ارومیه شرایط پایداری شده که فعالیتها بتواند گستردهتر اتفاق بیفتد.
همزمان موضوع دیگری که در دستور کار خود قرار دادیم این است که راهکارهای سازگاری و کاهش اثرات تغییر اقلیم را شناسایی کنیم و بعضاً بتوانیم در سطوح پایلوت بعضی از این راهکارها را به مرحله اجرا بگذاریم و در ادامه اگر آن راهکارها نتایج خوبی داشت، بتوانیم مجدداً آنها را به دولت معرفی کنیم و در صورتی که امکانش فراهم شود، بتواند گستردهتر عملیاتی شود. همزمان موضوع دیگری که داریم انجام میدهیم و در دستور کار خودمان داریم این است که طی این چند سال گذشته، مطالعات بسیار زیادی در حوزه دریاچه ارومیه اتفاق افتاده که خوشبختانه قسمت قابل توجهی از آنها را ستاد احیای دریاچه ارومیه حمایت کرده و همچنین طرح حفاظت از تالابهای ایران هم مطالعات و برنامههای متنوعی را انجام داده است. یک فعالیت دیگر ما این است که بیاییم و این مطالعات، برنامهها و راهکارها را گردآوری کنیم تا شاید در آینده بتوانیم شاهد بهروزرسانی برنامه مدیریت دریاچه ارومیه باشیم که در واقع این برنامه بتواند حتیالامکان همه ایدهها، راهکارها و راهبردها را پوشش دهد، به طوری که ما بتوانیم در آینده با اطمینان بیشتری راجع به پایداری شرایط دریاچه ارومیه هم برنامهریزی کنیم و هم امیدوار باشیم.
از فعالیتهای دیگری که میتوانم اشاره کنم به طور مشخص تداوم همکاریمان با جامعه محلی است. تلاش میکنیم رویکردهای جامعهمحور را به مرحله آزمایش بیشتری بگذاریم. رویکردهایی که کمک میکند جوامع و بهرهبرداران محلی به طور مستقیم از تالابها منتفع شوند و همزمان سازوکاری باشد که خود آنها به عنوان اولین و مهمترین میراثدارانی که هر تالابی دارد، از تالابها محافظت کنند. این باز به عنوان یکی از خطوط اقدامی هست که إنشاءالله در آینده سعی میکنیم دنبال کنیم. اضافه بر اینها، یک موضوعی که ما جدیداً شروع کردیم، موضوع این است که شرایط کرونا به طور خاص باعث شده که به لحاظ اقتصادی ممکن است جامعه محلی تحت فشار بیشتری قرار بگیرد. این فشار ممکن است یک جاهایی منجر به این شود که بهرهبردار محلی فشار بیشتری را به منابع دریاچه بیاورد. ما همزمان داریم دنبال یکسری ابتکارات میگردیم که هم کمک کند به اینکه سطح آگاهی و کنترل مردم راجع به بحث کرونا به خصوص در جوامع محلی افزایش پیدا کند و همزمان به لحاظ اقتصادی کمک کنیم که تقویت شوند و احیاناً اگر دارند فشار معکوسی به منابع دریاچه میآورند، این فشار معکوس را بتوانیم برداریم و شاهد برطرف شدن آن باشیم و البته باز هم اشاره میکنم، نقش طرح حفاظت از تالابهای ایران نقش تسهیلگری است. ما در واقع نه حدود اختیارات آن را داریم و نه توان مالیاش را داریم و نه امکانات این را داریم که بخواهیم نقش دستگاههای دولتی را انجام دهیم. صرفاً طرح حفاظت از تالابهای ایران، تسهیلگری میکند تا ایدهها و ابتکارات نوآورانه در عرصهها پیاده شود، از آن ایدههایی که مورد ارزشیابی قرار میگیرند و نتایج مفید و مؤثری دارند، به نحو مطلوبی به دستاندرکاران مختلف در بخشهای دولتی و غیردولتی معرفی شود و شاهد تعمیم آنها در سطوح گستردهتر باشیم. این اهمّ مواردی بود که به ذهن من رسید راجع به دریاچه ارومیه بگویم.
پس بیشتر سازوکار فعالیتهای شما در کنار فعالیتهای تخصصی، فعالیتهایی که به منظور جلب مشارکتهای مردمی برای منطبق کردن خودشان با شرایط فعلی دریاچه بوده؟
- بله، دقیقاً. یا خیلی ساده ما تلاش کردیم که الگوهایی که کمک کند به جلب مشارکت جامعه محلی در احیای دریاچه ارومیه را شناسایی کنیم، پیاده کنیم، به مرحله آزمایش بگذاریم و بعد، آن را در صورت مفید بودن معرفی کنیم که بخشهای دولتی بتوانند گستردهتر آن را انجام دهند و این مهم، نیازمند یک پیوند میان اقتصاد جامعه محلی و حفاظت از محیط زیست است و این موضوع، موضوع بسیار مهمی است.
تقریباً با توجه به اینکه ستاد احیا به صورت تخصصی دارد روی این موضوع کار میکند، شما فقط از جنبه مشارکتهای اجتماعیاش روی این موضوع متمرکز هستید.
- بله، بیشتر بله، دقیقاً. و در هماهنگی با ستاد.
در بحث تخصصی اکولوژیکی دریاچه که به حوزه فعالیت شما ارتباط پیدا نمیکند؟
- در فاز اول چرا. ما در سال 84 که شروع کردیم به کار در دریاچه ارومیه برای مثال، مطالعه تعیین نیاز آبی دریاچه ارومیه در واقع، و بعد پیگیری اینکه آن مطالعه مورد تأیید قرار بگیرد و موارد این شکلی، جزء کارهایی بود که ما انجام دادیم. یا مطالعات پایه متنوعی را آن زمان انجام دادیم. و الان هم یک بخش از کارهای ما، بخشهای پژوهش و بخشهای مطالعات هستند. برای مثال همین موضوعی که راجع به تغییر اقلیم گفتم، یک کار مطالعاتی و تهیه مدل است. یا در گذشته ما برای دریاچه ارومیه برنامه مدیریت ریسک خشکسالی را تهیه کردیم که آن برنامه مدیریت ریسک خشکسالی هم آن موضوع مربوط به شاید چیزی حدود 10 سال پیش است که آن برنامه مبتنی بر مطالعات، پژوهش، تهیه مدل و موارد این شکلی بود. چرا، ما کارهای مطالعاتی، پژوهشی و موارد این شکلی را هم داریم اما میخواهم این را شاید یک کمی شفافتر کنم که ما دستگاه اجرایی نیستیم. ما به نوعی تلاش میکنیم تا حد ممکن ایدههای مبتکرانه و نوآورانه، آنچه در سطح بینالملل و دنیا به عنوان رویکردهای جدید و نوین است را شناسایی کنیم، آن رویکردها را در سطوح پایلوت عملیاتی کنیم و بعد آن، گستردهتر اجرا شود. برای مثال یک نمونهاش را عرض کنم. از سال 84 عرض کردم که ما در سه تالاب کار میکردیم. الان خوشبختانه در واقع اتفاقی که افتاد و به واسطه پشتوانههای قانونی که فراهم شد، الان آن تجربه دارد در تعداد 34 تالاب تکرار میشود. یعنی موضوع مدیریت زیستبومی که مبتنی بر یکپارچهنگری یا جامعنگری است، مبتنی بر برنامهریزی پایین به بالا است، مبتنی بر رویکردهای مشارکتی است، الان دارد در 34 تالاب به مرحله تهیه و اجرا گذاشته میشود.
این اتفاق دارد با همکاری گروه شما میافتد یا نه، گروه دیگری؟
- این کار مشخصاً در همکاری ما با سازمان حفاظت محیط زیست، ادارات کل حفاظت محیط زیست در استانها و دستاندرکاران بخشهای دولتی و غیردولتی در سطوح محلی و استانی اتفاق میافتد. یعنی در فرآیندی مشارکتی، این برنامههای مدیریتی برای تالابها تهیه میشوند و بعد از اینکه توسط شورای برنامهریزی و توسعه استانها تصویب میشوند، به دستگاهها ابلاغ میشوند که دستگاهها، وظایف و مسئولیتهایشان را در قبال آن برنامهها انجام دهند. از این 34 تالابی که عرض کردم تا به الان برای 18 تالاب ما برنامههای مدیریتی مصوب ابلاغ شده را داریم.
- مثلاً من عرض کنم، آنچه که شما راجع به انتقال آب و بحثهای، آنها کارهای ستاد است، یعنی آنها اصلاً زیرمجموعه کارهای ما نیست. یعنی اگر منظورتان از کارهای تخصصی آن شکل پروژههاست، بله، ما اصلاً در آنها هیچ ورودی نداریم. ما بیشتر رویکردهای مشارکتی، رویکردهای جامعنگر، همکاریهای بین بخشی و مواردی از این دست، در دستور کار برنامههایمان است.
انتهای پیام/