یک سریال طنز و شاید کمدی آبرومند/ با احتیاط برخورد کنیم!
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا-محسن غلامی(قلعهسیدی): تولیدات کمدی و یا طنز همیشه مورد استقبال مخاطبان تلویزیونی است، منتها اگر در موقعیتی کمیک و با برداشتی از اتفاقات روز جامعه بتواند ساخت و قصهای با کیفیت را نیز دخیل خود داشته باشد.
این شبها علی مسعودی در اولین تجربه جدی خود در حوزه سریالسازی و شاید نگارش، سریال «آخر خط» را روی آنتن شبکه سه دارد که شاید قبلتر، کسی تصور ساخت مجموعه قابلی را از او نداشت. خصوصا اینکه بازیگرانی که او نیز به کار گرفته، چندان محلی از اعتنا ندارند و برخی از آنان در تولیدات طنز حضوری همیشگی داشتهاند.
با این حال با پخش سریال به نظر نمیتوان روی این تصور اولیه اتکا کرد؛ چرا که «آخر خط» حداقلهایی از یک محصول آبرومند تلویزیونی را داراست و نشانههایی از سریال نسبتا سر و شکلدار مفرح را وصله خود کرده و توانسته است مخاطبان را برای لحظاتی هم که باشد، جذب خود کند.
علی مسعودی نهتنها قلم روانی در این سریال دارد بلکه بازی خوبی از کارکترهای نسبتا تکراریاش گرفته و اتفاقا ترکیب جالبی را در کنار هم نشانده؛ علی صبوری و عباس جمشیدیفر که شاید در نگاه اول چندان جذابیتی ندارند اما به واسطه موقعیتهای کمیک و لحظات مفرح حاصل از فیلمنامه کار، بازی دلنشینی هم داشتهاند.
«آخر خط» حداقلهایی از یک محصول آبرومند تلویزیونی را داراست و نشانههایی از یک سریال نسبتا سر و شکلدار مفرح را وصله خود کرده و توانسته است مخاطبان را برای لحظاتی هم که باشد، جذب خود کند.
شوخیکردنهای «آخر خط» در این مجموعه، به قولی هر از گاهی نیز لبه تیغ است خصوصا بازی با فضای مجازی در قسمتهای ابتدایی تا سوریه و برخی اتفاقات روز دیگر اما همگی درست کنار هم چیده شدهاند. این موضوعات را بهنحوی نه مایه تمسخر بلکه دستمایهای برای قصه اصلی خود درآورده و هرجا که لازم است شوخی میکند، میخنداند و حرف اصلیاش را با لکنتزبان نسبیاش میزند. به نظر در قسمتهای بعدی این ماجرا غلیظتر هم خواهد شد.
دستپخت علی مسعودی البته مجموعه زیاد از حد سادهای است که شاید زیادی روی بازی طنازانه دو کارکتر اصلی اش حساب کرده و بیخیال دیگر نقشها شده و اینگونه هم بقیه را بیرمق رها کرده است. با این حال دیالوگهای شیرین و جالبی دارد که به درستی نوشته شده و گاه حسابی نیز بامزه و به قولی رودهبُر است.
بازی با اتفاقاتی مثل فضای مجازی گرچه شاید در روزهای ابتدایی زیادی رنگ افراط گرفت و اینگونه نیز بعضی آن را تبلیغی برای آن فضا میدانستند اما با ادامه قصه شکل دیگری گرفت و چه بسا خردهقصههای دیگر آن به همین منوال پیش برود. بنابراین باید منتظر ادامه این سریالِ در نیمهراه بود و لااقل در روزهای فعلی، با تماشایش لحظاتی را خوش گذراند!
«آخر خط» گرچه ملغمهای از طنز و کمدی است و حتی زور میزند که هر دو را بیخیال نشود؛ همچنان که گاه به سوژهای خاص نیش میزند و گاه صرفا مخاطب را به خنده وا میدارد و چه بسا در حد قهقه نیز میبرد.
سریال طنزی هم اگر ساخته میشود، باید به درستی داستانپردازی شود تا بدون هر توهین و تهمتی بتواند ورودی به مشکلات و معضلات و لااقل وضعیت روز جامعه داشته باشد. این نیز به سرانجام نمیرسد مگر در فیلمنامهای سنجیده و ساختار درست کارگردانی.
سریالهای طنز همیشه دو دستهاند؛ تولیداتی که در حین پخش صرفا برای خنداندن ساخته میشوند و عمده مواقع نیز از پس کار برنمیآیند و دسته دیگر در کنار ورود به لحظات مفرح اما نقد و کنایههای خود را هم روانه سوژههای خاص میکنند که این دسته همیشه در معرض خطر انتقاد هستند.
بنابراین کار طنزی اگر ساخته میشود، باید به درستی داستانپردازی کند تا بدون هر توهین و تهمتی بتواند ورودی به مشکلات و معضلات و لااقل وضعیت روز جامعه داشته باشد. این نیز به سرانجام نمیرسد مگر در فیلمنامهای سنجیده و ساختار درست کارگردانی. اینگونه نیز باید منتظر ماند و دستپخت علی مسعودی را در ادامه پخش «آخر خط» به نظاره نشست که آیا موفق به این کار میشود یا نه؟
انتهای پیام /4143/
انتهای پیام/