بورس بازی اتفاق غالب بازار سرمایه/ مسئولان بورس باید شفاف کنند که پول مردم کجا میرود
حجت الاسلام والمسلین غلامعلی معصومینیا عضو شورای فقهی بورس اوراق بهادار در گفتگو با خبرنگار اقتصادی گروه اقتصادی خبرگزاری آنا، درباره شرایط فعلی بورس گفت: به طور طبیعی عدهای پول دارند یا بلد نیستند فعالیت کنند یا پولشان کم است و کفاف فعالیتهای اقتصادی را نمیدهد، یک عده هم فعال اقتصادی هستند و میخواهند فعالیت کنند ولی پول ندارند به همین خاطر به دنبال جاهایی میروند تا سرمایهگذاری کنند. در اقتصاد غربب به تدریج سه نهاد بورس، بانک و بیمه برای این هدف ایجاد شده است. بورس در واقع یکی از واسطههای مالی است که عمدتا از یک طرف پولهای پراکنده مردم را جمعآوری میکند و از طرف دیگر این پول را برای نیازهای اقتصادی تخصیص میدهند. در دنیای غرب، بانکها و بورس تا یک حدی توانستهاند این واسطهگری را انجام دهند ولی در همین دنیای غرب انحراف از این مسئله بسیار زیاد ایجاد شده است.
وی ادامه داد: دو نهاد بانک و بورس زمانی میتواند نقش خود را درست انجام دهند که از بخش واقعی جدا نشده و فاصله نگیرند و الّا اگر پول بیاید اصالت پیدا کند؛ مثلاً ما یک بازار پول درست کنیم که داخل این بازار پول، پول پول بیاورد یا یک بازار سرمایهای درست کنیم که پول پول بیاورد طبیعتاً معلوم است که آن پول نقش خود را درست انجام نمیدهد و واسطه مالی هم که نتوانسته نقش واقعی را درست انجام دهد، واسطه خوبی نیست.
بورس از اهداف خود منحرف شده است
معصومینیا به انحرافات ایجاد شده در بازار بورس اشاره کرد و گفت: اما به تدریج همین بازارهای سرمایه معمولی و رایج بینالمللی از مسیرش منحرف شده است و دچار آسیبی شدهاند که اصطلاحاً به آن بورس بازی میگویند. یعنی یک وقت است که شرکتها و فعالان اقتصادی برای تأمین مالیشان در بازار سرمایه، اوراق و ابزارهای مالی منتشر میکنند و پولها را جمع کرده و با آن فعالیت میکنند که این اتفاقا خوب است. ولی برخی اوقات همین ابزارها در درون بازار سرمایه اصالت پیدا میکنند و پول در همین ابزارها گردش میکند؛ اصطلاح سفتهبازی یا بورسبازی که در بازار سرمایه رایج است به همین معناست. این افراد به دنبال این هستند که اوراق در بازار سرمایه منتشر شده را بخرند تا به قیمت بالاتر بفروشند و سود کسب کنند.
این استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی بحران مالی سال 2008 را متاثر از معضلات ابزارهای بازار مالی دانست و گفت: در حال حاضر بیشتر بازار سرمایه دست بورسبازها افتاده، به عنوان مثال در بحران 2008 بخشی از ابزارهای مالی که در بازار سرمایه مبادله میشد، منشأ بحران شد. این بحران که از آمریکا شروع شده بود به اروپا هم سرایت کرد و تمام دنیا را هم تحت تأثیر قرارداد. یک از دلایلش وامهای رهنی بود که بانکهای برای تامین مسکن داده بودند که در بازار سرمایه منتشر شد. الان خطر اصلی در کشورهای غربی همین است که بازار مالی اعم از بانک و بورس، به خاطر جدایی از بخش واقعی اقتصاد و به دلیل سودآور بودن بیش از حد فعالیتهای بازار مالی، میتواند بحرانهای بزرگی را ایجاد کند.
عضو شورای فقهی بورس اوراق بهادار ادامه داد: معتقدم که بانک و بورس را نمیتوان با معیارهای اسلامی تطبیق داد زیرا به عنوان مثال بورس مبتنی بر مبانی فلسفی سرمایهداری است. در بازار سرمایه ایران مسئله این است که در درجه اول نیاز به واسطههای مالی داریم. اگر مبانی فلسفی که بیان کردم را کنار بگذاریم و بخواهیم اقتصاد را با همین بانک و بورس فعلی سامان بدهیم به همین خاطر باید ببینیم چه کار باید کنیم؟ وضع مطلوب در بازار بورس این است که پول مردم به واسطه ابزارهای مختلف به تولید اختصاص پیدا کند. یعنی شرکتها، تولیدکنندگان، فعالان اقتصادی و این جوانانی که دنبال فعالیت اقتصادی هستند اما سرمایه آن را ندارند، در سازوکاری مشخص بتوانند از بورس تأمین مالی مورد نظرشان را انجام دهند.
مسئولان بورس باید شفاف کنند که پول مردم کجا میرود
معصومینیا به نحوه تامین مالی مورد نیاز شرکتها و کارخانهها از بورس اشاره کرد و ادامه داد: الان بسیاری از کارخانجات کشور ورشکسته شده یا در حالی ورشکستگیاند یا با خطر ورشکستگی مواجه شدهاند. به خاطر فشار تحریم و شرایط اقتصادی خاص کشورمان باید کاری کنیم که این شرکتها در این بازار سرمایه تأمین مالی کنند که این پولهایی که توسط مردم به بازار سرمایه میرود به سمت تولید هدایت شود. اگر این موضوع انجام شود که خیلی هم خوب است و باید همینطور باشد و هیچ کسی منکرش نیست.
وی افزود: همین الان اگر فردی بخواهد فعالیت اقتصادی و تولیدی انجام دهد که برای مملکت لازم و سودمند باشد، باید ابتدا شرکتی را ثبت کند اما بسیاری از این افراد سرمایه لازم را برای راهاندازی فعالیت خود ندارند. آیا سازوکارهای فعلی بازار سرمایه این اجازه را به این افراد میدهد؟ برآورد من این است که در مجموع متأسفانه اینجوری نیست. درحال حاضر یک قسمتی از پولهای مردم در بازار سرمایه، صرف خرید سهام بانکها و امثال آن میشود. بعد این پول چگونه به بحث تولید میرود؟ این صندوقهای سرمایهگذاری که دولت درست کرده که سهام بانک صادرات، بانک ملت و بانک تجارت را واگذار میکنند تا پولهایی را جمع کنند. حالا این پولها به کجا میرود؟ دولت با این پول چه میکند؟ اگر صرفاً با این پول کسر بودجهاش را تأمین میکند، پس این پول به سمت تولید نمیرود. اگر دولت از پول خرید سهام صندوقها میخواهد از تولید حمایت کند، دقیقا این موضوع را مشخص کند که از کدام فعالیت تولیدی میخواهند حمایت کند تا ما هم مطئمن شویم. چون صرف نظر از مسائل شرعی خرید سهام بانکها، مردم باید بدانند که پولشان کجا مصرف میشود. به عنوان مثال مسئولان گفتند وقتی سهام شستا در بورس عرضه میشود، باعث شفافیت این شرکتها میشود. اگر شفاف شده، مسئولان بیان کنند پولهایی که از بورس جمع شده کجا رفته است؟
معصومینیا در پایان خاطر نشان کرد: در سال جهش تولید مسئولان بورس خیلی خوشحالند که بورس بسیار رونق یافته از اینرو یکی از مطالبات ما از بورس این است که مشخص کنند چه مقدار از پولهای مردم سمت فعالیتهای تولیدی میرود. همچنین بورس اگر شفافیت ایجاد میکند باید مشخص کنند که وضعیت نقدینگی در بازار بورس چه میشود.
انتهای پیام/4141
انتهای پیام/