دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

ابن‌حُبَیش؛ مورخی از دیار اندلس

ابوالقاسم عبدالرحمان بن محمد انصاری (504-584ق) معروف به «ابن حُبَیش» مورخ، محدث، فقیه و ادیب اندلسی است.
کد خبر : 488899
3800.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا- بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



ابوالقاسم عبدالرحمان بن محمد انصاری (504-584ق) مورخ، محدث، فقیه و ادیب اندلسی است.


او در المرّیه واقع در جنوب اندلس به دنیا آمد. خاندان وی در اصل از شارقه، از توابع بلنسیه (والِنسیا) بوده‌اند و نیای وی، عبدالله، به المریه کوچ کرده بود.


ابن حبیش درس‌های مقدماتی را در زادگاه خود با آموختن قرائت‌های گوناگون از ابوالقاسم احمد بن عبدالرحمن قَصَبی، ابوالقاسم بن ابی رجاء بَلَوی و ابوالصبغ، معروف به «ابن الیسع»، آغاز کرد. فقه را نزد ابوالقاسم احمد، معروف به «ابن وَرد» و ابوالحسن علی، مرعوف به «ابن نافع» آموخت. از ابومحمد عبدالحق بن غالب محاربی، ابومحمد عبدالله بن علی رُشاطی، ابوالحسن بن معدان، ابوعبدالله محمد بن وضاح و ابوعبدالله محمد، معروف به «ابن ابی احدعشر»، حدیث را فرا گرفت. علوم عربی را از ابوعبدالله محمد بن ابی زید نحوی آموخت.


ابن حبیش در نیمه 530ق/1136م به قرطبه رفت و دانسته‌های خود خود را از حدیث نزد کسانی چون ابوالحسن یونس بن محمد بن مغیث، ابوعبدالله محمد بن اصبغ ازدی، معروف به «ابن المناصف»، ابوعبدالله جعفر بن محمد بن مکی و ابوبکر محمد بن عبدالله معافری، معروف به «ابن عربی» تکمیل کرد. حدیث‌دانانی چون ابوالحسن شریح بن محمد، ابوالولید بن بَقوه هلالی، ابوبکر عبدالله معروف به «ابن مدیر»، ابوجعفر احمد بن عبدالرحمن بطروجی و ابوالفضل عیاض بن موسی بن عیاض به او اجازه روایت دادند.


ابن حبیش پس از سه سال اقامت در قرطبه به المریه بازگشت. در 542ق/1147م صلیبیان شهر را گشودند. ابن حبیش در این سال نزد سُلَیطین (آلفونسوی هفتم) رفت و نسب‌نامه‌ای برای وی تنظیم کرد و نسب وی را تا هرقل (هراکلیوس، امپراتور روم شرقی) رساند. در برابر این کار به وی اجازه دادند که همراه خاندان و همراهانش، بدون آنکه وجهی بپردازند، شهر را ترک کنند. ابن حبیش به مُرسیه رفت و مدتی در آنجا ماند. سپس به جزیرله شَقر نزدیک بلنسیه رفت و متولی نماز و خطبه و احکام آنجا شد.


پس از 12 سال، در حدود556ق/1161م به مرسیه بازگشت و خطیب مسجد جامع آنجا شد. در 575ق نیز به قضاوت آنجا منسوب شد. سرانجام پس از مدتی بیماری، در 584ق/1188م، در مرسیه درگذشت و امیر مرسیه بر جنازه‌اش نماز گزارد.


گفته‌اند ابن حبیش مالکی‌مذهب بود. هر چند که در نابع گذشته بدین موضوع اشاره نشده است. فقط احمد بابا تنبکتی و محمد مخلوف به مالکی بودن وی اشاره کرده و نیز گفته‌اند که وی حافظه‌ای قوی داشته است.


مهم‌ترین کتاب ابن حبیش کتاب المغازی یا الغزوات است. نام کامل آن ذکر الغزوات الضامنة الکافلة و الفتوح الجامعة الحافلة الکاثنة فی ایام الخلفاءِ الائمة الاولی الثلاثة است. دو جزء این اثر تاکنون شناخته شده و در دست است. این کتاب درباره لشکرکشی‌های سه دهه نخست سده اول هجری، زمان خلافت سه خلیفه اول است. ابن حبیش اثر دیگری داشته که مجموعه کوچکی در القاب بوده است و ابن ابار نسخه‌ای از آن را که نزد ابوالربیع کلاعی، شاگرد برجسته ابن حبیش بوده، دیده و رونوشتی از آن تهیه کرده است، اما تاکنون نشانی از این کتاب به دست نیامده است.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب