آیا بهتر از این نمیشد به سخنرانی سلمان رشدی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت اعتراض کرد؟
هادی حسینینژاد؛ خبرنگار فرهنگی آنا: با فاصله گرفتن از برگزاری شصت و هفتمین دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، شاید زمان خوبی برای بررسی تصمیم اتخاذ شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر انصراف از حضور ایران در این نمایشگاه به دلیل «سخنرانی سلمان رشدی، نویسنده مرتد در کنفرانس خبری پیش از مراسم افتتاحیه آن» باشد.
در نگاه اول، اعتراض به تصمیمی که برگزار کنندگان یکی از معتبرترین نمایشگاههای کتاب جهان در زمینه برنامهریزی سخنرانی رشدی در کنفرانس خبری که پیش از افتتاحیه برگزار شد، با توجه به پیشینه این نویسنده به دلیل نگارش کتاب «آیات شیطانی» و رویکرد صریح و فتوای امام راحل علیه وی، امری طبیعی و منطبق با مواضع جمهوری اسلامی ایران بود؛ اما آیا نحوه بروز این اعتراض و تصمیمات اتخاذ شده، فرایند قابل قبولی داشت؟
مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این سوال پاسخ مثبت دادند؛ آنچنان که حسیننوشآبادی، سخنگوی این وزارتخانه در نشست خبری خود صریحا اذعان داشت: «اگرچه این مساله ضرر و زیان قابل توجهی برای مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین حوزه نشر به دنبال داشت، اما در مقابل تصمیمِ اصولی و مهم یعنی تحریم نمایشگاه، این ضررها ارزشی نداشت... حتی اگر مسئولان نمایشگاه کتاب فرانکفورت اعلام کنند که ایران نمیتواند در سال آینده در این نمایشگاه شرکت کند، ما پای این مسأله و تصمیمی که در دوره اخیر اتخاذ شده است، ایستادهایم و این موضوع برای ما هیچ اهمیتی ندارد.»
برایناساس، سید عباس صالحی معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پس از نامهنگاری با رییس نمایشگاه فرانکفورت و مطمئن شدن از عدم تغییر برنامههای مراسم افتتاح، رسما خبر حضور نداشتن ایران در این نمایشگاه را اعلام کرد و به تبع ایشان، تشکلها و مراکز نشر دیگری نیز انصراف خود را اعلام کردند؛ از جمله نشر علمیو فرهنگی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و...
در ادامه راه، مقرر شد دو مدیر مسئول از سوی ارشاد و موسسه نمایشگاههای فرهنگی به فرانکفورت بروند و تدارکات لازم را برای نشان دادن اعتراض شدید ایران در مقابل سخنرانی رشدی در این نمایشگاه اداره کنند. از طرفی گفته شد ناشران خصوصی ایرانی که در نمایشگاه فرانکفورت شرکت کرده بودند نیز به نشانه اعتراض، روز اول از نمایشگاه، غرفههاشان را باز نخواهند کرد. حال آنکه چند ناشر طی بیانیهای، تعطیلی غرفه خود را تا پایان نمایشگاه به حمایت از وزارت ارشاد، اعلام کردند.
در اخباری که در ایام نمایشگاه به نقل از مسئولان منتشر شد، به اقداماتی از جمله نصب پلاکارد، جایگذاری پوستر «من محمد(ص) را دوست دارم»، نصب پیام «با اهانت به احساسات بیش از یک میلیارد مسلمان، آزادی بیان محقق نمیشود» بر پیشخوان غرفه و توزیع رایگان کتاب «محمد (ص)» نوشته ابراهیم حسنبیگی و یک کاتالوگ در خصوص اعجاز قرآن و نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غربی اشاره شد که مجموعه اقدامات اعتراضی ایران در شصتوهفتمین دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت را تشکیل میدادند و سرآخر علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با شایسته خواندن این اقدامات عنوان کرد: «ایران به همه اهداف خود در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت امسال دست یافت.»
البته اظهار نظر وزیر فرهنگ و ارشاد با این تذکر که حضور ایران در نمایشگاههایی نظیر نمایشگاه فرانکفورت، به دلیل عضویت نداشتن در معاهده کپیرایت در دورههای مختلف به تبادل رایت چشمگیری نینجامیده و مطابق با تعریفی که از نمایشگاه بینالمللی وجود دارد و مهمترین هدف از شرکت در آن، تبادل رایت کتاب است، پربیراه هم بهنظر نمیآید. اما بههر تقدیر سوال اینجاست که در مقابل اهداف دستیافته مورد نظر ایشان، چه هزینههایی پرداخت شده است؟
مروری بر هزینههای سوخته
مطابق با اعلام مسعود شهرامنیا، ایران برای حضور در شصت و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، مجموعا 240 مترمربع فضا را به نام خود ثبت کرده بوده است که براساس اطلاعات مندرج در کاتالوگ این نمایشگاه، صرفا هزینه رجیستر کردن این مساحت، چیزی حدود 116 هزار و 160 یورو است که میشود چیزی حدود 465 میلیون تومان. اما هزینهها به اینجا ختم نمیشود.
با نگاه به سایر تعرفههای مندرج در کاتالوگ نمایشگاه فرانکفورت، از قبیل تعرفه فرنیچر (مبلمان)، طراحی و دکوراسیون، نور و... با رقمهای جدیدتریهم روبرو میشویم. مثلا تنها برای داشتن 9 صندلی، 3 میز، 2 سطل زباله و 10 لامپ روشنایی 740 دلار از متقاضیان دریافت میشود و برای در اختیار داشتن یک نمایشگاه 46 اینچی، 1006 یورو.
نصب در و دیوار و کانتر و هر سازهای در دکور غرفه نیز هزینههای خودش را دارد:
هزینههای ریز و درشت ادامه دارد. حتی پرداخت 230 یورو برای حفظ محیط زیست و هزینههای مربوط به انرژی:
از طرفی احتساب هزینه ساخت دکور غرفه از یکسو، هزینه ارسال بارهای کتاب از ایران به فرانکفورت و بازگرداندن آن و نیز سایر هزینههای جانبی، هزینه حضور (حضور نداشتن البته) ایران را به سمت یک میلیارد تومان نزدیک میکند. از این گذشته برخی از غرفههای دولتی و صاحب بودجه دیگر نیز که به صورت مستقل برای حضور در این نمایشگاه شرکت کردند، همچون مسئولان ارشاد و موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران از خیر هزینههای خود گذشتند؛ مثل غرفه انتشارات خانه هنرمندان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. همچنین باید در نظر داشت سایر ناشران، حتی ناشران خصوصی که از گشایش غرفهشان در این نمایشگاه انصراف دادند نیز ارز قابل توجهی را برای حضور در این نمایشگاه از کشور خارج کردند.
با درنظر گرفتن هزینههای حداقل چندصدمیلیونی که با انصراف مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این راستا، صرف شد، سوال اینجاست که دستآوردهای این اعتراض و اقدامات صورت گرفته در نمایشگاه کتاب فرانکفورت و مجامع عمومی چه بوده است؟ یا دقیقتر آنکه آیا دستآوردهای مورد نظر که به زعم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، تمام اهداف ایران را از نمایشگاه فرانکفورت برآورده کرده است، در مقابل هزینههای متقبل و متحمل شده ایران، نتیجه بخش بوده است؟ و سوالاتی از این دست که: آیا نمیشد اعتراض به حضور رشدی را تنها با تعطیلی غرفههای ایرانی در روز نخست نمایشگاه (روز برگزاری مراسم افتتاحیه) محدود کرد و اقدامات مذکور در راستای نشان دادن اعتراضات (از قبیل نصب پوستر، پخش رایگان کتاب و...) را در سایر ایام نمایشگاه و در حین فعالیت غرفهها دنبال کرد؟
اعتراضی که باعث شد نویسنده درجه چندمی دوباره مطرح شود
فریده خلعتبری، مدیر و صاحبامتیاز نشر شباویز که 15 سال است به طور پیوسته در نمایشگاه کتاب فرانکفورت (و نمایشگاههای دیگر بینالمللی) به صورت مستقل شرکت کرده و در این دوره نیز حضور داشته است، اعتقاد دارد شیوه اعتراض ایران به حضور سلمان رشدی در نمایشگاه فرانکفورت، شیوه معقول و سنجیدهای نبود. زیرا این نویسنده درجه چندم که بعد از چندین و چندسال کتابی از او چاپ شده، ارزش این را نداشت که ایران از شرکت در نمایشگاه انصراف دهد.
وی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا گفت: «سلمان رشدی اصلا نویسنده مهمی نیست؛ اما غیبت ایران و انتشار بیانیههای تحریم و اخبار مربوطه در رسانهها باعث شد توجه بازدیدکنندگان، بار دیگر به این نویسنده جلب شود. حتما برای آنها این سوال پیش آمده که مگر این سلمان رشدی کیست که کشوری در حد و اندازههای ایران، به دلیل سخنرانیاش در مراسم افتتاحیه از حضور در نمایشگاه انصراف داده است!؟»
مدیر انتشارات شباویز تاکید کرد: «ناشری که کتاب تازه رشدی را منتشر کرده بود، بنری بزرگ با عکس این نویسنده در غرفه خود قرار داده بود و بازدیدکنندگان که پیشتر خبر تحریم ایران را شنیده بودند، به سمت این غرفه جذب میشدند.»
خلعتبری همچنین درباره میزان اهمیت کنفرانس خبری پیش از افتتاحیه نمایشگاههای کتاب بینالمللی و فرانکفورت اظهار داشت: «به نظر من اصلا خود مراسم افتتاحیه، اتفاق مهمی نیست و ارتباطی با ناشران حاضر در نمایشگاه ندارد. خود من طی این 15 سال حتی یکبار هم در مراسم افتتاحیه نمایشگاه فرانکفورت حاضر نشدم چراکه مانند اکثر ناشران، روز اول نمایشگاه مشغول مرتب کردن غرفه و آماده شدن برای پاسخگویی به بازدیدکنندگان بودهام. حالا چه برسد به کنفرانس خبری پیش از مراسم افتتاحیه، که به نظر من به هیچ وجه اتفاق مهمی نبوده است.»
وی اظهار داشت: «به نظر من حتی اگر قرار بر اعتراض بود، این اعتراض در حد تعطیلی روز اول غرفه ایران، یعنی روزی که افتتاحیه در آن برگزار میشود، کفایت میکرد تا حداقل این همه هزینهای که از بودجه کشور صرف حضور در فرانکفورت شده بود، هدر نرود.»
غرفه ایران به ضرر منافع ملی است؛یا بی سلمان رشدی
فرهاد تیمورزاده، مدیر انتشارات تیمورزاده فارغ از اتفاقی که به دلیل حضور سلمان رشدی در این دوره از نمایشگاه کتاب فرانکفورت رخ داد، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا اظهار داشت: «ما بدون هدفگذاری و در نظر داشتن دستاوردهایی که میشود از یک نمایشگاه کتاب بینالمللی داشت، در نمایشگاههایی مثل فرانکفورت شرکت میکنیم؛ حضوری که اسما فرهنگی است، ولی در واقع یک اقدام سیاسی به شمار میآید.»
وی ضمن بیان این مطلب که اساسا غرفه دولتی ایران نمیتواند از نمایشگاههای جهانی دستاورد فرهنگی داشته باشد، افزود: «وقتی هنوز در کشور ما زیرساختهای پذیرش معاهده برن و قانون کپیرایت ایجاد نشده و از طرفی کشور در اقتصاد مقاومتی است، چنین سرمایهگذاریهای بیهدفی به جز ضرر و زیان، چیزی به بار نمیآورد.»
این ناشر ضمن انتقاد به برگزار کنندگان غرفه ایران در نمایشگاههای بینالمللی از آنان خواست تا لیست هزینهها را به صورت شفاف منتشر کنند تا مشخص شود چه سرمایههایی بدون هیچ دستاوردی در عرصه نشر داخلی، به هدر میروند. وی گفت: «به نظر من تنها دستآورد، مربوط به پیمانکاران و دستاندرکارانی است که طرف قرارداد با دولت هستند و با حضور ایران در نمایشگاههایی چون فرانکفورت، نفع مالی قابل توجهی به دست میآورند.»
ما بدون هدفگذاری و در نظر داشتن دستاوردهایی که میشود از یک نمایشگاه کتاب بینالمللی داشت، در نمایشگاههایی مثل فرانکفورت شرکت میکنیم؛ حضوری که اسما فرهنگی است، ولی در واقع یک اقدام سیاسی به شمار میآید
تیمورزاده که ناشر کتابهای دانشگاهی است، درباره زمینهسازی برخی لابیها در نمایشگاههای خارجی در راستای دلالی کتاب از سوی واردکنندگان کتابهای دانشگاهی گفت: «لابیهایی که در دوره قبل نمایشگاه فرانکفورت اتفاق افتاد، نتیجهاش را در نمایشگاه کتاب تهران امسال نشان داد. عدهای که به ظاهر ناشر بینالمللی نامیده میشوند با حضور در نمایشگاه فرانکفورت، با ارتباط برقرار کردن با ناشران خارجی، زمینه واردات کتابهای آنها را به ایران فراهم میکنند و از این طرف؛ همانطور که امسال دیدیم دانشگاهها مکلف شده بودند که برای تجهیز کتابخانههای خود، کتابهای اورجینال وارداتی را بخرند! و این یعنی ضرر و زیانی که ناشر داخلی متحمل میشود.»
تصمیمات، عجولانه و غیرکارشناسانه بود
محمودرضا بهمنپور، مدیر چاپ و نشر نظر نیز یکی از ناشران بخش خصوصی است که برای شرکت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، در آلمان حاضر شده بود. او که اساسا حضور ایران (غرفه دولتی ایران) در تمام نمایشگاههای بینالمللی کتاب را، امری بیهوده و زیان آور میداند که سالانه چندمیلیارد تومان از سرمایه ملی را به هدر میدهد، معتقد است نحوه عملکرد مدیران دولتی در تحریم نمایشگاه امسال فرانکفورت، در شرایطی که بالغ بر یک میلیارد تومان از سرمایه ملی صرف حضور ایران در این نمایشگاه شده بود، حاصل تصمیمی عجولانه و غیر کارشناسانه است.
وی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا اظهار داشت: «مراسمی که سلمان رشدی در آن شرکت کرد Opening press conference بود که صبح سهشنبه؛ یک روز پیش از آغاز به کار نمایشگاه برگزار شد و مراسم افتتاحیه، بعد از ظهر این روز برگزار شد. بنابراین به نظر من چنین واکنش شدیدی از سوی مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در ادامه باعث شد جمعی از ناشران خصوصی و دولتی دیگر نیز از گشایش غرفه خود انصراف بدهند، واکنشی عجولانه و غیرکارشناسانه بود.»
بهمنپور ادامه داد: « اقدام ایران باعث شد یک کنفرانس معمولی در عرض چند روز، انعکاسی جهانی پیدا کند و در ادامه کتاب سلمان رشدی در عرض چند روز، در آلمان و آمریکا چند نوبت چاپ شده و مورد استقبال مردم قرار بگیرد. فکر میکنم اگر ناشر این کتاب، میلیونها دلار هم خرج تبلیغات این کتاب میکرد، نمیتوانست به چنین فروشی دست پیدا کند.»
مدیر انتشارات نظر اظهار داشت: «اما اتفاق بدتر، همان هزینههای کلانی بود که برای حضور در این نمایشگاه صرف شده بود؛ از جمله اجاره و ساخت غرفه و هزینه افرادی که به فرانکفورت اعزام شده بودند. حداقل کاری که میشد کرد، گشایش غرفه ایران بعد از روز اول بود تا حداقل این غرفه، خالی نماند.»
وی ادامه داد: «برخی از اخبار نیز در ایام نمایشگاه، به صورت اغراقآمیز در کشور منتشر میشدند. مثلا چیزی که ما در نمایشگاه دیدیم، غرفهای تعطیل بود که در آن سکویی گذاشته بودند و روی سکو، پیام مقام معظم رهبری قرار داشت. حالا توزیع این پیام چطور اتفاق افتاده، نمیدانم؛ چراکه عملا کسی به غرفه بسته ایران، نزدیک هم نمیشد. فکر میکنم اصلا این حرکت، وهن به پیام مقام معظم رهبری بود.»
بهمنپور خاطرنشان کرد: «زیان بعدی، زیانی بود که به دلیل نبود هماهنگیهای لازم، موجب ایجاد نوعی نابسامانی در روز نخست نمایشگاه شد. آنچنان که یک سری از ناشران شبه خصوصی، در بلاتکلیفی مانده بودند که غرفه خود را باز کنند یا نه. روز دوم این ناشران هم اعلام کردند شرکت نمیکنند و برخی از ناشران غیر دولتی مثل نشر نظر نیز پیرو همین تصمیم، متضرر شد به طوری که ما هم غرفه خود را باز نکردیم.»
انتهای پیام/