دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

تحلیلی بر تعدادی از رایج ترین جملاتِ زیبا اما غلط!

تعداد زیادی از جملاتی که در شبکه های اجتماعی، معمولا بدون هیچ فکر و تاملی دست به دست می شود، جملاتی جذاب و شعارگونه اما دوپهلو، بلاتکلیف و تاویل و تعبیرپذیر است که با دست گذاشتن روی خطاهای رایج تفکر مثل «نگاه همه یا هیچ» یا «تعمیم نادرست»، موجب سوءبرداشت مخاطب، استفاده نادرست از جملات در موقعیت نادرست و شکل گرفتنِ یک منطق بی اساس و توخالی می شود و به نتایج تاسف بار فرهنگی و اجتماعی می انجامد.
کد خبر : 47317

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه خراسان نوشت: به این معنا که این گونه جملات و نظریات، یا توسطِ آدم هایی خوب و سالم و با نیتی خیر، طرح و مطرح می شود که غرضی ندارند اما چون نگاهِ جامع و عمیقی هم پشتشان نیست، گاهی مخاطب با سوءاستفاده از آن حرف و جمله، به توجیه یک عمل اشتباه یا رواج یک عقیده نادرست دست می زند؛ یا توسطِ آدم هایی نه چندان خوب و با اهدافی نه چندان خیر، اما با محتوایی به ظاهر مثبت مطرح می شود که خب، ناگفته پیداست هم مخاطب ساده انگار را حداقل در نگاه اول فریب می دهد و هم آثار و نتایج مخربی در پی دارد. برای فهم بهترِ مسیرِ پیچیده فرآیند شکل گیری یک جمله براساس یک سری مواد خام که معمولا عقیده نسنجیده نویسنده است، و چگونگی برداشت و استفاده مخاطب و تاثیر آن در جامعه، به بررسی برخی از پررنگ ترین مصداق های این سال ها می پردازیم.


دوستان گلم، مرا قضاوت نکنید!

پرتکرارترین، پرطرفدارترین و ملال آورترین نظریه و جمله این سال های فضای مجازی جامعه ماست. چماقی که زن و مرد و پیر و جوان و هنرمند و آدم عادی، به هر بهانه ای کوبیده اند توی سرِ مخاطبی که از قضا مخالفِ «ظاهر»، «رفتار» و «عملکرد» آن هاست و به خودش جرات داده و یک کلام پرسیده است: «چـرا؟». تازه ترین نمونه اش هم واکنش دو چهره شناخته شده، یکی در عرصه مدلینگ و دیگری در عرصه بازیگری بود که در اوج ایام عزاداری سالار شهیدان، تصاویر حضورشان در هیئت ها و حسینیه ها را با ظاهری خلاف آموزه های دینی و خلافِ عرف و فضای این گونه مجالس، در صفحه اینستاگرامشان نشان دادند و وقتی با اعتراض مخاطبان که معتقد بودند این سر و شکل و قیافه در روز عاشورا، توهین به مقدسات و ارزش هاست مواجه شدند، پاسخ دادند: «دوستان گلم، منو قضاوت نکنید!» و عده ای هم کورکورانه تایید و لایک کردند.

هرچند دین و فرهنگِ ما، قضاوت درباره نیت، باطن، مراتب ایمان، سعادت یا شقاوتِ اخروی دیگران را نهی کرده و مذموم شمرده اما همین دین، تاکید کرده که ظاهر آدم ها و رفتار و عملکردشان هم به اندازه نیت و باطن مهم است، چون سنگِ محک ایمان و درونیات فرد است. به این معنا که اگرچه ما اجازه نداریم درباره نیت درونی و شرایطِ پنهان شکل گیری یک رفتار قضاوت کنیم اما ظاهرِ رفتار هم نباید خلاف آموزه های دینی باشد و ایجاد ظن و گمان بد کند.

واضح تر اینکه: وقتی یک خانم، تصویرش را با ظاهری آنچنانی در روز عاشورا و در فضای حسینیه منتشر می کند، ما اجازه نداریم درباره شرایط فرهنگی و تربیتی خانوادگی و اجتماعی این شخص که به شکل گرفتن چنین رفتاری منجر شده است یا درباره نیت حضور این خانم در حسینیه و یا حتی جایگاه معنوی ایشان در نگاه امام حسین(ع) قضاوت کنیم اما از آنجا که ظاهر او برخلاف آموزه های دینی و حتی عرفی است، می تواند معیار سنجش میزانِ احترام فرد به تقیدات و باید و نبایدهای دینی و اجتماعی باشد. باز هم واضح تر؟ «عزیزم اگر دوست نداری مورد قضاوت نادرست قرار بگیری، ظاهر زندگی، رفتار یا عملکردت نباید خلاف آموزه های دینی و اخلاقی باشد.»

مرا همان گونه که هستم بپذیر!

این حرف، در صورتی که ناظر به عرصه سلایق شخصی باشد، حرف کاملا درستی است اما وقتی پای آموزه های دینی و اخلاقی به میان می آید، دیگر قابل قبول نیست. گاهی حرف از «انتخاب رنگ لباس» است و توقع پذیرش سلیقه شخصی ما از سوی عموم، صحیح و منطقی است؛ اما گاهی حرف از «حد و حدود پوشش و حجاب» است که خب اینجا دیگر سلیقه من و تو مطرح نیست و اگر به باورهای دینی معتقدیم یا حداقل این طور نشان می دهیم، باید تسلیم احکام دین باشیم و حق نداریم بگوییم: «من همینم و مرا همین طوری بپذیر».

گاهی حرف از مسائل انتخابی ساده است و گاهی پای آموزه های الزامی وسط است. گاهی شما از فلان برند عطر استفاده می کنید و اگر بقیه نمی پسندند، مشکل آن هاست و باید شما را همین طوری بپذیرند اما گاهی بددهن و بی ادب هستید و براساس دستورات صریح دین، هم بقیه وظیفه دارند با نرمی و آرامش از تو بخواهند تغییر کنی (امر به معروف و نهی از منکر) و هم تو وظیفه داری خودت را تغییر بدهی! تفکر «مرا همان گونه که هستم بپذیر!»، گاهی خیلی خطرناک و آسیب زاست؛ یک لحظه تصور کنید یک مُجرم، یک خطاکار، یک متجاوز یا حتی یک قاتل هم انتظار داشته باشد: «مرا همین طوری که هستم بپذیرید» و جامعه هم حق هیچ گونه اعتراض و برخوردی نداشته باشد! می بینید این تفکر، چقدر می تواند دنیا را ناامن کند؟

این حریم خصوصیِ من است!

حریم خصوصی آدم ها، فضا و حیطه ای است که در آن هر فرد حق دارد به کارها و امور مورد علاقه اش بپردازد؛ به دو شرط: اولا حقوق بقیه ضایع نشود، ثانیا از حدود الهی تجاوز نکنیم. حریم خصوصی، یعنی فضایی که ما، بی اینکه جار بزنیم و بقیه را مطلع کنیم، به اموری بپردازیم که حق ا... و حق الناس را پایمال نمی کند. و خب در این شرایط، خانواده، اطرافیان و جامعه «باید» به حریم خصوصی ما احترام بگذارند.

اما گاهی، یا به حریمِ بقیه تجاوز می کنیم یا خودمان با دست خودمان، حریم خصوصی مان را عمومی می کنیم؛ در این صورت دیگر نباید از بقیه انتظار احترام به حریم خصوصی داشته باشیم. یکی از بارزترین نمونه هایش، خانم مجری سابق است که یک روز، برمی دارد از ناراحتی، فشار عصبی یا به هر دلیل دیگر، تهِ تهِ حریم خصوصی اش را عیان و علنی می کند و روز بعد، وقتی حالش خوب و حواسش به جاست، مخاطبانش را به خاطر فضولی و کنجکاوی درباره حریم زندگی خصوصی اش، سرزنش می کند و به باد انتقاد می گیرد. یادمان باشد! انتشار تصاویر شخصی و مسائل خصوصی در جمع های حقیقی یا شبکه های اجتماعی، به معنی صدور غیرمستقیم مجوز سرک کشیدن، کنجکاوی، سوال و جواب و اظهارنظر به دیگران، درباره آن چیزی است که فقط مربوط به خود ما می شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب