دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نگاه آنا به فیلم‌های جشنواره فجر/ 28

«خورشید» و بازگشت مجیدی به «فن شگرد»

فن شگرد مجیدی در فیلمسازی کارکردن با کودکان و نابازیگرهاست که در فیلم «خورشید»نمود دارد.
کد خبر : 471179
11250497_201.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، محمدصالح سلطانی: کارگردان‌ها هم مثل رزمی‌کارها «فن شگرد» دارند. هر سوژه و هر فیلمنامه‌ای راه دستشان نیست. قلق فیلمسازی درباره‌ی برخی چیزها را خوب بلدند و درباره‌ بعضی چیزها نمی‌توانند فیلم خوب بسازند. مثلا فن شگرد اصغر فرهادی، طبقه متوسط و بحران‌های خانوادگی است. ابراهیم حاتمی‌کیا استادِ به تصویر کشیدن حال‌وروز آدم‌های آرمان‌گراست. مسعود کیمیایی غیرت، رفاقت و زخم را روی پرده مجسم می‌کند و مجید مجیدی، متخصص فیلم‌ساختن با کودکان و نابازیگرهاست.


مجیدی، چنان ماهرانه از کودکان بازی می‌گیرد و چنان آن‌ها را در فیلمنامه‌های خود حل می‌کند که مخاطب آثار او، بیش از هرچیز مسحورِ نقش‌آفرینیِ قهرمان‌های کودک و نوجوانِ فیلم‌هایش می‌شود. شاید همین مهارت عجیب و غریب بود که مسئولین سینمایی کشور را مجاب کرد تا پروژه‌ی بزرگ «محمد رسول‌الله» را به او بسپارند. مجیدی پس از تولید طولانی و دشوارِ این فیلم فاخر، راهی هندوستان شد و طبعش را با بازی‌گرفتن از یک نوجوان هندی در «آن‌سوی ابرها» آزمود.


تجربه‌ این فیلم البته برای مجیدی خوشایند نبود. شکست در اکران عمومی و ناکامی در جشنواره‌های جهانی، دوربین مجیدی را دوباره به همان لوکیشن همیشگیِ فیلم‌هایش بازگرداند. به همان محله‌هایی که «بچه‌های آسمان» و «آواز گنجشک‌ها» را در آن‌ها روایت می‌کرد. «خورشید» پیش از هرچیز، بازگشت آقای کارگردان به خانه است. رجعت فیلمساز کهنه‌کار به همان مختصاتی که درخشیدن را از آن آغاز کرده‌بود.



نیمه‌ اول «خورشید» پر از نشانه‌های امیدوارکننده است. یک شروع جذاب، بازی‌های خیره‌کننده‌ پنج نوجوان از جمله بازیگر نقش اول (روح‌الله زمانی) و دو نوجوان افغان، ریتم خوب، اتفاقات غافلگیرکننده و البته فضاسازیِ شاعرانه‌ای که شاه‌بیت فیلم‌های مجیدی است.


طناز طباطبایی، جواد عزتی و علی نصیریان حسابی به نقش‌ها چفت شده‌ و تسلط بالایی در بازی‌هایشان ارائه داده‌اند. توجه مسئولانه‌ مجیدی به آسیب‌های اجتماعی و نگاه شرافتمندانه‌اش به مهاجران افغان هم، لذت تماشای یک ساعتِ اولِ «خورشید» را دوچندان می‌کند.


فیلم رفته‌رفته اما از ریتم می‌افتد و کند می‌شود. نماهای اضافه و ماجراهای فرعیِ پی‌درپی، گاهی حوصله‌ی مخاطب را سر می‌برد. خط اصلی داستان و کنجکاوی مخاطب برای فهمیدنِ رازِ قصه، با خرده‌داستان‌های مکرر فیلم به حاشیه رانده می‌شود. تدوین مجدد و کاهش زمان این فیلم 130 دقیقه‌ای، حتما می‌تواند آن را برای اکران بهتر کند و مخاطبین بیشتری را پای فیلم تازه‌ی مجید مجیدی بیاورد.


«خورشید» دو موضوع محوری دارد: کودکان کار و اعتیاد. هر دو موضوع، در فیلم پررنگ‌اند و البته مجیدی بدون اغراق و شعارهای گل‌درشت به این دو مساله پرداخته. کودکان کارِ خورشید، اگرچه در حصار کار سخت و در میان لاستیک‌های کثیف و سیاه اسیرند، اما غمگین نیستند و برای بدست آوردن «زندگی» تکاپو می‌کنند. آدم‌های «خورشید» در جهانِ تلخی زندگی می‌کنند اما تلخ نیستند.


این هنر مجیدی است که از دل محلات حاشیه‌ای و از دل بحران‌های اجتماعی، زندگی بیرون می‌کشد. شاعرانه‌های مجیدی هنوز جذاب است و هنوز لحظات عمیقی خلق می‌کند.


«خورشید» می‌توانست «بچه‌های آسمان2» باشد. می‌توانست فیلمی باشد برای بازگشت باشکوه مجیدی به سینمای محبوبِ همیشگی‌اش. کندیِ ریتم و برخی ضعف‌های فیلمنامه اما ترمزِ فیلم شده و لذت تماشای خورشید را ذره‌ذره برای تماشاگر، کم می‌کند. هرچند «خورشید» با تمام این اشکالات، فیلمی قابل قبول  است و برای هواداران مجید مجیدی، دلپذیر.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب