یک پیشنهاد عملیاتی برای اجرای اقتصاد مقاومتی
منابع زیرزمینی یکی از نعمات الهی است که تمام کشورها به یک اندازه از آن بهرهمند نیستند و هر کشور به تبع منطقه جغرافیای خود، دارای منابع بخصوصی است. ایران نیز به واسطه حضور در خاورمیانه یکی از کشورهای مهم در زمینه نفت به حساب میآید.
از زمان ملی شدن نفت تا به امروز، نفت بخشی جدایی ناپذیر از اقتصاد ایران بوده است که همواره در بودجه کشور با عنوان متفاوتی وجود داشته و با خود مواهب و مشکلاتی را به همراه آورده است. هر چند تلاشهای فراوانی برای اصلاح ساختار بودجه شده است اما جدایی از نفتی که در تار و پود اقتصاد ایران رشد کرده است، بسیار سخت و دردناک خواهد بود ولی ایران چارهای جز این اصلاح نخواهد داشت.
درآمدهای سهل الوصول نفتی باعث شد تا هیچگاه دولتمردان به فکر ایجاد تنوع در درآمدهای دولت نباشند، که باعث کم اهمیت شدن فعالیت کسب وکارها برای دولت میشود و از سوی دیگر دولت تمایل کمتری برای ایجاد شفافیت در اقتصاد دارد، برای مثال اگر مالیات را یک منبع اصلی درآمدهای دولتها در نظر بگیریم که فرایندی پیچیده و پرهزینه است،دولت ایران که دارای درآمدی مانند نفت است که اولا درآمدی دلاری بوده و ثانیاً تا پیش از تحریمهای آمریکا علیه ایران بسیار ساده و کم هزینه بود، انگیزهای برای مالیاتستانی ندارد.
این خود باعث خواهد شد تا شفافیت فعالیتهای اقتصادی برای دولت کمتر باشد و در مرحله اول دولت نتواند به طور دقیق تاثیر سیاستهای خود را بر کسبوکارها ارزیابی کند و دوماً دریافت مالیاتهایی که تناسب کمی با آن بخش از اقتصاد شفاف دارد منجر به فشار بر دوش بخش مولد اقتصادی میشود که یک ضدانگیزه قوی برای حرکت فعالیتهای مولد به سوی بخش غیرمولد است.
از سوی دیگر درآمدهای نفتی ایران خود تابع دو متغیر دیگر هستند، نوسانات بازار جهانی نفت و نرخ برابری ارز. بنابراین درآمدهای دولت، درآمدی درونزا نیست که دولت بتواند به میزان مشخصی درآمد حاصل از نفت دست یابد، در برخی دورهها درآمد بیشتر و در برخی دورهها درآمد کمتر است.
در صورتی که امروزه بخش قابل توجهی از بودجه کشورهای توسعه یافته و پیشرفته صنعتی، از مالیات بدست میآید؛ که این امر خود باعث ارتباط بیشتر دولت و کسب وکارها می شود و سیاستهای دولت در جهتی تنظیم خواهند شد که اولاً به نفع کل اقتصاد به عنوان یک واحد باشد و ثانیاً به نحوی است که به فعالیت کسبوکارها صدمهای وارد نکند زیرا آنها منبع اصلی درآمد دولتها هستند.
باید توجه داشت که دریافت مالیات توسط دولت به نفع همه اقشار جامعه است، زیرا یکی از نقشهای اصلی دولت که توزیع ثروت است، توسط ابزار مالیات انجام میشود و این ابزار به برخی افراد سودجو و سفته باز اجازه نخواهد داد تا یک شبه به ثروتهای نجومی دست یابند.
*آسیبپذیری اقتصاد ایران
از آنجایی که مواد شیمیایی تشکیل دهنده نفت به شکلی است که پالایشگاهها بر اساس نوع نفت ساخته میشوند، میتوان انتظار داشت که نفت هر کشوری دارای مشتریان محدودی باشد که این به ضربهپذیری بالای یک اقتصاد نفتی منجر میشود. با توجه به تجربه کشورهای اروپایی که در بحران نفتی دچار مشکلات اقتصادی گسترده شدند؛ میتوان از روشی که آنها برای مستحکم کردن اقتصاد خود از آن استفاده کردند، بهره جست.
این کشورها به تنوع در سوختهای مورد استفاده خود و تنوع در عرضهکنندگان انرژی خود دست زدند، به طوری که امروز نه بحران نفتی و نه عدم فروش نفت کشوری به خصوص به آنها آسیب جدی وارد نخواهد کرد.
از آنجایی که بازارهای آزاد همواره در نوسان هستند و دورههای رونق و رکود را تجربه میکنند، بازار نفت نیز از این قاعده مستثنی نیست، و هر نوسانی در بازار جهانی منجر به تلاطمی اقتصادی در کشورهای فروشنده نفت خواهد شد، چه شوک مثبت باشد و چه منفی.
یکی از راههایی که ایران به کمک آن میتواند این مشکل را حل کند، تنوع بخشیدن به مشتریان نفتی و تنوع دادن به محصولات نفتی ایران است که راه حل دوم منجر به افزایش ارزش افزوده زنجیره نفتی خواهد شد و از چند سو به اقتصاد کمک خواهد کرد.
باید توجه داشت که رصد فروش نفت خام ایران و درآمدهای حاصل از آن برای ایالات متحده بسیار راحتتر از رصد فراوردههای نفتی ایران است. از سوی دیگر فراوردههای نفتی نیز مشتریان بیشتری نسبت به نفت خام خواهد داشت که منجر به تنوع در مقاصد صادراتی ایران خواهد شد.
*واردات کالاهای اساسی
در این میان حضور درآمدهای سرشار نفتی باعث شد تا برخی کالاهای اساسی که در دورهای کشور در تولید آنها به خودکفایی رسیده بود مورد غفلت قرار گیرد و دوباره کشور واردکننده برخی از این کالاها شود. از سوی دیگر کشور همواره دچار تورم مزمن بوده است که تاثیر بسزایی در هزینه تولید و قیمت کالاهای اساسی داشته است، که باید توجه کرد یکی از ریشههای تورم اقتصاد ایران درآمدهای دلاری حاصل از فروش نفت بوده است.
در چنین شرایطی با افزایش هزینه تولید، کسب وکارها توان تولید و رقابت در صحنه داخلی و بینالمللی را نداشته و از این رو توان پرداخت مالیات را نیز ندارند. بنابراین اگر درآمدهای نفتی دچار کوچکترین اختلالی شود، کل اقتصاد نفتی دچار تلاطم شده و دولت نیز هیچگونه درآمدی برای هزینه در اقتصاد نخواهد داشت، زیرا تنها درآمد چنین دولتی فروش نفت بوده و به قولی تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد گذاشته است و درآمدی جایگزین ندارد.
آیا راهکاری برای خروج از چنین شرایطی وجود دارد؟ در سالهای اخیر مقام معظم رهبری همواره بر نقش مردم در اقتصاد و اصول اقتصاد مقاومتی تاکید داشتند و این امر را میتوان از نامگذاری سالهای گذشته و توجه رهبری به مساله اقتصاد مقاومتی دانست، که به جرات تنها راه برونرفت از بنبستهای اقتصادی افزایش نقش مردم در اقتصاد و جدایی از وابستگی به درآمدهای نفتی است که این دو ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند.
در اصول ارائه شده برای اقتصاد مقاومتی، یکی از راهکارها تنوع بخشی کالاهای صادراتی و محصولات نفتی است، که حتی با سخت ترین تحریمها نیز اقتصادی متکی بر مردم دچار مشکلات اندکی خواهد شد.
اخیرا و پس از بحران مالی 2008 نیز اقتصاد مقاومتی با فرم و نام دیگری در ادبیات اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است و سازمانها و نهادهای بین المللی نیز در حال ایجاد شاخصهایی در این زمینه برای سنجش مقاومت اقتصادی خود هستند.
یادداشت از علی رضا قربانی کارشانس علوم اقتصادی
انتهای پیام/4141/
انتهای پیام/