برای ساخت «چهل تیکه» دو سال وقت گذاشتم و کل آرشیو را مرور کردم/ متولدان 52 تا 63 نسل منحصر به فردی هستند
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، برنامه تلویزیونی «چهلتیکه» به تهیهکنندگی و کارگردانی الهام حاتمی و اجرای حمیدرضا علیمردانی یک خاطرهبازی است که گذشته را به نسلهای حال پیوند میدهد و نقشآفرینی بازیگران، در زمان گذشته در آن مرور میشود. این برنامه از یکشنبه تا جمعه هر هفته، ساعت 20:30 از شبکه نسیم پخش میشود. از همین رو گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا به سراغ الهام حاتمی تهیهکننده و کارگردان این برنامه رفته که ماحصل این گفتگو در ادامه قابل دسترس است.
از چالشها لذت میبرم
در ابتدا که با حاتمی تماس میگیریم از او میخواهیم که درباره ایده اصلی کار صحبت کند. میگوید: من قبلا در شبکه جام جم و شبکه یک، تهیه کننده بودم و برنامههایی مانند فیروزه، هفتسین، بیدمشک و... را ساختهام. زمانی که پس از دو سال بازگشتم از طرف شبکه نسیم اتود اولیه این کار که یک برنامه 20 تا 25 دقیقهای بود، به من پیشنهاد شد و گفتند چون خانم هستم و حوصله بیشتری دارم، آن را بسازم. در نهایت سه سال پیش ساخت این کار را با عنوان «چهل تیکه» شروع کردم.
او ادامه میدهد: در ابتدا قرار بود برنامه به صورتی باشد که مجری بیاید و یک سری صحبتهایی داشته باشد و تکههای مختلف آرشیوی نیز پخش شود. بعداً در طول زمان به این نتیجه رسیدم که بهتر است این برنامه را موضوعی بسازم؛ به همین دلیل چیزهایی را که از آرشیو داشتم به صورت موضوعی چیدم که بسیار کار سختی بود. ولی این سختی برای من خیلی لذتبخش بود؛ چون اصولاً دوست دارم در کارهایم برای خودم چالشی ایجاد کنم و همیشه هم از این چالش لذت میبرم. با وجود اینکه انجام این کار سخت بود ولی تیم فکری خوبی شامل افرادی مانند فرزاد حسنی، مازیار معاونی و... داشتم.
حاتمی بیان میکند که این کار به یک حافظه تاریخی خوب نیاز داشت؛ چون همه چیز در منابع مکتوب وجود ندارد و مجبور بوده خودش به دنبال خیلی چیزها بگردد و آنها را پیدا کند.
او اضافه میکند: مثلاً یک موضوعی مانند «تابستان» را تعیین میکردیم و به دنبال فیلمها یا تصاویر نوستالژی مربوط به تابستان میگشتیم. پس از آن براساس متریالی که داشتیم قصه مینوشتیم. در نهایت این کار موفق شد و مجری آن به عنوان بهترین مجری زن تلویزیون انتخاب شد. سپس شبکه نسیم پیشنهاد داد که این برنامه را به صورت گستردهتر بسازم. وقتی این پیشنهاد را دادند کمی نگران بودم که آیا این امر جواب میدهد؟ به همین دلیل درباره فضا تحقیق کردم و تقریبا پنج ماه، پیشتولید و طراحی دکور طول کشید.
نیاز بود که مجری حال و هوای دهه 50 را درک کند
حاتمی درباره تغییر مجری برنامه پس از گسترده شدن کار اظهار میکند: نیاز بود فردی اجرای برنامه را به دست بگیرد که سن و سالش به دههای که ما برای نوستالژی انتخاب کردهایم، بخورد؛ چون باید آدمی را میآوردم که با دههای که من در آن زندگی کردم هم نسل میبود و درضمن باید خاطراتی مشترک با دهه 50 و اوایل دهه 60 میداشت. به نظر من متولدان 52 تا 63 نسل منحصر به فردی هستند؛ چون خیلی چیزها را مانند جنگ یا تحریمهای آن موقع را تجربه کردهاند و نگاه خاصی به زندگی دارند.
او اضافه میکند: دوست داشتم دکوری مینیمال داشته باشم، نمیخواستم دکوری با دیوار گِلی و گلدون داشته باشم با اینکه از جمله علاقهمندیهایم خودم هست. برای انتخاب مجری نیز در نهایت با آقای علیمردانی به توافق رسیدم و به نظرم انتخاب خیلی خوبی بود؛ چون مردم او را دوست دارند، یک مجری منحصر به فرد است، آدم هنرمند و پایهای است. خیلی مهم است که مجری پایه کارگردان و کاری که میخواهد انجام دهد، باشد.
این کارگردان برنامه تلویزیون درباره متریال آرشیوش میگوید: دو سال در آرشیو رفت و آمد کردم، کار فکری و پژوهش کردم و بالاخره پیشدرآمدی از آرشیو داشتم که آنها را آماده کردم. کار کردن روی آرشیو خیلی کار سختی است و اصلاً شوخی نیست؛ چون که ما تنها مثلا روی سریال یا برنامهها کار نمیکنیم، بلکه روی همه آنها کار میکنیم، به همین جهت پیدا کردن همه چیز کار زمان بری است. از طرفی گاهی پیش میآید که همه چیز را درباره یک نفر جمع و جور کردهاید ولی او میگوید سال 62 یک میانبرنامه به فلان شکل بوده است. در این حالت میمانم اینکه میگوید، چیست؟ بعد از آن دوباره باید کلی بگردم تا آن را پیدا کنم.
در پایان به او میگوییم که پیشتر خانم گیتی خامنه در برنامه شما شرکت کردهاند و از تصاویر آرشیوی که از او نشانش دادهاید تعجب کرده بود؛ چگونه به این تصاویر دسترسی پیدا کردید و چه کسی در دسترسی به آرشیو به شما کمک کرده است؟ پاسخ میدهد: کسی در دسترسی به آرشیو به من کمک نکرده است. مثلاً خود خانم خامنه همزمان با من چنین برنامهای را روی آنتن دارند ولی در آن برنامه با وجود دسترسی به آرشیو، این تصاویر را ندارند؛ چراکه من دو سال تمام زمان گذاشتهام و کل آرشیو را مرور کردهام. قبلاً همه چیز همانند امروز دیجیتال نبوده و نوارها چند بار ضبط میشده است.
او ادامه میدهد: گاهی میبینید انتهای یک نوار، تکه تصویری است که تصورش را نمیکنید. کار کردن در آرشیو خیلی حوصله و آرامش میخواهد. البته بچههای آرشیو خیلی به من کمک کردند که چگونه این مسیر را درست طی کنم. شاید سال اولی که کار کردم کسی به من باور نداشت ولی پس از اینکه خروجی را دیدند، دلشان خواست در آن کار شراکت داشته باشند.
انتهای پیام/4139/پ
انتهای پیام/