دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نشست کارگردان و بازیگران «زیر همکف» در آنا/1

گودرزی: «زیر همکف» طنز نیست، مفرح است/ هومن شاهی: کلاً آدم خوش‌شانسی هستم/ ماجرای عجیب کنار گذاشتن ویدا جوان از یک سریال تلویزیونی

کارگردان و بازیگران سریال «زیر همکف» که از شبکه اول سیما پخش می‌شود مهمان خبرگزاری آنا شدند، که بخش اول این گفتگوی جذاب مقابل شماست.
کد خبر : 466071
C97B8192.JPG

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا- محسن غلامی (قلعه‌سیدی)، سریال‌های کمدی و طنز اگر خوب ساخته شوند، همیشه برای مخاطب جذابند؛ خاصه در کنداکتور پربیننده تلویزیون که می‌تواند حسابی جذب مخاطب کند. البته تلویزیون در این چندساله همیشه تلاش دارد تا پخش خود را خالی از این جنس سریال‌ها نگذارد.


فعلا هم که سریال «زیر همکف» درحال پخش از آنتن شبکه یک سیماست؛ نکات جالبی هم دارد بویژه در مورد بازیگران اصلی‌اش از بهادر مالکی گرفته تا هومن شاهی و غیره. هرکدام از اینها به تنهایی برای کنجکاوی کفایت می‌کند چه رسد به اینکه در نشستی همه را در کنار هم داشته باشیم.


عوامل اصلی سریال «زیر همکف» طی روزهای اخیر در نشستی که به میزبانی خبرگزاری آنا برگزار شد، دور هم جمع شدند و از حال و هوای این سریال و برخی سوالات حول آن گفتند که حاصلش را در ادامه می‌خوانید.




آنا: آقای گودرزی از شما شروع کنیم. بعد از این همه فیلم‌های طنز و کمدی که ساخته‌اید، در حوزه سریال هم سراغ «زیر همکف» می‌روید که چنین فضایی دارد. سوال اینجاست که با توجه به اشباع جامعه از آثار طنز و حتی اعمال خطوط قرمز خاص تلویزیون، چه شد که دوباره به سمت این ژانر رفتید؟


بهمن گودرزی: اتفاقا همین حرف داغ دل مرا هم تازه کرد. متأسفانه چه در سینما و البته در تلویزیون بیشتر، ما همانند رستم بدون اسلحه هستیم. به این معنا که عملاً نمی‌توانید با هیچ کس، هیچ چیز، هیچ قومیت، هیچ لهجه و هیچ چیزی شوخی کنید.


همه جای دنیا با بخشی از اینها شوخی می‌کنند؛ خب چارچوب‌های ما مشخص است و نمی‌توان سراغ این موارد رفت. در واقع در این چارچوب مشخص و محدود باز آمده‌اند و بال و پر فیلمساز را ناخودآگاه چیده‌اند.


آنا: می‌شود یقه کسی را گرفت و یا گفت که مقصر فلانی است؟


بهمن گودرزی: من خیلی دنبال مقصر ماجرا نیستم. شرایط بگونه‌ای است که من مطمئنم حتی اگر کاری بسازم و با خودم هم شوخی کنم، من نوعی صبح می‌رود کلانتری و شکایت می‌کند! همین ماجراست که فیلمساز و نویسنده‌ها را به سمت خودسانسوری ناخودآگاه می‌برد.



گودرزی: متأسفانه چه در سینما و البته در تلویزیون بیشتر، ما همانند رستم بدون اسلحه هستیم. به این معنا که عملاً نمی‌توانید با هیچ کس، هیچ چیز، هیچ قومیت، هیچ لهجه و هیچ چیزی شوخی کنید.



درست است که می‌گویند محدودیت، خلاقیت می‌آورد ولی ما از آن طرف بام افتاده‌ایم. هیچ چیزی برای شوخی ندارید و وقتی هم که با همه این محدودیت‌ها کاری آماده می‌شود، می‌بینید که چقدر ممیزی می‌خورد. چقدر چیزهایی که روی آن کار کرده‌اید، بازیگران زحمت کشیده‌اند، عوامل پیگیر بوده‌اند و همه و همه به‌واسطه یک‌سری از معضلات، شکل دیگری می‌گیرد.


همین مساله اتفاقا روی «زیر همکف»، سریال ما که یک کار طنز و ملوی اجتماعی است، بازهم اثرگذار شده و ترکش آن خیلی از سکانس‌ها را گرفته است. متأسفانه یک همتی می‌خواهیم در میان مسئولان در رابطه با کارهای کمدی و کارهای طنز، که راهکاری پیدا کنند فیلمساز و سازنده امکان داشته باشند کار دلخواهش را بسازد.


آنا: در مورد کلیت سریال «زیر همکف» چطور؟ یعنی به زعم شما قرار است اسم و عنوان کمدی بگیرد؟


بهمن گودرزی: اصلاً قرار نبود که سریال ما طنز باشد، ما گفتیم یک مقدار کار را مفرح بسازیم. ما خواستیم یک قصه کمدی موقعیت، یک قصه مفرح و یک معضل اجتماعی را با این زبان روایت کنیم. وقتی می‌گویید طنز، باید دید انتظار شما چیست؟ چون از اول باید فیلم‌نامه‌اش مشخص باشد، نوع چیدمانش، حتی انتخاب بازیگران و ... که همگی شرایط خاص خودش را می‌طلبد.


در رابطه با شروع کار هم اینکه فیلم‌نامه‌ای از طرف تلویزیون به ما پیشنهاد شد. در واقع کاری است که ابتدا به تهیه‌کننده محول می‌شود و تهیه‌کننده به‌واسطه شناختی که از آدم‌ها دارد، در وهله اول از یک کارگردان دعوت می‌کند. بنابراین اولین نفر کارگردان است.


آنا: در ارتباط با قصه پیشنهادی؛ فیلمنامه همینی بود که روی آنتن می‌بینیم؟ حالا اگر برخی ممیزی‌ها را کنار بگذاریم.


بهمن گودرزی: ابتدا یک فیلم‌نامه 14 قسمتی بود به نام «چهارراه» نوشته سروش صحت با یک آقای دیگر که یادم نیست نامش چیست، سال‌ها پیش نوشته بودند. قرار بود خود سروش نیز آن را بسازد. به دلایلی عقب می‌افتد. موقعی که گفتند این را بسازید، دیدم یک‌سری خط‌های حاشیه‌ای و شاید اصلی‌اش را برده بود در سریال «لیسانسه‌ها»، ‌آن پسری که عاشق می‌شود و ...


نشست عوامل مجموعه زیر همکف


عملاً ما به این نتیجه رسیده‌ایم که قصه هم بیات شده است؛ به‌واسطه اینکه به‌روز نیست. پس تصمیم بر این شد که هم قسمت‌هایش افزایش پیدا کند، هم تیمی جدید با توجه به آن خط کلی، نخ تسبیه را در داستانی جدید به دست بگیرد. الان نیز هیچ اثری از آن طرح اولیه در «زیر همکف» دیده نمی‌شود.


آنا: ما در این کار ترکیب تازه‌ای از بازیگران را دور هم می‌بینیم. مثل حضور آقای مالکی. خود شما بگویید که می‌خواهید بازیگری را جدی‌تر ادامه دهید؟ ظاهراً صداپیشگی شما به همان فامیل دور و کلاه قرمزی محدود شده است!


بهادر مالکی: اصلا مگر غیر از «کلاه قرمزی» چندتا کار دیگر تولید شده است؟


آنا: خب برخی‌ها از مجموعه «کلاه قرمزی» مثل کاظم سیاحی و غیره، اتفاقا این روزها تصمیم به تداوم بازیگری در مقایسه با صداپیشگی گرفته‌اند. خود شما چطور شد که بعد از چند تجربه سینمایی، «زیر همکف» را نیز در تلویزیون تجربه کردید؟


بهادر مالکی: بنظرم یک جورایی صداپیشگی و بازیگری لااقل برای من در یک راستا هستند. ولی صداپیشگی و کار عروسکی بیشتر دغدغه‌ام خواهد بود اما کار بازیگری را هم دوست دارم.


در مورد نحوه پیوستنم به سریال «زیر همکف»؛ درواقع پیشنهادی بود از طریق رضا بختیاری که سابقه همکاری با هم را در «کلاه‌قرمزی» داشتیم. من را معرفی کردند، آمدم با گروه آشنا شدم، متن و صحبت‌هایی که با کارگردان داشتم و ... نهایتا هم تجربه جدیدی برایم در بازیگری شد.



مالکی: برای من صداپیشگی و بازیگری در یک راستا هستند. ولی صداپیشگی و کار عروسکی بیشتر دغدغه‌ام خواهد بود



آنا: و در مورد نقش بیژن!


مالکی: یک جوری از اول هم همینی بود که می‌بینید. خوبی ماجرا اینجاست که من با ذهنیتی باز از طرف کارگردان مواجه بودم که اجازه پرورش کاراکتر را تا شروع ضبط به آدم می‌دهد. این برای من ارزشمند است. لحظه به لحظه با همدیگر کار کردیم و متن را آن‌جوری که در لحظه به زبان بازیگر می‌آید تطبیق دادیم. البته خب دوستان هم زحمت کشیدند خیلی‌ها را در پخش قیچی کردند و چیزی ازش نماند.


آنا: البته «زیر همکف» لااقل برای فرید قصه که هومن شاهی باشد، یک جور ایجاد مسیر و هموارتر کردن حضور او در فضای هنری است.


هومن شاهی: فکر می‌کنم با این سؤال‌تان باید یک‌مقدار از عقب‌تر بگویم. اول از «خندوانه» شروع شد و اعتمادی که رامبد جوان داشت با آنهمه پیگیری و اصرارش به حضور من در مجموعه‌اش. و یواش یواش اسمم خورد و توی برنامه رفتم و بعد از آن با «کودک‌شو» راهم مقداری هموار شد. به اصطلاح از زیر زمین آمدیم روی زمین!


بعد هم که با اعتماد آقای گودرزی و انتخاب خودشان از بین چند نفر، ترجیح دادند که من نقش فرید سریال «زیر همکف» را بازی کنم.


آنا: با یک مقدار خوش‌شانسی شاید!


هومن شاهی: من کلاً آدم خوش‌شانسی هستم.


آنا: به نظرم که دیگر کاملاً مجاز شدید.


هومن شاهی: بله دقیقاً.


ویدا جوان: خیلی هم بی‌دردسر نبود.


بهمن گودرزی: یک خبرنگاری به من زنگ زد و در اینباره حرف زد. گفت شاهی درواقع زیرزمینی بود و شما کمک کردید به این ماجرا. گفتم من کمکی هم نکردم، درواقع من او را از زیرزمین آوردم به «زیر همکف». حالا مانده تا بیاید این بالاها!


نشست عوامل مجموعه زیر همکف


آنا: اتفاقا برخی از شما انتقاد می‌کنند؛ از این بابت که این انتخاب‌ها شاید دهن‌کجی به بازیگری باشد. در مقام قیاس هرچند یکی مثل آقای مالکی سابقه جدی‌تری حتی در سینما دارد.


بهمن گودرزی: نه اتفاقا، دهن‌کجی نیست. هومن شاهی عقبه بازیگری دارد. تئاتر بازی کرده و تجربه صحنه را دارد. وقتی کسی کار حرفه‌ای روی صحنه دارد و یکی از رل‌های اصلی را هم انجام می‌دهد، پس یعنی بازیگر است. در سریال «گلشیفته» بازی کرده و حتی کلیپ‌هایی که کار کرده، جنبه بازیگری دارد. یعنی در واقع به صورت مانکن نبوده و جنبه اکت داشته است. حالا یک‌سری‌اش پخش شده یک‌سری هم در موبایلش دارد که نشان نمی‌دهد.


حتی یکی از شرط‌های من این بود که از کلیشه‌های رایج بازیگری در سریال «زیر همکف» به دور شویم. می‌گفتم که اصلاً یکی از ویژگی‌های سریال می‌تواند این باشد که در کنار روایت قصه استفاده از بچه‌هایی باشد که کمتر دیده شده‌اند یا در حوزه‌های دیگر کار می‌کنند. حالا چه تئاتر، چه در اینجا که به غیر از بازیگری صداپیشگی است، موسیقی بوده و .. . اصرار من این بود که در واقع این اتفاق بیفتد و از ابتدای تولید، آگاهانه، رسیدن به چنین مجموعه‌ای را در نظر داشتم. وگرنه فیلم و سریال ساختن با بازیگر چهره که کاری ندارد. ولی از اول بنا را روی این گذاشتم و این موضوع وظیفه‌مان است.


همین الان وقتی من به دانشگاه یا آموزشگاه‌ها می‌روم، بسیار چهره‌های جذاب و بازیگر توانا می‌بینم ولی خب راهی باید باشد که اینها به عرصه بیایند. هزینه‌ها زیاد است و باید یک‌مقدار محتاط‌تر بود ولی لااقل تلویزیون این رسالت را باید برعهده بگیرد. اگر باز هم پیش بیاید که در تلویزیون کار کنم، این رویه را قطعاً پی می‌گیرم. خود شما به من بگویید چرا فکر می‌‎کنید این انتخاب‌های بازیگری را یک جور دهن‌کجی می‌بینید؟


آنا: من نگفتم، گفتم بقیه می‌گویند. البته خیلی هم حرف و ادعای بی‌ربطی ینست.


بهمن گودرزی: می‌خواهم بیشتر بدانم منظورتان چیست که راجع به آن حرف بزنم.



ویدا جوان: تئاتر همیشه برایم مهم بوده که در تجربه بازیگریم باشد. پس کار تصویر که انجام می‌دهم، حتماً کار تئاتر هم درکنارش دارم چون صحنه واقعاً بازیگر را رشد می‌دهد.



آنا: به هرحال خیلی‌ها از همین بازیگران هستند که مدام انتقاد می‌کنند از این جهت که کاری به آنان نمی‌رسد. درحالیکه فیلمسازان می‌روند و افرادی که شاید تجربه بازیگری ندارند را بخاطر اینکه در حوزه‌ای دیگر مطرح است و می‌تواند باعث جذابیت و جذب مخاطب شود، جلوی دوربین می‌آورند.


بهمن گودرزی: هر کسی جایگاه خودش را دارد. در عین اینکه خیلی از این بازیگران مطرح سال‌های دور دیگر به چنین نقش‌هایی نمی‌خورند.


قرار نیست کسی و چیزی ماندگار شود. ابوالفضل پورعرب سه دهه جوان اول سینما بود، می‌گفت شبانه با گونی برایش پول می‌آوردند. این را من مطمئنم ولی خب تمام شد. این را باید بپذیریم که این اتفاق بخواهی نخواهی برای خیلی از بازیگران ما می‌افتد. البته برعکس سینمای غرب که آقای رابرت دنیرو می‌شود 80 ساله و الان مثلاً «مرد ایرلندی» را در نقش اول بازی می‌کند، آنجا فرمولش جداست. ولی اینجا متأسفانه می‌روند کنار.


آنا: در سریال «زیر همکف» سراغ بازیگری هم می‌رویم که نقش جدی و تلخ و طنز و همه را در چند سریال قبلی‌اش بازی کرده. سریال‌هایی که خانم جوان بازی کردند و دیده هم شد از «زمانه و «پژمان» گرفته تا «شمعدونی» و حتی «ماه و پلنگ». ولی تصور می‌شد که ادامه کار برای شما شلوغ‍تر و جدی‌تر باشد.


ویدا جوان: بعد از سریال «زمانه»، پیشنهادهای کاری خیلی خوب و زیاد شد. من دوست داشتم ژانر کمدی را هم برای خودم انتخاب و تجربه کنم بنابراین وارد سریال «پژمان» رفتم. بعد از آن و همچنین «شمعدونی» پیشنهادها همه کمدی شد. درحالیکه من همیشه از کلیشه شدن و از تکرار خودم می‌ترسم. به نظرم اتفاقاً مرگ یک بازیگر می‌تواند آن زمانی باشد که به تکرار بیفتد و دیگر جذابیتی برای تماشاچی و بیننده نداشته باشد.


بنابراین تصمیم گرفتم حدود دو سال صرفاً کار تئاتر کنم و تصویر را کنار بگذارم. بعد هم که سریال «ماه و پلنگ» پیشنهاد شد، با یک نقش جدیدتر و یک ژانر متفاوت‌تر برای خودم، پس دوباره وارد تصویر شدم. بعد از «ماه و پلنگ» پیشنهادی نبود که برای من دلچسب باشد یا احساس کنم که بیننده از دیدن آن لذت ببرد. در عین اینکه خودم هم کلاً آدم محتاطی هستم و محتاطانه قدم برمی‌دارم. چون فکر می‌کنم اگر پایت را درست و سفت روی پله بگذاری، خیلی بهتر است تا با عجله به سمت بالا بدوی.


نشست عوامل مجموعه زیر همکف


آنا: جدی‌تر هم سراغ تئاتر رفتید.


ویدا جوان: چون تئاتر همیشه برایم مهم بوده که در تجربه بازیگریم باشد. پس کار تصویر که انجام می‌دهم، حتماً کار تئاتر هم درکنارش دارم چون صحنه واقعاً بازیگر را رشد می‌دهد. من حتی قرار بود در سریال درحال ضبط آقای احمد امینی هم حضور داشته باشم. قرارداد بستم برای نقش خیلی سخت و در حال تمرین و تحقیق روی نقش بودم. اما متاسفانه خیلی سفت و سخت از سوی سازمان صداوسیما به گروه تهیه گفتند که بازیگر دیگری را جایگزین من کنند.


شش ماهی سر این جریان علاف شدم، کارهای دیگری نیز رد کردم و سر کار نرفتم. در واقع می‌شود گفت این ماجرا یک‌جور بی‌احترامی از طرف صدا و سیما بود.


آنا: نگفتند چرا با حضور شما در سریال ممانعت کردند؟


ویدا جوان: هیچ دلیلی نیاوردند. حتی بازیگری که جای من آمدند و بازی کردند، آن‌قدر تفاوت سطح و بازی با من ندارد. نه یک چهره به‌نام‌تر و نه قدیمی‌تر است.


آنا: احیانا خانم شبنم قلی‌خانی نبودند؟


ویدا جوان: بله. من می‌گویم قسمتم بود ولی واقعا فکر نکردند که من یک سال است که آن فیلم‌نامه را در دست دارم و خوانده‌ام. سه ماه بود که قرارداد داشتم و بخاطر آن نقش، دیگرپیشنهادها را نیز رد می‌کردم.


با این وضعیت تصمیم گرفتم که فعلا سینما و تئاتر را انتخاب کنم و خیلی درگیر تلویزیون نشوم. بنابراین وارد پروژه سینمایی «آبادان یازده 60» شدم به کارگردانی مهرداد خوشبخت. یک سینمایی دیگر نیز احتمالاً هفته دیگر شروع می‌کنم و یکی دو کار تئاتری دیگر.




قسمت دوم گفتگوی کارگردان و بازیگران «زیر همکف» بزودی در خبرگزاری آنا منتشر می‌شود.




انتهای پیام/4139/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب