مردم حتی کتابهایی را که هدیه میگیرند نمیخوانند/ ناشری بعد از 3 سال دستنوشتههایم را برگرداند
بقاییماکان در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، درباره بحران نشر در کشور و معضلات موجود گفت: «درباره معضل صنعت نشر و نبود تحرک در این حرفه، آنقدر گفته و نوشته شده که به نظر میآید بحث در این مورد، تکرار مکررات باشد. به خصوص در ده سال اخیر بسیاری از دستاندرکاران این صنعت تا حد نالیدن و مویه کردن و زاری پیش رفتند اما بعد دیدیم که هیچ حاصل نشد و این نالهها و زاریها، هیچ تاثیری در روشهای فرهنگی کلان کشور نگذاشت.»
وی افزود: « اگر از این حرفهای تکراری بخواهیم بگذریم که گوشها از آن پر است، باید به این مساله بپردازیم که مدیران فرهنگی و کسانی که برای ترویج فرهنگ فعالیت دارند و جامعه فرهنگی چشم به اقدامات آنان دارد، تلاشی انجام دهند اما شوربختانه هرچه میگذرد بیتفاوتی و رکود در این حوزه بیشتر مشاهده میشود.»
این نویسنده و مترجم همچنین در مورد پایین آمدن شمارگان کتاب خاطر نشان کرد: «در افت شمارگان حتی تا 100 نسخه -که آن هم اخیرا شنیدم ناشران سرشناس آنها را با دستگاه زیراکس چاپ میکنند و نیازی به فیلم و زینک و چاپخانه ندارند- کار به جایی رسیده است که نویسندگان و مترجمان ترجیح میدهند به سمت تولید کتاب نروند، زیرا نه بازار آن وجود دارد و نه مقدار تیراژ به حدی است که انگیزهای در پدیدآورندگان ایجاد کند.»
وی اضافه کرد: «همین دیروز ناشری صاحبنام پس از اینکه یکی از کتابهای مرا به مدت سه سال نزد خود نگه داشته بود، تلفنی خبر داد که در چاپ آن معذور است و بی هیچ رودربایستی این عهدشکنی را متوجه وضع نابسامان بازار نشر کرد و با یک معذرتخواهی نهچندان منطقی، دستنوشتهها را برگرداند.»
بقاییماکان برای تشریح نارضایتیهای موجود در این حوزه گفت: «بسیاری از مولفان از چند سال اخیر با قضایایی از این دست مواجه هستند و هر کدام به نوعی با استقبال نکردن ناشران برای چاپ کتاب مواجه شدهاند یا ناشران به قرارداد خود عمل نکردهاند که موجب شکایت به مراجع قضایی هم شده و البته تعدد مراجعات به دفتر حل اختلافات ناشران و مولفان در ارشاد نیز موید همین وضعیت است.»
وی خاطر نشان کرد: «اما اینکه چرا این وضع پیش آمده است باید گفت اگرچه دلایل مختلف برایش ذکر میکنند و تاثیراتی از قبیل پیدا شدن دستگاههای جدید ارتباطی و همچنین گرانی کتاب را موثر میدانند، چو نیک بنگری این معضل سر در مشکلی اساسیتر دارد و آن این است که کتابخواندن اصولا نیاز به ذهن آرام و موقعیت مناسب دارد.»
این پژوهشگر و اقبالشناس ادامه داد: «اگر جامعه را به یک شخص تشبیه کنیم، شخصِ جامعه در حالی که دچار مشکلات اجتماعی و اقتصادی است، طبیعتا ذهنی پریشان خواهد داشت که تمرکز را از او میگیرد که این مهمترین عامل و حتی میشود گفت عامل اصلی بر استقبال نکردن مردم از کتاب است زیرا شاهدیم که بسیاری، حتی کتابهایی را که به آنها هدیه هم میشود، مطالعه نمیکنند.»
وی درباره کتابخانهها نیز گفت: «کتابخانهها از اهل مطالعه خالی است و معدود مراجعکنندگان، یا دانشآموزند و یا دانشجو که برای مطالعه دروس خود به کتابخانهها میروند و نمیشود آنها را در شمار مطالعه کنندههای واقعی قرار داد.»
بقایی ماکان اظهار داشت: «یک مقایسه مختصر میان اماکن عمومی کلانشهرهای ایران با کلانشهرهای کشورهای پیشرفته کاملا نشان میدهد تا چه حد مردم ما به دلیلی پریشانی و نداشتن تمرکز، از مطالعه رمیدهاند زیرا در اماکن عمومی کشورهای پیشرفته، در دست، جیب و کیف اغلب مردم کتاب هست.»
وی گفت: «نه اینکه مردم علاقهای به دانشاندوزی و کسب آگاهی نداشته باشند، شرایط رای رسیدن به این هدف مهیا نیست. هر ظرفی، مظروفی میطلبد و در زمانی که ذهن شخصِ جامعه در وضع عادی قرار ندارد، مظروف آن جز تشتت و پریشانی نخواهد بود.»
وی تاکید کرد: «به نظر من تا زمانی که این معضل از شخصِ جامعه ایرانی برداشته نشود، هیچ نوع فعالیت و تلاشی برای کتابخوان کردن مردم موثر نمیافتد.»
انتهای پیام/