سفری هیجان انگیز به قرن 14 در بازی A Plague Tale: Innocence +بررسی این بازی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، سفر به زمانهای گذشته و مرور اتفاقات رخ داده در آن زمان و شرایط در بسیاری از بازیهای رایانه ای از جمله بازی A Plague Tale: Innocence به چشم میخورد که تجربهای خاص و حیرت انگیز را برای بازیکنان برجای میگذارد و از این رو خبرگزاری آنا قصد دارد تا شما را کمی بیشتر با این بازی آشنا کند.
داستان بازی A Plague Tale: Innocence
بازیکنان در بازی A Plague Tale: Innocence به فرانسه و قرن چهاردهم سفر میکنند و با خانواده ده رون همراه میشوند، در دقایق آغازین بازی، شاهد حضور آمیسیا و پدرش در جنگلی سرسبز و بینهایت زیبا هستیم و سازندگان از همین لحظه، قدرت بالای خودشان در طراحی فضایی چشمنواز از حیث بصری را به مخاطب نشان میدهند.
- بیشتر بخوانید:
- رایانههای بازیافتی دسترسی کودکان فقیر به اینترنت را ممکن کردند
- استفاده از واقعیت مجازی برای بازگرداندن توانایی حرکتی به بیماران
- مغز مصنوعی به کمک مغز انسان میآید
پس از گشت و گذاری کوتاه در جنگل، ناگهان همهچیز حال و هوای متفاوتی پیدا میکند و درواقع، پیچشهای داستانی بازی خیلی زود و از همین قسمت خودشان را به ما، نشان میدهند و پس از کش و قوسهایی کهبرای جلوگیری از فاش شدن جزییات داستان چیزی نمیگوییم، بازیکنان در نقش شخصیت آمیسیا این وظیفه را بر دوش میکشند تا از هیوگو، برادر وی مخافظت کنند و با فرار از دست تهدیدهای مختلفی مثل نیروهای تفتیش عقاید مذهبی یا موشهایی که در اثر طاعون در نقطهنقطه محیط بازی جولان میدهند، اولا برای بقا تلاش کنند و در قدم بعدی بهدنبال راهی برای درمان مشکلات هیوگو باشند.
هسته اصلی گیمپلی در بازی A Plague Tale: Innocence را مخفیکاری و حل پازل تشکیل میدهد و تقریبا همه چیز کاملا خطی بوده و راه حل مشخصی دارد و در صورت اشتباه منجر به مرگ یکی از شخصیتها میشود.
دشمنان شما در بازی A Plague Tale: Innocence دو گروه هستند، گروه اول Inquisition و گروه دوم موشها که حامل طاعون بوده و به علت تعداد بسیار زیاد، نه تنها ناقل بیماری بوده، بلکه در یک چشم به هم زدن باعث مرگ بازیکن میشوند و در مواجهه با هر دو گروه تقریبا جای حرکت اشتباه ندارید، البته با کمی پیشروی به آیتمهایی دسترسی پیدا میکنید که در صورت حمل آنها میتوانید برای یکبار از مخمصه فرار کنید.
حالت دیگری نیز در مقابل Inquisition وجود دارد و آن استفاده از هوش مصنوعی نه چندان جالب بازی است.
سلاحهای بازی A Plague Tale: Innocence
سلاح آمیسیا در بازی A Plague Tale: Innocence یک قلابسنگ است که قابلیت پرتاب سنگ و مواد مختلف شیمیایی که در طول داستان به آنها دست مییابید را دارد و به کمک این سلاح کوچک میتوانید با یک هدفگیری خوب دشمنان خود را از پای در آورید، اما آمیسیا یک قاتل حرفهای نیست!
در بیشتر مواقع به کمک ابزار در دسترس باید با پرت کردن حواس سربازها راه را برای پیشروی باز کنید و در صورتی که چارهای نباشد مجبور به قتل هم خواهید بود، این عمل یا توسط ابزارهای در دسترس صورت میپذیرد و یا توسط هدایت جریان موشها! ابزارهای مختلف با پیشروی در بازی در دسترس قرار میگیرند که هرکدام عملکرد خاصی دارد و از ترکیب آنها برای پیشبرد مراحل استفاده میشود. همچنین برخی از قابلیتهای آمیسیا نیز به وسیله آیتمهایی که در محیط پیدا میکنید قابل ارتقا هستند.
شاید بتوان گفت؛ بهترین صفت برای توصیف شخصیتپردازی کاراکترها در A Plague Tale: Innocence، واقعگرایانه باشد و همین هم باعث میشود تا ما مخاطبان بازی راحتتر بتوانیم با این شخصیتها ارتباط برقرار کنیم و همذاتپنداری داشته باشیم.
بعنوان مثال؛ سازندگان بهجای آنکه آمیسیا را تبدیل به یک قهرمان بسیار قدرتمند کنند که در حال محافظت از برادرش است که یک شخصیت ضعیف بهحساب میآید، هر دو این کاراکترها را به شکل انسانهایی متناسب با شرایط سنی خودشان در بازی بهتصویر میکشند؛ انسانهایی که با وجود تمام ضعفهایی که دارند بهدلیل شرایط سختی که در آن گرفتار شدهاند با تمام وجود برای بقا تلاش میکنند و خب هرکدام، حتی هیوگو با سن بسیار پایین خود، هم تواناییهایی برای این مبارزه و تلاش برای بقا دارند.
این قضیه البته نه تنه در رابطه با دو شخصیت اصلی و کلیدی بازی، که در ارتباط با سایر شخصیتهای مثبت A Plague Tale: Innocence هم صدق میکند؛ جایی که ما به مرور و با پیشروی در بازی A Plague Tale: Innocence با کاراکترهایی آشنا میشویم که هرکدام برای انگیزههای انسانی خاص خودشان، از محقق ساختن خواستههای نزدیکان از دست رفته گرفته تا حتی مبارزه برای مفاهیمی، چون عشق و دوستی، وارد داستان میشوند و تیم سازنده موفق شده اکثر این شخصیتها را به شکلی کاملا باورپذیر بهتصویر بکشد و ارتباط برقرار کردن با آنها را به کاری ساده تبدیل کند؛ ویژگیای که باعث میشود تا با وجود مشکلاتی که بازی دارد، تا پایان صرفا برای پی بردن به سرنوشت همین شخصیتها هم که شده تجربه اثر را ادامه بدهیم.
بررسی مشکلات بازی A Plague Tale: Innocence
مشکل اصلی گیمپلی A Plague Tale: Innocence، تکراری شدن آن است، درست زمانیکه نخستین بار دست در دست هیوگو باید از لابهلای نیروهای دشمن عبور کنید و با پرتاب سنگ به سمت زره یا پرتاب گلدان حواس آنها را پرت کنید، مکانیزمهای مخفیکاری بازی کاملا قابل قبول و مناسب به نظر میرسند.
حتی زمانیکه در ادامه برای نزدیک به یک ساعت دیگر هم این کارها را تکرار میکنیم، باز میتوانیم با آنها کنار بیاییم، اما بیشتر از این نه! چرا که این مکانیزمهای تکراری استفادهشده برای پرت کردن حواس دشمنان، مخفی شدن در لای بوتهها و حرکت کردن در زمان مناسب صرفا برای مدتی قابلتحمل هستند و پس از آن تکراری شدن آنها ضربه زیادی به جذابیت بازی میزند.
البته بازی A Plague Tale: Innocence، مکانیزمهای گیم پلی دیگری هم دارد؛ بعنوان مثال در بخشهایی از بازی هم خبری از دشمنان انسانی نیست و باید با قرار گرفتن در نزدیکی آتش، حال چه به شکل حمل مشعل چه با روشن کردن آتش در نقاط مختلف نقشه، شخصیتهای بازی را از دست موشها در امان نگه دارید. اما خب همین کارها هم باز صرفا در دفعات اول کمی سرگرمکننده هستند و پس از گذشت مدتی این حس به بازیکن منتقل میشود که انگار مدام در حال انجام دادن کارهای تکراری برای فرار از دست تهدیدهای موجود در محیط و رسیدن به محیط بعدی است که در آن، باز باید همین کارهای تکراری را انجام بدهد.
صداپیشگی و موسیقی در بازی A Plague Tale: Innocence
صداپیشگی بازی A Plague Tale: Innocence نیز در بالاترین درجه کیفیت قرار دارد و خصوصا کار صداپیشگان دو شخصیت آمیسیا و هوگو، بسیار شنیدنی است.
کوچکترین احساسات این دو شخصیت هیچگاه دروغین و غیر واقعی به نظر نمیرسد، خصوصا هوگو که با آن لحن معصومانه خود، احساسات آدم را به شدت بر میانگیرد. در قسمت صداپیشگی چیزی جز تحسین و تعریف در وصف کار هنرمندانه و شنیدنی آن نمیتوان گفت.
موسیقی بازی جای هیچگونه حرفی باقی نمیگذارد و قطعات ویولنی که در بازی پخش میشود، فراتر از شاهکار است. در مواقع آرام و زمانی که هوگو و آمیسیا تنها هستند و خطری تهدیدشان نمیکند، نتهای بلندتر با ریتم ملایم پخش میشود و در هنگامی که به طور مثال موشها حمله میکنند، ریتم سریعتر ویولن با نتهای کوتاه پخش میشود که به زیبایی هرچه تمامتر حس ترس و اضطراب را منتقل میکند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/