رابطه مخفیانه برای ازدواج زندگی ام را تباه کرد!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روز شنبه ۱۶ آذر امسال خانوادهای با مراجعه به اداره پلیس از مرگ پدرشان در بیمارستان رسالت تهران خبر دادند و تیمی از ماموران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند. دختر خانواده به ماموران گفت: همراه پدر و دو فرزندم به پارک زیر پل سیدخندان رفتیم تا مچ شوهرم را که قصد دارد با زن دیگری ازدواج کند، بگیرم که در این صحنه بین من و همسرم بحث بالا گرفت و شوهرم با پدرم درگیر شد که ناگهان حال پدرم بد شد و وقتی او را به بیمارستان رساندیم سکته کرد و به کام مرگ فرو رفت. بدین ترتیب تیمی از ماموران به سراغ شوهر زن جوان رفتند و شامگاه شنبه او را در خانه اش دستگیر کردند.
مرد جوان صبح دیروز در دادسرای امور جنایی تهران به بازپرس پرونده گفت: ۱۰ سال قبل با همسرم ازدواج کردم و در این سالها همسرم به من شک داشت، اما با همه اختلافاتی که داشتیم به زندگی مان ادامه دادیم تا این که یکی از همکارانم در بانک از من پول قرض گرفت و همسرم فیش بانکی را که به نام همکارم که یک خانم است، در جیب لباسم پیدا کرد.
وی افزود: همسرم وقتی دید من برای زن جوان پول واریز کردم شروع به تهمت زدن کرد و میگفت که من با این زن در ارتباطم و یک روز به سراغ همکارم در بانک رفت و شروع به داد و فریاد کرد. مرد جوان ادامه داد: بعد از این ماجرا من برای دلجویی به سراغ همکارم رفتم و با هم شروع به صحبت کردیم که متوجه شدم او قصد دارد از همسرش جدا شود و من هم که از رفتارهای همسرم خسته شده بودم، تصمیم به جدایی داشتم و در همان روزهای نخست آشنایی تصمیم گرفتیم با جدایی از همسرانمان با هم ازدواج کنیم.
این مرد گفت: درباره طلاق با همسرم صحبت کردم و گفتم سرمایه و پولی که جمع کردیم نصف، نصف تقسیم میکنیم، اما همسرم حاضر به جدایی نبود و هر روز با هم اختلاف داشتیم تا این که همکارم یک روز خواست به دیدنش در پارک بروم تا تکلیف اش را روشن کنم. وی افزود: صبح شنبه با همکارم در پارک کوچکی که زیر پل سیدخندان است قرار داشتم و نمیدانستم همسرم مرا تعقیب میکند، همکارم از من خواست اگر از همسرم جدا نمیشوم به این رابطه ادامه ندهیم و اگر هم تصمیم به جدایی دارم تکلیف اش را زودتر روشن کنم که ناگهان زنم وارد پارک شد و شروع به جیغ و فریاد کرد و در ادامه دعوا به سمت خودرو رفت و به بچه هایم گفت که پدرتان میخواهد با این زن زندگی کند و از من طلاق بگیرد.
پدرزنم تا قبل از جیغ و فریادهای همسرم از خودرو پیاده نشده بود و زمانی که دید دخترش درگیری لفظی پیدا کرده است برای آرام کردنش از خودرو پیاده شد که ناگهان حالش بد شد و همسرم او را به بیمارستان منتقل کرد و من نیز بچهها را به خانه بردم و هیچ درگیری بین من و پدرزنم صورت نگرفته است. بنا به این گزارش، داماد خانواده برای تحقیقات بیشتر دربازداشت پلیس قرار دارد و جسد پدرزن این مرد بانکی به پزشکی قانونی منتقل شده است تا علت مرگ مشخص شود.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
انتهای پیام/