دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
07 آذر 1398 - 13:37
کتابِ مظلوم/ 13 | آنا گزارش می‌دهد؛

بحران اعتبار جوایز ادبی در ایران/ جشنواره‌هایی برای مردم یا فقط اهالی ادبیات؟

جشنواره‌ها و جوایز ادبی فراوانی هر ساله در کشور برگزار می‌شود که به نظر می‌رسد تا رسیدن به نقطه مطلوب از لحاظ کیفیت و اثرگذاری فاصله زیادی دارد.
کد خبر : 447260
365656.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، کتاب یار مهربانی است که در تمام ایام سال مهجور مانده و مظلوم واقع می‌شود، خیلی به آن پرداخته نمی‌شود. تولیدکنندگانش غالباً به شهرت نمی‌رسند تا بتوانند برعکس هم‌رده‌هایشان در سینما و تلویزیون به‌سادگی در خیابان قدم بزنند. اینک هفته کتاب بهانه خوبی را فراهم کرده است تا به واکاوی مشکلات و مظلومیت کتاب در کشورمان بپردازیم و ببینیم چه شده که این ثروت ارزشمند این قدر مغفول مانده است. با ما در پرونده «کتاب مظلوم» همراه باشید.




سنت اهدای جایزه به پدیدآورانِ آثار ادبی در جامعه ادبی ایران به نسبت جشنواره‌های ادبی خارجی سابقه طولانی ندارد. ظاهراً نخستین بار این سنت را مجله سخن در سال۱۳۳۲ یا ۱۳۳۳ باب کرد. در سال‌های اخیر این‌دست جوایز به‌طور چشمگیری افزایش یافته و برخی برگزارکنندگان، جوایز گران‌قیمتی به برندگان خود اهدا کرده‌اند.


هر چند برخی نویسندگان و صاحب‌نظران حوزه کتاب و نشر جشنواره‌های ادبی را در معرفی و تبلیغ کتاب‌ها بی‌تأثیر می‌دانند؛ اما هیچ‌کس منکر تأثیر جوایز ادبی در معرفی چهره‌ها و آثار جدید به اهالی ادبیات و برخی مخاطبان تردید ندارد. در اغلب موارد برگزیده‌ها و نامزدهای جوایز ادبی با کمک رسانه‌ها مورد توجه مخاطبان و علاقمندان قرار می‌گیرد. دریافت یک یا چند جایزه ادبی برای هر نویسنده و شاعری این امکان را ایجاد می‌کند که حضور رسانه‌ای مداوم پیدا کند و در نوشتن و آفرینش اثر بعدی‌اش دست‌کم بهانه‌ای برای اقناع ناشر  برای چاپ آثارش در دست داشته باشد.


حمایت نکردن از کتب برگزیده به نویسنده دغدغه‌مند ضربه می‌زند


سارا عرفانی از داستان‌نویسان جوان کشور در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا، درباره نقش حمایتی جشنواره‌های ادبی از نویسندگان و آثارشان بیان می‌کند: دیده شدن در جشنواره‌های ادبی می‌تواند تبلیغی برای هر نویسنده و کتاب باشد و اتفاقاً باید این انتظار را از جوایز ادبی داشت که بخشی از کارشان را به تبلیغ درست از آثار برگزیده اختصاص دهند. در عین اینکه عمده ناشران ما از این امتیاز استفاده نمی‌کنند.


سارا عرفانی


نویسنده کتاب «پنجشنبه فیروزه‌ای» با اشاره به لزوم توزیع آثار قابل‌تأمل ادبیات داستانی در سایر نقاط کشور، گفت: چه ایرادی دارد وقتی کتابی به‌عنوان برگزیده یک جشنواره معرفی می‌شود، آن را با ابزارهای حمایتی مثل اهدای بن یا کمک مالی برای خرید، در سایر نقاط و حتی مناطق دورافتاده توزیع کنند.


نتیجه برگزاری جوایز دولتی و خصوصی نباید فقط به جایزه دادن و جایزه گرفتن ختم شود. بسیاری از جوایز جهانی اعتباری فراتر از جایزه‌های مادی‌شان میان اهالی کتاب و خصوصاً مردم دارند. اتفاقی که در ارتباط با جوایز خارجی رخ می‌دهد این است که آن‌ها نه‌تنها منجر به جلب توجه مردم به خرید کتاب‌ها می‌شوند، بلکه به‌واسطه آن‌ها به‌یکباره موجی از ترجمه آثار مذکور به زبان‌های دیگر و خرید و فروش و امتیاز کپی رایت آن‌ها هم رخ می‌دهد.


محمدعلی گودینی، نویسنده پیشکسوت نیز در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا با بیان اینکه جشنواره‌ها باید دست به حمایت از نویسندگان برگزیده بزنند، می‌گوید: عدم حمایت‌ها قطعاً به نویسنده‌های با دغدغه‌ای که سعی دارند قصه باکیفیتی بنویسند، ضربه می‌زند. لااقل این همه نهادی که ادعای حمایت از فرهنگ دارند، با خرید کتاب‌های برتر، حمایت‌شان را نشان دهند.


محمدعلی گودینی


این داستان‌نویس در عین حال اظهار می‌کند: امروز نه‌تنها در بازار نشر شاهد توزیع قابل قبول نیستیم، بلکه در همین خرید و جایزه دادن‌ها از کتاب‌های برگزیده نیز کوتاهی می‌شود. انگار کلاً کسی نویسنده و داستان‌نویس را تحویل نمی‌گیرد.


جای مردم در جشنواره ادبی کجاست؟


اعتبار جایزه‌های ادبی یا به مبلغ جایزه‌ای است که به برگزیدگان خود می‌دهد یا به بازخوردی که در جامعه دارد، جایزه‌ای که اعتبار اجتماعی برای برگزیدگان و تقدیرشدگان به بار نیاورد، به‌طورقطع منجر به اعتبار اقتصادی برای برندگان آن هم نخواهد شد. جشنواره‌ها و جوایز ادبی ایران هنوز از چنین جایگاهی برخوردار نشده‌اند و عمده اثرگذاری آن‌ها به گروه‌های محدود ادبی ختم می‌شود.



محفلی شدن جوایز ادبی در ایران یکی از دلایل کم‌اعتبار شدن این جوایز و دور شدن آن‌ها از کانون توجه مردم است علی‌اصغر عزتی پاک، داستان‌نویس و داور بخش داستان بلند و رمان دوازدهمین دوره جایزه جلال آل‌احمد می‌گوید: مردم غایب جوایز ادبی هستند. جوایز ادبی کم‌کم دامنه‌هایش جمع شد و محدود شد به اهالی ادبیات؛ یعنی پنج یا 6 نویسنده دور هم جمع می‌شوند و درباره بهترین رمان و مجموعه داستان کوتاه سال تصمیم می‌گیرند، البته که نگاه فنی و حرفه‌ای درست است و باید باشد ولی آیا به سویه‌های دیگر که اقبال مخاطب و ارتباط برقرار کردن مخاطب است توجه می‌شود یا خیر؟ به همین دلایل فکر می‌کنم که جوایز ادبی محفلی شده است. در جریان این مسئله طبعاً دیگر توجه و برجسته شدن یک فرد و اثر خاص مهم می‌شود و مخاطب اصلاً دیده نمی‌شود. به اینکه کتابی که انتخاب و معرفی می‌شود باید بشود آن را خواند و با آن ارتباط برقرار کرد مورد توجه قرار نمی‌گیرد.


تغییر دولت، تغییر مسیر جوایز ادبی


از دیگر مسائلی که گریبانگیر جوایز و جشنواره‌های ادبی می‌شود و باعث کاهش اعتبار آن‌ها می‌شود، نبود اساسنامه واحد و سیاست‌گذاری‌های بلند مدت است. این مشکل در مسیر و منش جوایز ادبی دولتی بیشتر دیده می‌شود و با عوض شدن دولت‌ها این تغییرات در سیاست‌ها به طور واضح خود را نشان می‌دهد.


رضا امیرخانی نویسنده مطرح و برگزیده یازدهمین دوره جایزه جلال آل‌احمد درباره نبود سیاست‌گذاری‌های واحد جشنواره‌های ادبی بیان می‌کند: اگر جایزه‌های ادبی برای اعتبار خودشان ارزش قائل بودند، می‌توانستیم از سیر طبیعی‌شان به صعودی بودن‌شان پی ببریم. هر یک از جشنواره‌ها هر سال به تیپی خاص از آثار جایزه می‌دهند، معلوم نیست که این جایزه‌ها به کدام سمت می‌روند. از سوی دیگر هویت جایزه‌های ادبی هم هر چهار سال یک‌بار تغییر می‌کند. با این اتفاق مردم هم نسبت به جایزه‌های ادبی بی‌اعتماد می‌شوند. باید سیاست‌گذاری‌ها در قبال جایزه‌های ادبی واحد باشند. اگر دولت برای جایزه‌های ادبی سفره باز کرده، همه آدم‌هایی که با یک اصول به این فرهنگ نزدیک می‌شوند، باید از آن استفاده کنند. اگر هم سفره را جمع کنند (که از نظر من درستش هم همین است) آن‌وقت هر گروه بنشیند و کار خودش را بکند و اول کسی که باید پایش را از این ماجرا بیرون بکشد، خود دولت است. جایزه‌های موازی ارشاد را در نظر بگیرید؛ جایزه پروین، جایزه جلال، جایزه کتاب سال، جایزه کتاب فصل و ... وقتی بنیانگذار، رویکرد و داور یکی است، تکثر مفهومی ندارد.


انتهای پیام/4028/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب