سرانه تولید ناخالص ملی کتاب در ایران ۵ دلار است، در آمریکا ۵۳ دلار!
هادی حسینینژاد؛ خبرنگار فرهنگی آنا: برای بررسی و درک شرایط نشر کتاب، شاخصههای آماری متعددی وجود دارد؛ مثل تعداد عناوین جدید، تعداد تیراژ، متوسط تیراژ، تعداد کتاب به ازای جمعیت و... اما یکی از مهمترین عوامل در تعیین جایگاه و اهمیت نشر کتاب در یک کشور، بررسی جایگاه اقتصادی آن است. به عبارت دیگر مهم است که بدانیم گردش اقتصادی نشر کتاب در ایران چقدر است!
به دلیل ناکارآمد بودن سیستمهای آمارگیری در حوزه اقتصاد نشر، نمیتوان به آمار روشنی از فروش کتاب در کشور ظرف مدت یک سال دسترسی پیدا کرد. تنها آماری که در این زمینه وجود دارد، آماری است که از سوی برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب تهران که ۱۰ روزه است، از طریق تراکنشهای بانکی اعلام میشود و به هیچ وجه قابل استفاده در محاسبات آماری نیست و ربطی به گردش مالی یک ساله بازار کتاب در ایران ندارد.
به طور کلی در اختیار داشتن شاخصههای آماری، میتواند روشنگر مطالعات و پژوهشهای آسیبشناسانه باشد، و عدم در اختیار بودن چنین شاخصههایی در کشور ما، خود معضل بزرگی به شمار میآید. اما بد نیست با این وجود نگاهی بیاندازیم به آمار فروش کتاب در چند کشور عضو انجمن ناشران جهانی International Publishers Association (IPA):
مطابق با این اطلاعات، بازار کتاب در کشور آمریکا در سال ۲۰۱۳، معادل ۱۹۵۶۳ میلیون یورو درآمد خالص داشته است؛ یعنی با احتساب ۴۰۰۰ تومان برای هر یورو، چیزی حدود ۷۸۲۵۲ میلیارد تومان. و ارزش بازار کتاب در این سال (یعنی مجموع رقمِ کتابهای به فروش نرفته در کتابفروشیهای این کشور در پایان سال) ۲۷۴۰۰ میلیون یورو عنوان شده است؛ یعنی ۱۰۹۶۰۰ میلیارد تومان.
به جز اطلاعات فروش کتاب که در ایران وجود ندارد، اطلاعات تولید کتاب نیز، اطلاعات قابل تاملی است و از آنجا که قیمت پشت جلد کتابها، یکی از اطلاعات شناسنامهای کتاب به شمار میآید، خانه کتاب در بانک اطلاعاتی خود به بهای کل کتابهای تولید شده در طول یکسال، اشاره دارد. به عنوان مثال بهای کل کتابهای تولید شده در سال ۱۳۹۳، ۱۴۰۶۵۲۱۴۸۱۴ هزار ریال بوده است، یعنی چیزی حدود ۳۵۲ میلیون یورو.
شاخص آماری که با استفاده از بهای کتابهای تولید شده در یکسال، میتوان به آن دست پیدا کرد، سرانه تولید ناخالص ملی (GDPpC) است. در جدول زیر، لیست این سرانه را در کشورهای عضو انجمن جهانی ناشران، در سال ۲۰۱۳ میبینید:
چنانچه در جدول مشخص است، کشور آمریکا در سال ۲۰۱۳، با انتشار ۳۰۴۹۱۲ عنوان کتاب جدید (این توضیح لازم است که در کشورهای مانند آمریکا، مفهومی به نام «تجدید چاپ» معنا ندارد، زیرا هر کتابی میتواند در هر تیراژی و در هر نوبتی بدون ثبت دوباره، منتشر شود. اما برخی از کتابها که ویرایش جدید هستند؛ یعنی با نسخه اولیه تفاوتدارند، به عنوان کتابی جدید در آمارهای نشر محاسبه میشوند.) ۵۳,۱۴۳ دلار سرانه تولید ناخالص ملی داشته است؛ یعنی به ازای هر آمریکایی در سال ۲۰۱۳، بیش از ۵۳ دلار صرف تولید کتاب شده است. این رقم برای کشور آلمان بیش از ۴۳ دلار، برای ژاپن و انگلستان بیش از ۳۶ دلار و برای کشور چین، با توجه به جمعیت بیش از یک میلیاردی، نزدیک به ۱۲ دلار بوده است.
حالا برگردیم به آمارهای نشر کتاب در ایران به سال ۱۳۹۳:
با تقسیم بهای کل کتابهای منتشر شده در سال ۹۳ بر جمعیت ۷۸ میلیونی ایران، به سرانه حدود ۱۸ هزار تومان برای هر ایرانی میرسیم؛ یعنی با احتساب دلاری ۳۴۰۰ تومان، ۵,۲ دلار برای هر ایرانی. اما یادمان هست که این محاسبه، مربوط به کل کتابهای منتشر شده در سال ۹۳ (یک سال بعد از جدول ناشران جهانی) است؛ یعنی هم کتابهای تجدید چاپی و هم کتابهای چاپ اولی. در حالی که اطلاعات ارائه شده از کشورهای عضو انجمن ناشران جهانی، مبتنی است بر عناوین جدید آنها در طول یک سال. بنابراین خوب است محاسبات خود درباره سرانه تولید ناخالص ملی کتاب در کشورمان، با کتابهای چاپ اولی پیش ببریم.
مطابق با اطلاعات جدول، تیراژ متوسط کتاب در سال مورد نظر، ۱۹۰۰ نسخه بوده است. با ضرب این عدد بر تعداد عناوین چاپ اولی (۴۲۵۴۸ عنوان) به شمارگان ۸۰۹۲۶۲۹۶ که عددِ حدودیِ تیراژ کتابهای چاپ اولی در سال ۹۳ است میرسیم. از طرفی قیمت متوسط کتاب در سالِ مورد نظر، نزدیک به ۱۳ هزار تومان محاسبه میشود و با ضرب این عدد بر تعداد شمارگان کتابهای چاپ اولی، به رقم تقریبی ۱۰۵۲ میلیارد تومان میرسیم؛ که اگر آن را بر جمعیت کشور تقسیم کنیم، به سرانه ۱۳۴۸۸ تومان کتاب برای هر ایرانی میرسیم؛ یعنی ۳,۹۶ دلار.
حالا شاید با مقایسه سرانه ۳,۹۶ تا ۵.۲ دلاری تولید کتاب در کشورمان با سرانه تولید کتاب در کشورهایی نظیر آمریکا، انگلستان، آلمان و حتی چین، فاصله اقتصاد نشر ایران با اقتصاد نشر جهان را بهتر درک کنیم.
انتهای پیام/